۲۳/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۱۳ پنجشنبه

صبح قزوین نوای جاودانه مرغ سحری که خفت
کد خبر: ۴۲۷۲۴ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

به مناسب سالمرگ ملک الشعرای بهار

نوای جاودانه مرغ سحری که خفت

بهار علاوه بر آنکه شاعری چیره دست و نویسنده ای توانا بود یکی از برجسته ترین پژوهندگان تاریخ و فرهنگ ایران نیز به شمار می رفت. وی شیفته آزادی بود و هیچگاه از فکر وطن غافل نبود.

نوای جاودانه مرغ سحری که خفت
به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر صبح قزوین؛ محمدتقی بهار در شانزدهم آبان ۱۲۶۵ ه‍.
ش.
در مشهد زاده شد.
پدرش میرزا محمدکاظم صبوری، ملک‌الشعرای آستان قدس رضوی در زمان ناصرالدین شاه بود؛ مقامی که پس از درگذشت پدر، به فرمان مظفرالدین شاه، به بهار رسید.
بهار علاوه بر آنکه شاعری چیره دست و نویسنده ای توانا بود، یکی از برجسته ترین پژوهندگان تاریخ و فرهنگ ایران نیز بشمار می رفت، وی شیفته آزادی بود.
او از ابتدای انقلاب مشروطه به مبارزان راه آزادی پیوست و با عضویت در انجمن انقلابی "سعادت" به ستیزه با استبداد برخاست.
با روی کار آمدن "حزب دموکرات ایران" در مشهد به عضویت کمیته ایالتی برگزیده شد و روزنامه "نوبهار" را به عنوان ارگان حزب به راه انداخت.
محبوبیتی که مقالات وی در "نوبهار" داشت، سبب شد که از سوی مردم "درگز" و "کلات" به نمایندگی مجلس سوم انتخاب شود.
بهار بارها توقیف و تبعید را تجربه کرد اما هیچ گاه از راه ازادی خواهی و تجدد طلبی باز ننشست و در راه مبارزه بی امان خود از هر وسیله ای چون نثر، شعر، گزارش، پژوهش و حتی ترانه بهره می گرفت.
بهار در زمان صدور فرمان مشروطیت که توسط مظفرالدین شاه در ۱۴ مرداد سال ۱۲۸۵ امضا شد، ۲۰ ساله بود و ۱۰ یا یازده سال بعد اثرهای ناگوار جنگ جهانی اول به ایران رسید و نیروهای روس و بریتانیا شمال و جنوب ایران را اشغال کردند و کشور را به قحطی کشاندند.
پس از آن کودتای رضا شاه و جنگ جهانی دوم از وقایع دوران زندگی بهار بودند.
۸۶۱۲۱۷۸۶۸۹۲۰۶۶۶۲۹۴۸۲۱ عارف قزوینی، ایرج میرزا، دهخدا، سید اشرف الدین گیلانی از هم نسلان بهار بوده اند، نسلی که هنوز به خوبی در انقلاب مشروطیت جا نیفتاده بود با نسلی مدرن چون صادق هدایت، محمدعلی جمالزاده و نیما یوشیج روبرو می شود.
بهار و همدوره ای هایش که بیشتر تحت تاثیر سیاست، ادبیات و اجتماع روسیه و قفقاز بودند در مقابل نسل هدایت و یوشیج که با اروپای غربی هم اندیشی بیشتری داشتند قرار می گیرند.
بیشترین روی سخن بهار با حکومت است و در شعر یا نوشته هایش جامعه را به پرسش می گیرد و آن ها را در پیوند با وظیفه سیاسی و اجتماعیشان مخاطب قرار می دهد.
استاد شفیعی کدکنی در باره شعرهای بهار می گوید: " یکی از اموری که سبب توفیق چشمگیر بهار در شعر فارسی شده است، این است که او در پایان یک دوره عظیم از تجارب قدما، بخش مهمی از آن تجربه ها را به خدمت مسائلی درآورده که قدما از پرداختن به آن محروم بوده اند.
یعنی ساخت و صورت های قدمایی شعر را که بیشتر در خدمت معانی محدودی از هجو، مدح و اخلاق بوده به قلمرو گسترده ای از مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عصر جدید دراورده است".
بهار کاری را که عارف آغازگر آن بود به شکلی منسجم تر و زبانی سالم تر ادامه داد و شاید اگر او نبود عمر ترانه های اعتراضی با همان تصنیف های عارف به پایان می رسید.
همچنین شفیعی کدکنی معتقد است: "در شعر بهار ساخت و صورت های قدمایی در اثر ترکیب با عوالم روحی انسان عصر جدید بافت تازه ای به خود گرفته که در مجموع نوعی سبک شخصی individual style را در شعر فارسی بوجود آورده است و این مهم ترین امتیاز اوست".
به گفته روح الله خالقی از بهار چهارده ترانه باقی مانده است که شاید بتوان گفت معروفترین ترانه وی در این بین، "مرغ سحر" باشد که با موسیقی "مرتضی داوود نژاد" گره خورده و به ویژه در سال های پس از انقلاب به اکثر کنسرت ها و گردهمایی های فرهنگی راه یافته است.
ترانه "مرغ سحر" نوعی منشور آزادی در خود دارد و بهار در آن از همان آغاز ترانه بانگ اعتراض سر می دهد.
مرغ سحر ناله سرکن، داغ مرا تازه تر کن ز آه شرر بار این قفس را برشکن و زیر و زبر کن بلبل پربسته زکنج قفس درآ، نغمه آزادی نوع بشر سرا.
.
.
Bahar_tomb بهار در روز دوم اردیبهشت سال ۱۳۳۰، در خانه مسکونی خود در تهران زندگی را بدرود گفت و در شمیران در آرامگاه ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/۸۰۰۲

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان