۰۱/ذو القعدة/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۲۰ پنجشنبه

صبح قزوین سربازان آمریکایی خشونت را از میادین جنگ به خانه می برند/ افزایش دو برابری حضور روانشناسان نظامی در آمریکا
کد خبر: ۱۱۹۸۲ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

بررسی ناهنجاری های ارتش آمریکا؛

سربازان آمریکایی خشونت را از میادین جنگ به خانه می برند/ افزایش دو برابری حضور روانشناسان نظامی در آمریکا

به دليل كاهش تقاضا براي استخدام در ارتش طي سال هاي اخير، شمار افراد خشونت طلب با سطح آموزشي زير متوسط در ارتش آمريكا افزايش يافته است.

 سربازان آمریکایی خشونت را  از میادین جنگ به خانه می برند/  افزایش دو برابری حضور روانشناسان نظامی در آمریکا

صبح قزوین، در تمام جنگ ها گاه سربازاني پيدا مي شوند كه به شكنجه و تحقير و قتل مردم غيرنظامي دست مي زنند، اما اين وضعيت در ارتشي كه با روش هايي نادرست به استخدام سربازان جديد اقدام مي كند و بدون آمادگي لازم آنان را به جبهه ها مي فرستد، به مراتب وخيم تر است.
افزون بر آن، زماني كه سربازان تنها از روي انگيزه هاي مالي و ماجراجويانه به ارتش مي پيوندند، تحقق صحنه هاي دلخراشي مانند ابوغريب چندان دور از ذهن نيست.

  سال گذشته عكس هايي از «گروه مرگ» در دنيا منتشر شد.
سربازان اين گروه غيرنظاميان افغان را كشته و تنها براي سرگرمي با اجساد آنان عكس مي گرفتند.
اين افراد از پايگاه نظامي لوئيس مك كورد در نزديكي سياتل به افغانستان اعزام شده بودند، يعني همان پايگاهي كه سرجوخه رابرت بالز زماني جمعي آن بود.

11554448_3965463fcceb

بر پايه ارزيابي كارشناسان نزديك به 20 درصد از سربازان بازگشته از عراق و افغانستان دچار نوعي بيماري روحي خطرناك هستند و تنها نيمي از آنان مداوا مي شوند.
بسياري از ديگر سربازان هم از ترس اين كه برچسب بيمار رواني بخورند يا از ارتش اخراج شوند، به جنگ ادامه مي دهند.

یکی از کارشناسان  مسائل سیاسی می گوید: آمريكا ادعا مي كند كه ارتشي فوق پيشرفته و آسيب ناپذير دارد، در حالی که سربازان آمريكايي آسيب پذيرتر از هر زمان ديگر هستند  و روز به روز بر بحران هاي روحي و رواني نظاميان آمريكايي افزوده مي شود و نتيجه آن همين رفتار جنون آميز و جنايتكارانه اي است كه از سوي برخي سربازان آمريكايي در افغانستان و حتي در خاك آمريكا شاهد آن هستيم.

وی اظهار می کند:   فرماندهان ارتش آمريكا سالانه6/2 ميليارد دلار هزينه مداواي سربازان بيمار مي کنند.
همچنين طي 5 سال گذشته تعداد روان شناسان نظامي 2 برابر شده است، اما استيفن زناكيس، ژنرال و پزشك سابق ارتش آمريكا عقيده دارد كه اين آمار و ارقام به تنهايي نمي تواند مشكلي را حل كند و تنها مسووليت پذيري مي تواند مشكلات روحي سربازان را حل كند.

5

بر طبق گزارش منتشر شده توسط ارتش آمریکا در ژانویه ۲۰۱۲ ، ارتکاب به تجاوزات جنسی از جانب سربازان ارتش آمریکا به دلیل ضربه های روحی و روانی جنگ، در طول ۵ سال گذشته دو برابر شده است.

در واقع، بر اساس این گزارش میزان این نوع تجاوزات از سال ۲۰۰۶ تا سال ۲۰۱۱ حدود ۹۰% افزایش پیدا کرده است.
به عنوان مثال در سال ۲۰۱۱، حدود ۲۸۱۱ مورد خشونت که تقریباً نیمی از آن مربوط به تجاوزات جنسی بوده و اکثراً در ایالات متحده رخ داده است گزارش شده است.

ارتش گزارش می دهد که، در سال ۲۰۱۱، هر ۶ ساعت و ۴۰ دقیقه یک مورد تجاوز جنسی رخ داده است که خود محرک اصلی ای برای افزایش این گونه جرائم بوده است.

بر اساس گزارش رویترز، پیتر چیارلی Peter Chiarelli ، فرمانده ستاد ارتش  در این خصوص گفت: با اینکه سربازان مدتی است که از عراق و افغانستان برگشته اند، اما مشکلات روحی و روانی آنها همچنان باقی مانده است و یا حتی با بازگشتشان افزایش نیز پیدا کرده است.
او تعهد می کند که ارتش به این مشکلات رسیدگی خواهد کرد.

وی اظهار می کند : بدلیل اینکه تمام خشونت ها علیه هم لشکریان و یا اعضا خانواده گزارش نمی شوند، تنها تعداد کمی از آمار و ارقام گزارش شده توسط پنتاگن می توانند دقیق باشند – واقعیتی که پنتاگون نیز از آن آگاه است.

sarbaz_usa_afghanestan2

پنتاگون فکر می کند که بالا رفتن میزان گزارشات  خشونت و تجاوز می تواند یا به خاطر تأثیر افزایش استرس و اظطراب میان سربازان باشد و یا بدلیل پذیراتر شدن ارتش نسبت به قبول وجود این نوع موضوعات و مشکلات است.

به عقيده كارشناسان، افزايش خشونت در ميان سربازان آمريكايي بيش از هر چيز ريشه در تغييرات اين ارتش در سال هاي اخير دارد.
در جنگي مانند جنگ افغانستان، سربازان در واحدهايي كوچك و در پست هاي دورافتاده بسر مي برند و اين حالت حس به اصطلاح قهرمان بازي را در ميان آنان افزايش مي دهد.

 افزون بر آن به دليل كاهش تقاضا براي استخدام در ارتش طي سال هاي اخير، شمار افراد خشونت طلب با سطح آموزشي زير متوسط در ارتش آمريكا افزايش يافته است.

  خشونت خودت را تماشا کن

اوشوعارف هندی در این خصوص معتقد است: انسان ناآگاه است، با وجودی که باور دارد هشیار است.
همین باور ناآگاهی او را محافظت می کند انسان جاهل است، با وجودی که باور دارد که می داند.
همین باور، جهل او را دست نخورده نگه می دارد.
انسان درست نقطه ی مقابل چیزی است که فکر می کند هست.

مردم همیشه درباره ی عدم خشونت سخن می گویند و هر آنچه در زندگی انجام می دهند، خشونت است: خشونت آشکار و نه هیچ چیز دیگر.
هر چه بیشتر خشن باشند، بیش تر از عدم خشونت دم می زنند و صحبت درباره ی عدم خشونت یک استتار می شود.

هندوستان قرن هاست که از عدم خشونت سخن می گوید و هنوز چنین چیزی روی نداده است و اتفاق نیز نخواهد افتاد، زیرا همین سخن ها تولید توهم می کند و بتدریج، تو نه تنها قادر خواهی بود که دیگران را فریب بدهی، بلکه خودت را فریب می دهی.
وقتی که برای قرن ها از عدم خشونت صحبت کنی، شروع می کنی به این پندار که تو غیر خشن شده ای.

اگر انسان خشمگین بخواهد محبت را تمرین کند، دست بالا این است که خشمش را سرکوب کند او از دیگران خشمگین بوده و حالا از خشم خودش خشمگین است.
خشم او شکل و قیافه تازه ای به خودش گرفته است.

 اوشو در بخش دیگری از سخنانش می گوید: آیا فکر می کنید شخصی که روی تختی از میخ می خوابد انسانی مذهبی است؟ چه چیز مذهبی در آن است؟ او فقط بدنش را شکنجه می دهد، ولی تو مردمی را می یابی که او را پرستش می کنند.
او روان پریش است، ولی دیگران می پندارند که او "روح بزرگ" است!

وی ادامه می دهد: اگر هوا سرد باشد و برف از آسمان بیاید و مردی برهنه زیر برف بایستد، او چه می کند؟ او فقط بدنش را آزار می دهد، ولی مردم می پندارند: "چه روح والایی!" و فقط به چند شوک برقی نیاز دارد! او از نظر روانی بیمار است و تمایلات خودکشی و خودآزاری دارد.

اوشو معتقد است: به سبب این مفاهیم احمقانه انسان  در تاریکی به سر می برد؛ انسان خشن می تواند با اراده و کوشش، نه با تمرین این که چیزی غیر از خودت باشی خشونت را از بین برد؛ به جای اینکه بکوشی غیرخشن شوی، از خشونت خودت آگاه شو که خشونت تو چگونه عمل می کند.
خشونت خودت را تماشا کن، و در همان تماشا کردن از آن هشیار شو و آنگاه شگفت زده خواهی شد که خشونت تو شروع به ناپدید شدن و از بین رفتن می کند.

واقعیت طالبان گرگ انسان است

1

عباس آزاده جو محقق و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی قزوین در این زمینه می گوید: سربازان آمریکایی نسبت به کشتاری که انجام می دهند آگاه وهشیار نیستند و این گفته هابز که انسان گرگ انسان است در میان سربازان آمریکایی به خوبی نمایان است.

آزاده جو ادامه می دهد: کسی که خشونت نشان می دهد نیاز به محبت بسیار دارد و نباید با امنیت روانی فردی بازی کنیم؛ زمانی آزادیم که به آزادی دیگران آسیب نرسانیم .

وی با بیان اینکه باید خشونت تعریف شود و اگر بستر وشرایط طبیعی برای انسانها  فراهم باشد به دنبال خشونت نمی روند افزود: در ضمیر انسان  تمایل خدمت به هم نوع است و زمانی دچار خشونت می شود که دارای استرس است و با افزایش استرس، نداهای توهم آمیزی او را به پرخاشگری، خودکشی و دگر کشی می کشاند از جمله افکاری مثل اینکه اگر 100 شیعه را به قتل برسانم به بهشت می روم در حالی که حتما به جهنم می رود و از این امر آگاه نیست.

آزاده جو تصریح کرد: دلیل استرس بسیار در جامعه امریکا، به قول هابز جنگ همه علیه هم است و در صحنه اجتماعی جنگ اقتصاد است و همه می خواهند سر هم کلاه بگذارند؛ از لحاظ روانشناسی نیز سعی می شود فشار را بروی زیردستان و قربانیان وار کرده و در واقع قربانی، قربانی می گیرد چرا که قدرت و زور احقاق حق خود را ندارد.

وی ادامه می دهد: در چنین جامعه ای، همه از یکدیگر می ترسند و کسی به دیگری اعتماد واعتقاد ندارد واین نشان از یک بحران اجتماعی بزرگ و فوق العاده خطرناک و جنگ همه برعلیه هم می باشد.

این محقق و استاد دانشگاه اظهار می کند: انسان ها به این دلیل که نمی توانند به دیگران خدمت کنند ناراحت هستند و روح بشر تمایل به صلح طلبی و خدمت به هم نوع دارد و از آن لذت می برد و انسان ها باید توجه کنند که در ظلم به دیگری به خود ظلم می کنند و لازمه محبت به خود، محبت به دیگری است.

nf00160635-1

آزاده جو می گوید: شرایط اجتماعی است که انسانی را سالم و یا شرور تربیت می کند و درخانواده اگر رفتار خشن در مقابل یکدیگر داشته باشیم فرزندان نیز همین خشونت را ترویج می کنند.

بر اساس این گزارش می توان نتیجه گرفت؛ اختلالات روحی و روانی پس از جنگ، و دیگر صدمات و جراحت هایی که به دلیل اعزام طولانی مدت و مکرر سربازان به جبهه بوجود می آیند، عوامل اصلی بروز خشونت هستند.

ارتش به عنوان بزرگترین بخش نیروهای مسلح آمریکا، قسمت عمده جنگ را در عراق و افغانستان انجام داده است که موجب افزایش مدت و تکرار اعزام سربازان به این مناطق شده بود.

فناوري هاي ارتباطي جديد اين امكان را در اختيار سربازان قرار مي دهد كه از زندگي روزمره خود در جبهه ها فيلم و عكس تهيه كنند و حاصل اين كار همان تصاوير وحشتناكي است كه در نشريات معتبر آمريكا چاپ مي شود.

 از روي همين تصاوير مي توان دريافت كه يگان هاي عملياتي ارتش آمريكا برخلاف گذشته توسط افسران جزء و درجه داران و گاه سرجوخه ها هدايت شده و افسران ارشد تقريبا در هيچ يك از عمليات چريكي حضور ندارند.
به​اين ترتيب نارضايتي در ميان سربازان افزايش يافته و گاه منجر به پيامدهايي وحشتناك مي شود.

  آنچه مسلم است اين كه شمار بالاي اين گونه جنايات را نمي توان تنها به علت مشكلات رواني دانست.
بي ترديد ارتش آمريكا هيچ توجيهي براي حضور در افغانستان ندارد و نمي تواند سربازان خود را براي ادامه حضور در اين كشور متقاعد سازد.

 اين مساله در كنار ديگر مسائل پيش گفته روزبه روز بر بحران هاي روحي و رواني نظاميان آمريكايي مي افزايد و نتيجه آن همين رفتار جنون آميز و جنايتكارانه اي است كه از سوي برخي سربازان آمريكايي در افغانستان و خاورمیانه و حتي در خاك آمريكا شاهد آن هستيم.

انتهای پیام/3007

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان