به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر
صبح قزوین ،--- عباس مهدوی.
از سال ۱۳۴۷ که دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران اولین نظرسنجی را در رابطه با میزان اقبال به نماز و تعداد نمازخوانان ایرانی انجام داد تا سال ۹۱ تقریبا در همه این ادوار بیش از ۷۵ درصد مردم ایران نمازخوان بودهاند و هیچ گاه گستره نماز خوانی ایرانیان به زیر ۷۵ درصد نرسیده است.
اما از سال 91 تا سال 94 تفاوتهای بسیاری را دیده شده، چنانکه در نظرسنجیهای مجدد همان دانشکده، تغییر معناداری در درصد و گستره نماز خوانی ایرانیان به وقوع پیوسته است.
براساس نظرسنجی این دانشکده درصد نمازخوانی ایرانیان به زیر 70 درصد و و رقم 65 درصد رسیده است و این کاهش نیز در درجه اول به دلیل رغبت نداشتن قشر نوجوان به این فریضه الهی است.
میزان گرایش دانش آموزان مقاطع ابتدایی تا اول دبیرستان به نماز در سال 94 به نسبت سال 93 با 4درصد و در سال 93 به نسبت سال 92 با 5 درصد کاهش مواجه بوده است. کاهشی که میتواند بسیار هشداربرانگیز و خطرناک باشد.
چرا که روحانیون و کارشناسان دینی معتقدند از آنجا که نهال تربیت پذیری بچهها منعطفتر از افراد پابه سن گذاشته است بنابراین در جریان تعلیم و اشاعه نماز در جامعه اول باید بچهها را هدف قرار داد و پس از آنها سراغ بزرگترها رفت.
از سویی نیز این کودکان هستند که باید فرهنگ نماز را به عنوان پدرهای آینده به نسلهای بعدی این آب و خاک منتقل کنند بنابراین از هر جهت عمده فعالیتهای تبلیغی و تشریحی نماز باید منعطف به گروههای سنی کودکان و نوجوانان باشد.
اما اکنون شاهدیم که در میان برخی از کودکان نسبت به نماز بیاطلاعی و در برخی نوجوانان نیز بیرغبتی وجود دارد و این بیاطلاعی و بیرغبتی با وجود همه برنامههای پرورشی و درسی بیش از همه در میان دانش آموزان به وقوع پیوسته است.
علت چیست و چگونه میتوان این پدیده هشداربرانگیز را در میان کودکان و نوجوانان کنترل کرد؟
برپایی نماز جماعت در مدارس کافی نیست
علیرضا صفی خانی، دبیر پرورشی دبیرستانهای قزوین در مورد گرایش و یا عدم گرایش دانش آموزان به نماز معتقد است: میتوان گفت از نظر فرمی و کمی آموزش و پرورش درباره فرهنگ نماز دانش آموزان یک انقلاب در مدارس ایجاد کرده است؛ اما اینکه این انقلاب ساختاری موجب رغبت دائمی دانش آموزان به نماز میشود یا خیر؟ موضوع دیگری است.
وی از ضرورت درونی شدن نماز برای دانش آموزان میگوید و ادامه میدهد: نماز جماعت روزانه به شکلی گسترده و فراگیر در مدارس سراسر استان برگزار میشود اما باید توجه داشت که مدرسه تنها میتواند یک وعده از نماز دانش آموزان را در طول کمتر از 7 ماه و نیم پوشش دهد و باقی وعدههای نماز و در باقی ایام باید توسط خود دانش آموز اَدا شود.
صفی خانی اما از بی رغبتی برخی دانش آموزان به نماز نیز سخن میگوید و اشاره میکند: در میان برخی از دانش آموزان نه تنها هیچگونه آگاهی نسبت به نماز بلکه حتی هیچگونه علاقهای نیز مشاهده نمیشود و این موضوع میتواند برای آینده این بچهها – ولو اگر تعدادشان اندک هم باشد- و نیز آینده جامعه بسیار خطرناک باشد.
وی در برآورد خود از علتهایی که سبب گریزانی برخی از دانش آموزان از نماز میشوند ابتدا به عامل خانواده اشاره میکند و پس از آن از شیوههای نامناسب آموزش نماز به دانش آموزان در مدارس و خانوادهها میگوید.
نماز را با عمل خود تبلیغ نکردهایم
حجت الاسلام عباس نظری، معاون فرهنگی اداره کل تبلیغات اسلامی قزوین درباره علل رویگردانی برخی از کودکان و نوجوانان از فرهنگ نماز میگوید: بزرگترین ضربه را درباره فرهنگ نماز زمانی وارد ساختیم که نماز را با عمل و کردار خود تبلیغ نکردیم.
وی ادامه میدهد: حقیقت این است که ما نماز را خوب معرفی نمیکنیم چنانکه قرآن فرموده است «کونوا دعات الناس بغیرالسنتکم» مردم را با غیرزبانتان یعنی با رفتار و کردارتان دعوت کنید. برهمین اساس وقتی که پدر، مادر، معلم مدیر و هر کسی که در راس امری قرار گرفته خودش اول وقت به نماز بایستد یقینا دیگران هم تشویق میشوند.
معاون فرهنگی اداره کل تبلیغات اسلامی معتقد است که باید برای نسل کودک و نوجوان ما که تشنه رابطه با معبود ازلی هستند این نکته تبیین شود که نماز بهترین وسیله نزدیکی به خدای تبارک و تعالی است بنابراین اگر ما میخواهیم به کمالانت مادی و معنوی برسیم باید ارتباطمان را با وجود خدا که کامل ترینش در نماز است، برقرار کنیم.
نظری میگوید: باید این موضوع برای کسانی که به نماز رغبت ندارند، تبیین شود که اگر کسی در حق نماز کوتاهی کند نباید این توقع را داشته باشند که زندگی توسعه مداری را تجربه کند، چون خداوند در قرآن تاکید میکند کسانی که از یاد من که همانا نماز باشد اعراض میکنند زندگی آنها همیشه در تنگنا قرار خواهد گرفت.
حضور مدیران و معلمان در نمازهای جماعت باید پررنگ تر شود
محرم مولایی، رئیس اداره قرآن، عترت و نماز اداره کل آموزش و پرورش استان قزوین درباره زمینههای گرایش و یا عدم گرایش نوجوانان به فرهنگ نماز از دو قشر مهم نام میبرد و میگوید: معلمان و مدیران مدارس نقش بسزایی در شرکت دانشآموزان در صنوف نماز جماعت مدارس دارند که در همین راستا باید حضور آنها در برپایی نماز جماعت مدارس چشمگیرتر شود.
وی ادامه میدهد: مدیران و معلمان پرچمداران امر تعلیم و تربیت دانشآموزان هستند و تأثیر زیادی در تشویق دانشآموزان به امر نماز و شرکت در صفوف نماز جماعت دارن؛ اما متأسفانه حضور مسئولان مدارس در برپایی نمازجماعت مدارس بسیار کمرنگ است که امیدواریم این مشکل هرچه سریعتر برطرف شده و همکاران حضور خود را در نماز جماعت پررنگتر کنند.
مولایی به یکی از تمهیدات آموزش و پرورش برای اشاعه فرهنگ نماز در میان دانش آموزان به نام «زنگ نماز» اشاره میکند و ادامه میدهد: زنگ نماز به مدت نیم ساعت باید در برنامه هفتگی دانشآموزان قرار گیرد و در مدارس اجرا شود، مدارسی که این اقدام را عملی نکنند با برخورد شدید مسئولان اقامه نماز روبه رو خواهند شد.
حوزههای علمیه استان در کمبود روحانی مدارس همکاری کنند
معاون فرهنگی و پرورشی اداره کل آموزش و پرورش قزوین در برآورد خود از گرایش نسل امروز به نماز به مقوله مهم تاثیر ارتباط با روحانیون و ائمه جماعات اشاره میکند و از کمبود روحانی و ضرورت همکاری حوزه های علمیه با مدارس میگوید.
حجت الاسلام علی انصاری از کمبود روحانی برای برگزاری نماز جماعت در 500 مدرسه استان خبر میدهد و میافزاید: کمبود روحانی در مدارس قزوین اقامه نماز جماعت را تحتالشعاع قرار داده است در حالی که برپایی نماز جماعت با حضور روحانیون و شرکت دانش آموزان در برگزاری این فریضه نقش بسیار مهمی در ترویج دین و فرهنگ ناب نماز در بین آنها دارد.
وی میگوید: وجود روحانی و امام جماعت در مدارس میتواند ضمن کمک به تحکیم اعتقادات نوجوانان و جوانان شبهات آنان را برطرف کرده و آنها را در مسیر زندگی اسلامی قرار دهد؛ اما کمبود روحانی در مدارس قزوین اقامه نماز جماعت را تحتالشعاع قرار داده و سبب شده تا نوجوانان کمتر به سمت نماز جذب شوند.
معاون فرهنگی و پرورشی اداره کل آموزش و پرورش قزوین میافزاید: از حوزه علمیه خواستاریم تا از این فرصت استفاده کرده و فضای مدارس و دبیرستانها را معطر به آموزههای دینی کرده و نماز را بیش از پیش ترویج دهند.
اغراق نیست اگه گفته باشیم خطر بی رغبتی هر نوجوان به نماز خطرناکتر از بی رغبتی چندین بزرگسال به نماز است چرا که روحیه تربیت پذیری بزرگسالان شکل گرفته و تربیت مجدد آنها بسیار دشوار است، اما زمانی که نوجوانی به نماز بیرغبتی نشان میدهد باید دید که چه عواملی دست به دست یکدیگر دادهاند که نوجوانی در سنین پایین به نماز بیرغبت شده است.
در هر حال میتوان از گزینههای متعددی برای بی رغبتی جوانان به نماز سخن گفت با این حال آنچه که محرز مینماید این است که نمیتوان جامعه فردا را بدون تصور نوجوانانی که امروزه نمازخوان هستند تصور کرد.
نماز ستون دین است و نوجوانان نیز ستون انتقال این فرهنگ به نسلهای آینده بدون نماز این ستون، سقف شریعت و مذهب بر جامعه سایه نخواهند انداخت بنابراین باید ابتدا این ستون را ایجاد کرد و بعد از آن سراغ سایر مسائل تربیتی نوجوانان رفت.
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها