آقای محمد رضا گلزار از عکستان شرمنده باشید!

آقای محمد رضا گلزار از عکستان شرمنده باشید!

مردم ما سالهاست که با هنرمندان عرصه سینما انس والفتی دیرین دارند.
اما وقتی خط قرمزها مشخص نباشد جوان بیچاره ما چکارباید بکند با این همه هجمه ازیک سو واین حس دوست داشتنی هنرمند وهنراز سوی دیگر!؟

دیگر زمان آن گذشته که بگوییم پیچ تلویزیون رابازکردم و.
.
.
!

الان عصرماهواره واینترنت است ومن وشما به خوبی واقفیم که در آنی همه چیز از این طرف دنیا مخابره می شود به آن طرف دنیا و کسی که به قول معروف آپدیت نباشد باید برود و سماقش را  سق  بزند و به حال خود و جامعه پیرامون خودش گریه کند .

اما این به روز رسانی اطلاعات چطور و چگونه باید طی طریق بشود خدا می داند و بس !

تخریب نمی کنیم.
.
.
! اما می خواهیم کمی دغدغه اضافه کنیم به این نوستالژی لذت بخش ـــ هنر متعهد اسلامی ـــ که نامش با روح ما گره خورده است.

هنر و هنرمند باید متعهد باشد!!!!

هیچ تعارفی هم ندارد با هیچ کس وهیچ جریانی!

این چیزی است که با ما و فرهنگ اسلامی وایرانی ما، اجین شده وحتی با تیغ جراحی آلوده جریاناتی مثل اصلاحات و گفتگوی تمدنها و حتی جنبش سبز هم، نشد که مجزا بشود .

اما متاسفانه پدیده ای که تقریباً از دهه گذشته نمود بارز پیدا کرد و روز به روز مثل غده ای سرطانی رشد کرد و حال دارد عفونت می کند وبیرون می زند ، عدم تعهد برخی هنرمندنماها به مقوله هنرمتعهد می باشد.
شرح این دردنامه فراتر وغم انگیزتراز آن است که بشود نیشتربه آن زد و چرک و کثافاتش را بیرون ریخت.

درکمترمحفلی می توان پوشش مناسب و اسلامی در بین هنرمندان سینمایی مرز و بوممان یافت.

پوششهای غریب از ناحیه کسانی که روبه روی دوربینهای سینما، دوست داشتنی و معصوم  و محجوبند و در این سوی دوربین با پوششهایی به شدت مفتضح وعملکردهایی مغایر با اسلام، باعث انزجار می شوند.

راستی چرا اینقدر تفاوت دراین سو و آن سوی دوربینها ی سینما دیده می شود؟

حفظ شعائر در میزان حداقل نیز، به سختی مراعات می شود! .
.
.
روسریهایی که به راحتی برداشته می شود.
.
.
آستینها وپاچه های شلوارهایی که هی قیچی می شوند تا بیشتر وبیشتر اندام عریان نشان بدهند .
.
.
آغوشهای بی پروای نامحرم که برای هم گشوده می شوند.
.
.
جامهایی که پر و خالی می شوند.
.
.
عکسهایی که با افتخار در کنار مطرودان به نظام مقدس اسلامی  گرفته می شوند .
.
.
رقص وآواز و همه آن چیزهایی که امروز با عنوان هنر روز و مدرنیته عرضه می شوند.
.
.
و جالبترآنکه کک هیچ کس هم نمی گزد!

درهرمحفلی که چند خانم یا آقای هنرمند سینما وجود دارند رعایت اصول و موازین شرع بسیار کمرنگ است و گویی این جماعت که به اعتبارمردم متشرع اسلامی ایرانی به این پایه اجتماعی رسیده اند کاملاً تافته جدا بافته ای هستند که اعتقاد  را فقط به دل !!! می دانند و ظاهر برایشان هیچ جای وجایگاهی ندارد.

نجابت سینمای ما درحال اضمحلال است واعتراض به این پدیده با عنوان سیاست زدگی  و افراطی گری!!! عنوان می شود !!!

و غافلند آقایان و خانمهای هنرپیشه، ازاینکه سرپیچ های تند اگرسرعت  زیاد باشد چپ خواهند کرد!!

روابط باز مرد و زن واستفاده از ابزار و لوازم شاخص شبیخون و نه تهاجم فرهنگی، نمونه مشهودی است که انگشت حیرت را بر دهان می نهد و هیچ نهاد یا سازمانی نیست که متولی پاک سازی ساحت هنر از این آلودگی ها باشد.

در چند سال اخیر، ماجرای پناهندگی گلشیفته فراهانی و بازی درفیلمهای مستهجن درجه چندم هالیوودی و برهنگی،  ممنوع الکارشدن چند هنرپیشه مطرح سینما به خاطر افتضاحات اخلاقی  و رابطه با عناصر فاسد رژیم گذشته  و ضربه  آخرهم عکسی که با افتخار،  محمد رضا گلزارــ سوپراستار فیلم فارسی های ایرانی اخیر وصد البته با اعتبار ظاهر زیبا  و نه هنر زیبا !!!ـــ با خواننده معروف لس آنجلسی ـــ ابی ـــ با افتخارتمام می گیرد واصلاًهم دغدغه این را ندارند که شهید و انقلاب و امام وهزار واژه مقدس را دور زده اند تا پس از شهرت کاذب به این فلاکت شخصیتی برسند، جایی برای تردید نمی گذارد که همه اینها حرکتهایی خزنده است که به مرور دارد جامعه هنری مارا به سمت و سویی غریب می کشاند تا ساحت هنر را  لکه دار کند!

و داد کسی هم اگربلند شود سریع وبه ضرب یک پیچ یک خم، انگ تحجررا می چسبانند  در کوزه آبرویش؛  که فلانی افراطی  است!!!!

مگرنه اینکه یکی دوسال قبل، فرج الله سلحشور بلند گفت .
.
.
داد زد و گفت .
.
.
خودشان را زدند به نشنیدن و یا انگ و برچسب چسباندند به ایشان که چه وچه.
.
.
.
!

البته وقتی شخصیتی مثل دکترمحسن رضایی فرمانده قدیمی جنگ ورزمنده کنونی عرصه فرهنگ، بیایند  ودرمیتینگ تبلیغاتیشان داد بزنند که اگرمن رای آوردم ورزش و هنررا از سیاست پاک میکنم دیگر من و شما چه باید بگوییم!!!

دکتررضایی عزیز و همه کسانی که داد سیاست زدگی را درهنر و فرهنگ و ورزش، مطرح می کنند، سی و پنج سال از انقلاب ما گذشته وهنوز هم دیانت را با سیاست کاملاً اشتباه گرفته اند!

روزگارغریبی است  تا حالا توجه کرده اید؟؟!!!

خیلی ها که درهمین سریال کلاه پهلوی نقش آفرینی می کنند به حجاب به عنوان یک دستور اسلام نگاه مثبت ندارند.
روابط محرم و نامحرم را اصالتاً تفکرعصر حجرمی دانند !!!

بعد راجع به کلاه رضاخانی  برای من و تو تاریخ رابازی می کنند.

و فقط بازی !!!آن وقت بیا و داد بزن :

« رطب خورده منع رطب کی کند»؟؟؟!

مقوله فرهنگ وهنر اسلامی متاسفانه خیلی مقوله مظلومی است!

متاسفانه ما در حوزه علوم پایه هرچقدررشد و تحول داشته ایم به همان میزان در مقوله فرهنگ.
.
.
هنر.
.
.
علوم انسانی ضعیف وکوچک مانده ایم!

خواهشاً دادتان بالا نرود که سیاه نمایی است .
.
.
هنر متعهد فلان بوده  و الان بهمان شده !

ما جاهایی زیرپایمان خالی شده که اگر دیراقدام کنیم، اوضاع را،دشمن، با یک شبیخون همه جانبه  فراگیر فرهنگی به سمت و سویی می برد  که نامش را از قرنها قبل آموخته ایم :

ناکجا آباد!!!

ناکجا آباد آدرسش ناکجا آباد است!

هنرمند ما هنوز نمی داند که بین حاج کاظم وزین آژانس شیشه ای با  فیلم فارسی های دست چندمی امروز سینمای تصفیه نشده خودمان، تا دنیای فاسد امروز هالیوود و همه شبکه های ضد اخلاق، ضد دین، ضد انسانیت امروز  را باید با محتوای وزین خودش پرکند!

هنرما هنوز تعریف نشده است و ما دورش  هنوز پس ازاین همه سال، حصارعقیده رانکشیده ایم!!

این تولید نرم افزاری که سالهاست مقام معظم رهبری دادش را می زنند پس کی باید به منصه ظهور رسانیده شود؟!

ما در کجای فرهنگمان .
.
.
کدام گوشه هنر اسلامیمان آسیب شناسی شهید آوینی را گنجانده ایم تا بتوانیم تولید پاد زهربکنیم ؟

هنرمند ما در سریال مذهبی .
.
.
درسریال تاریخی.
.
.
می آید ویک پوشش دارد! یک آرمان مقدس دارد! ایفای نقش معصوم و مظلوم را می کند! آن وقت چند ماه بعد دریک چهره مغایر، با ادبیاتی کاملاًمخالف، ایفاگرنقشی است که صد وهشتاد درجه، تغییرایدئولوژیکی دارد و از همه محیرالعقول تر اینکه ؛ همین هنرپیشه، دریک محفل یا انجمن تعریف شده، با چهره ای ضد دین یا نامتعارف،  آه ازنهاد مردم دیندارما درمی آورد .

لطفاً نگاه کنید به تمام محافل خصوصی جشنواره های داخلی وخارجی.
.
.
یا تشیع جنازه های هنرمندان یا تجمعات هنری آن وقت حتی یک چهره شاخص اسلامی بین همین ها نمی بینید.
لطفا نگاه کنید به لیلا حاتمی نیمه برهنه در جشنواره کن.
.
.
تا بهرام رادان که با افتخار کنار گلشیفته عکس یادگاری می گیرد.
.
.
تا احوال غریب نیکی کریمی بی پوشش و در آغوش.
.
.
.
.
.
.
،تا تشیع چند هنرمند معروف  .
.
.
جامهای مشروب پر و خالی شده درمحافل خصوصی .
.
.
پارتی های مختلط مفتضح و.
.
.
.
، درهمین چند ماه پیش که نمونه و شاخص  گفتار این قلم خرد است از دردنامه ای که شکافتنش به جای خون ، بی دینی را داد میزند.

گوش هیچ کدامشان هم بدهکارنیست.
هرکاری میخواهند می کنند وتا لب از لب وا می کنی فریاد می زنند که وامصیبتا که آزادی نیست!

خدا وکیلی اگرسرسوزنی انصاف داشته باشید همین ماه رمضانی، بازی مادر و خواهر همین  خانم گلشیفته  فراهانی درشبکه سه سیما خط بطلان به حرفهای مفت خیلی ها زد که: .
.
.
انقلاب ما این تفسیر را منطبق نمی داند با این شعرمعروف که:

گنه کرد دربلخ آهنگری

به شوشترزدند گردن مسگری .
.
.

که گناه نابخشودنی دختر هرزه و فاسد را به پای خانواده نخواهیم نوشت.

آزادگی منش هنرمند است!

و نجابت اولین اصل هنر است!

هنر آزاداندیش اسلامی ایرانی؛ هنرمند متعهد ،اخلاق مند و مسلمان باید تربیت کند.

شابلون شاخص یک هنرمند باید درچهارچوب منطبق با عقیده اش قرار گیرد وگرنه نامش جز مزدور چیزی دیگرنمی تواند باشد !

منیره عبداللهی

انتهای پیام/