صبح قزوین ؛_____ عباس مهدوی.
سفرهای استانی احمدی نژاد و بی میلی دولت تدبیر و امید به آن
ریاست جمهوری ایران بعد از انقلاب اسلامی به ویژه پس از سالیان دهه 60 که قوه مجریه ایران از نظام پارلمانتاریستی و نخست وزیری به سوی نظام ریاست جمهوری و دو حزبی سوق پیدا کرد، همواره با سفرهای استانی روسای جمهوری ایران عجین و همراه بوده است.
در همین رابطه تاریخ معاصر انقلاب به ما میگوید که آیتالله هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی، محمود احمدی نژاد و حجت الاسلام حسن روحانی هر کدام بخش عمدهای از برنامههای شهرستانی خود را مصروف سفرهای استانی کردند. در این میان اما سفرهای استانی از زمان رئیس جمهوری سابق، رنگ و بوی دیگری گرفت.
سفرهای استانی دوره احمدی نژاد به ویژه در چهار سال نخست ریاست جمهوری وی – برعکس سفرهای اخیرش- نقطه عطفی در سفرهای استانی روسای جمهوری ایران محسوب میشد چه اینکه هزاران برنامه و طرح برای توسعه و رفع محرومیت استانهای فراموش شده کشور، اجرایی شد بگونهای که این حجم از محرومیت زدایی و ارتباط مردم با مسئولان نظام در تاریخ جمهوری اسلامی کم سابقه و یا بیسابقه بود تا جایی که این سفرها به شدت با استقبال مقام معظم رهبری و علاقه مردم و مسئولین استانی پیگیری میشد.
اما زمان گذشت و با پایان یافتن دو دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد و روی کار آمدن دولتی منتقد به سیاستهای دولت پیشین، سرنوشت سفرهای استانی در هالهای از ابهام قرار گرفت.
با این حال میزان تاثیرگذاری و مطالبات عمومی برای ادامه سفرهای استانی، پدیدهای بود که این روند را تبدیل به توقع مردمی و رویهای تحمیلی به دولت جدید کرد تا جایی که دکتر حسن روحانی علی رغم همه مخالفتهایی که با سفرهای استانی احمدی نژاد داشت، نهایت تلاش خود را به کار بست تا دستکم به لحاظ فرمی گام در همان مسیر بنهد - حتی اگر در این مسیر نیز اسیر گفتار درمانی میشد- اما همه تلاش مجموعه دولت تدبیر و امید طی سه سال اخیر این بود تا نشان دهد که در انجام سفرهای استانی پرشور و البته پربار، دست کمی از دولت سابق ندارد.
تا جایی که به اذعان تیم رسانه ای حجت الاسلام روحانی، وی حتی ادبیات احمدی نژاد در سفرهای استانی را هم مورد تقلید قرار دادند و برنامههای استقبال را عیناً مانند ستادهای استانی استقبال از رئیس جمهوری سابق تنظیم کردند. با این حال سفرهای استانی روحانی در برخی از موارد در حد همان گفتاردرمانیهای معروف دولت تدبیر و امید و از آن فراتر افتتاح چند باره طرحهای پیش تر افتتاح شده درجا زد.
به ویژه این روند با عبور دولت از سال دوم خود تشدید شد و سفرهای استانی در دولت تدبیر و امید را بسیار متفاوت تر از سفرهای استانی در دولت مهرورز رقم زد، موضوعی که پیش تر مورد اعتراض ائمه جمعه در استانهایی چون آذربایجان غربی، اصفهان و فارس نیز قرار گرفت.
اعتراضی که برخواسته از این سئوال و دغدغه بود: بفرموده دولت از محل بودجههای استانی ستاد استقبال از رئیس جمهوری و هیئت همراه تشکیل میشود، رئیس جمهور وارد استان میشود، کارمندان، دانش آموزان و دانشجویان به لطف بخشنامهها و سرویسهای استانداری از اقصا نقاط استان به محل سخنرانی اعزام اجباری میشوند، رئیس دولت گفتار درمانی خود را آغاز میکند و پس از چند ملاقات با اعضای احزاب همسو و احتمالا تصویب چند طرح جزئی و بی رمق به کار خود پایان میدهد.
در این میان آنچه روی دست مردم استان از این سفر باقی میماند بودجه ای است که صرف ستاد استقبال از رئیس جمهوری شده است و البته منت افتتاح چند طرح از پیش افتتاح شده و نیز تصویت چند طرح بی رمق. همین و بس!
البته با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری و ریزش خزان گونه آرا دکتر روحانی در پی شکستهای اقتصادی دولت وی، نباید از گذشته از جنبه روتین بودن از جنبه تبلیغاتی این سفرها -برای خرداد ماه 96 نیز غفلت ورزید- بنابراین باید به سیاهه آفات سفرهای استانی رئیس جمهوری جنبه تبلیغاتی آن را هم افزود.
استان قزوین کشش گفتاردرمانی رئیس جمهور را ندارد
طی روزهای آینده استان قزوین میزبان رئیس جمهور خواهد بود و این یعنی مقصد بعدی سفر استانی دکتر روحانی، قزوین است؛ اما قزوین در آستانه اولین سفر و احتمالا آخرین سفر دکتر روحانی در قامت رئیس دولت تدبیر و امید؛ با قزوین ادوار گذشته تفاوتهای محسوس و نگران کننده ای را تجربه کرده است.
استان میزبان بحرانهای آب، رکود صنایع، بیکاری، کمبود بودجه، اضمحلال روستاها، نبود بیمارستان، طرحهای نیمه کاره و البته سایر معضلات ریز و درشت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است؛ بنابراین برای این استان با این وسعت از معضلات و بحرانهای ریز و درشت دیگر مجالی برای گفتاردرمانی و صرف بودجههای کلان برای استقبال از رئیس جمهور و شنیدن وعدههای انتخاباتی باقی نمانده است.
البته این جنبه منفی قضیه است حال آنکه میتوان با نگاهی مثبت نیز به داوری سفرهای استانی حجت الاسلام روحانی به استانهای کشور و از جمله به استان قزوین پرداخت و لیکن پیش از کاربست این داوری مثبت باید تکلیف شبهات فوق روشن شود تا مبادا سفرهای استانی رئیس جمهور تماماً حمل بر حرکاتی نمایشی و هزینه بر شود که تنها برای سیروسیاحت و احتمالا تبلیغات زودهنگام کارآیی دارد.
برای تحقق این چشم انداز نیز باید دستکم اصحاب رسانه و مسئولان استان در طرح و پیگیری مطالبات حیاتی استان دست از اختلافات درون استانی بردارند و همگی یکصدا همانند تیمی که حافظ منافع کل استان است، یکپارچه اجازه انجام هیچ گونه حرکت نمایشی، روتین و اسراف کارانه را در جریان این سفر ندهند.
همینطور به جای گفتاردرمانی و ادای سخنان و وعدههای کلی؛ در پی اتخاذ ضمانتهای زمان دار و اجرایی برای حل بحرانهای استان از رئیس جمهور محترم باشند تا مبادا سرنوشت سفر استانی دولت به استانهای آذربایجان غربی، فارس و ... در انتظار قزوین هم باشد در حالی که تنها وعدههایی کلی، ولخرجیهایی ستاد استقبال و افتتاح چند باره طرحها، یگانه ثمرهای باشد که روی دست مردم استان از این سفر برجای مانده است.
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها