از تحریف تا واقعیت با نمایش فیلم " آرگو"

این اقدام غربی ها تکمیل پازلی بود که چینش آن مدت ها قبل بر همگان واضح و مبرهن بود.
هر فیلم ضد ایرانی چه در داخل خاک مقدس ایران ساخته شود و چه در آن ور آب ها، ارزش اول شدن و اسکار گرفتن را دارد.
این قانون نانوشته دولت آمریکا است.

محتوای فیلم آرگو در مورد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام است.
این رویداد در 13 آبان 58 اتفاق افتاد و به انقلاب دوم معروف شد که طی آن کارکنان سفارت آمریکا در ایران که در حال جاسوسی برای کشورشان بودند، دستگیر شدند و اسناد جاسوسی آن ها لو رفت.
در این بین برگ برنده دنیای غرب در ایران بر باد رفت.

این اقدام با حمایت قاطع امام خمینی(ره) از دانشجویان صورت گرفت و سیلی محکمی به گوش آمریکا و هم پیمانانش بود که ننگ ابدی را برای آن ها ثبت کرد.

 در این دوران هوشیاری امام راحل و فرستادن نماینده شان نزد گروگان ها توطئه کارتر را نقش بر آب کرد و بعد از آن آمریکایی ها به طراحی حمله نظامی به ایران به بهانه آزادی گروگان ها روی آوردند که با شن هایی، که به فرموده امام خمینی مأمور خدا بودند، نقشه شان در طوفان طبس ناکام ماند.

در این ایام کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا گفت: ایران ما را تهدید کرده است.
امام حضرت امام(ره) در جوابی دندان شکن به آن ها فرمود:" ایران شما را تهدید نکرد بلکه شما را تحقیر کرد!"، حال آمریکا با ساخت فیلم " آرگو" به دنبال کسب آبروی نداشته ای  است که زمانی تحقیر شده.

حال بعد از گذشت 34 سال از آن واقعه، استکبار جهانی برای پاک کردن این  ننگ بزرگ به حمایت فیلم سازان روی آورده و با حمایت های مالی صهیونیستی- آمریکایی، سینمای هالیوود سناریوی ضد ایرانی "آرگو" را متولد کرد.

فیلمی که سراسر آن تحریف تاریخ ارزشمند انقلاب و تسخیر لانه جاسوسی است.
البته نظام جمهوری ایران انتظار دیگری غیر از این از غریبان نداشت.

فیلمی که در تطهیر خود ساختند و به آن جایزه اسکار دادند نخواهد توانست حتی برای برهه کوتاهی چهره مضمحل و سیاه و جنایتکار آمریکا را در جهان مظلوم و روشن جلوه بدهد.

این رسم و شیوه ی فستیوال های غربی است که ارزش هنری و فرهنگی فیلم در نزدشان جایگاهی ندارد و فقط از بعد سیاسی، آن هم در جهت و هم راستا بودن با تفکرات سیاسی شان، به ارزش گذاری فیلم می پردازند.

همان گونه در طول این 35 سال اقلاب شکوهمند ایران اسلامی ثابت شد با ساخت فیلم هایی چون: بدون دخترم هرگز، سنگسار ثریا، فیلم 300 .
.
.
.
و در آخرین شاهکارشان "آرگو"، همیشه در پی نشان دادن چهره ای غیر واقعی و غیر انسانی از این انقلاب خودجوش و مردمی بوده اند.
یا به تحریف تاریخ ایران پرداختند یا تحریف دین و زندگی و فرهنگ اسلامی ملتی عزت مدار!

به راستی هدف آمریکا از ساخت این فیلم در ادامه سیر ساخت فیلم های ضد ایرانی چیست؟!

کم ترین علت برای سیاسی دانستن این فیلم شاید این باشد که همیشه برنده اسکار از طریق مسئول سینمائی هالیوود اعلام می شد اما در این مورد خاص، میشل اوباما همسر رئیس جمهور آمریکا از صحن کاخ سفید با ویدئو کنفرانس برنده اسکار را معرفی می کند!!!

چرا؟؟؟؟؟؟

این یعنی دولت اوباما با هدف خاصی به دنبال ساخت و نمایش این پروژه در جهان بوده است.
یعنی ما روایت تسخیر سفارت خانه خود در ایران را بدین صورت می دانیم و همین تفکر را به جهانیان منتقل می کنیم!

حال بماند سینمای ایران که هیچ تلاشی برای نشان دادن واقعیت های تاریخی خود نکرده است!

اگر بخواهیم نظری به سیر فیلم های ساخته شده غرب علیه ایران اشاره کنیم، مشاهده می کنیم که در همه آنها یک هدف را دنبال شده است.
کوبیده شدن اعتقادات و فرهنگ ایرانی- اسلامی.

فیلم بدون دخترم هرگز را ساختند تا فضای سیاه و و خشنی از استحکامات خانوادگی و زور و تحقیر را در فضای خانوادگی در ایران را به ضرب دروغ و تحریف نشان دهند.
در سنگسار ثریا نیز با سخره گرفتن یکی از قوانین دین اسلام به هجمه علیه احکام حکومتی دین پرداختند.
با نمایش فیلم 300 به تحریف تاریخ ایران پرداختند و ایرانیان را از افرادی خشونت طلب و بی منطق نشان دادند.

اگر به عملکرد سینمای هالیوود بپردازیم در اکثر فیلم های شان به جز فیلم هایی که مختص ایران اسلامی ساخته اند به تخریب چهره مسلمانان و دین هراسی روی آورده اند!

اما آنچه در این میان قابل توجه است همکاری غیر مستقیم و شاید بی چون و چرای سینمای ایران در جهت اهداف دنیای غرب است.
ما انتظار این را نداریم که دشمنان مان علیه ما فیلم های دروغین و تحریف نشده نسازند.

اما آنچه مثل خنجری بر قلب ملت و نظام ما وارد می آید و مثل زخمی کهنه بر دل اهالی دلسوز فرهنگ و هنر جا خوش کرده است، عملکرد ضعیف و غیر معقولانه مدیران سینمایی و عده ای فیلم سازان داخلی هستند که آبروی را قی! و حیا را قورت داده اند.

با پول بیت المال و در سایه ی حمایت مسئولین ارشاد و بنیاد سینمائی به ساخت فیلم های بی محتوا و به دور از واقعیت از کشورشان می پردازند.
این درد را به چه کسی باید گفت؟!

با فیلم ضد ایرانی " یک خانواده محترم" با مدیران شان به فستیوال کن می روند و با حمایت دولل غربی مواجه می شوند و بعد از بازگشت به کشور مشخص می شود چه افتضاحی به بار آمده است.

فیلم گشت ارشاد را می سازند در شبکه فیلم های خانگی پخش می کنند بعد معلوم می شود فیلمی علیه سازمان های نظامی و انتظامی کشور با حمایت مالی خودشان ساخته شده اما بدون نظارت کافی  در آخر کار هم به شکایت می کشد و آن چه در این وسط قربانی می شود فرهنگ و هنر اسلامی است.

اسکار گرفتن فیلم جدایی نادر از سیمین بماند که حکم گوساله سامری برای ایران داشت که مسئولین سینمایی متوجه این عمل سیاسی غرب نشدند و با بی بصیرتی تمام به گرفتن این اسکار، هنوز که هنوز است افتخار می کنند.

کدامش را بگوییم؟! که ننگ خودمان است.

همین می شود که با بی تدبیری تمام به حمایت از جشنواره  خرس طلایی آلمان که در آن فیلم ضد ایرانی" پرده بسته " پناهی به عنوان تنها فیلم از ایران نمایش داده می شود، می پردازند که سازنده اش از حامیان فتنه سال 88 بوده و مدتی را در زندان به سر می برد.

از طرفی در افتتاحیه آن به نظام ایران توهین شد، و مدیران سینمایی آن را نادیده گرفته و از آن چشم می پوشند به صرف حمایت از فرهنگ و هنر!

در شاهکار جشنواره فجر هم به بازیگرانی چون پگاه آهنگرانی و حمید فرخ نژاد جایزه می دهند به علت فدا نشدن هنر!!!

اما با اعتماد به نفس کامل به فدا کردن فرهنگ انقلابی که با خون شهدای عزیز مان به دست آمده می پردازند و سنگی از روی سنگ تکان نمی خورد.

انگار یادشان رفته این خانوم متشخص(!!!) از حامیان فتنه سال 88 بود که هنوز هم با اپوزیسیون های ضد انقلاب در خارج کشور ارتباط دارد و قرار بود مدتی را در زندان به سر ببرد که با پا در میانی عده ای زندانی نشد.
حال نمایش بی اخلاقی هایش در اینترنت بماند! با همه این تفاسیر جایزه انقلاب را به یک فرد ضد انقلاب و ضد نظام می دهند.

باید با صراحت تمام و بدون رودربایستی بگوییم دیگر نیاز نیست آمریکا و هالیود با ساختن و هزینه کردن برای فیلم های ضد ایرانی به مبارزه فرهنگی علیه نظام مقدس ما بپردازند و بخواهند ذهن مردم را نسبت به انقلاب و دین و اعتقادات شان تضعیف کنند! خرسند باشید و مسرور! عده ای در ایران هستند که با پول بیت المال و در همین مرزو بوم در حال خدمت صادقانه به غرب هستند.

مدیران ارشاد و سینمایی هم فعلا در خواب خرگوشی ناز خودشان به سر می برند و خدا رحم کند به آخر عاقبت وضعیت فرهنگ و هنر این مملکت و مردمی که دلخوش به مدیریت این آقایان مدیر هستند.
.
.
.

 انتهای پیام/2002