۱۱/ذو القعدة/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۳۰ یکشنبه

صبح قزوین اشغال ایران توسط متفقین
کد خبر: ۱۱۴۰۵ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

ایران از ۳ شهریور تا ۲۶ شهریور ۱۳۲۰

اشغال ایران توسط متفقین

در شهریور ۱۳۲۰ کشور ایران از سوی دو کشور انگلیس و شوروی مورد حمله نظامی قرار گرفت.

اشغال ایران توسط متفقین
ساعت چهار صبح روز سوم شهریور سال 1320 ( 25 اوت 1941 ) سفیران انگلیس و شوروی طی یادداشت هایی که هر یک جداگانه تسلیم نمودند اعلام داشتند که : چون دولت ایران در انجام درخواستهای فوری و مهم دو کشور همسایه که در یادداشتهای مورخه 28 تیر و 25 مرداد سال 1320 بطور مبسوط و واضح به آنها اشاره شده بود سهل انگاری کرده و سیاست مبهمی در این موقع باریک و خطرناک پیش گرفت و اظهارات و تذکرات دوستانه ما را نخواست با حسن نیت تلقی کند و در بیرون کردن عمال آلمانی هیچ گونه اقدامی ننمود به این جهت دولتهای شوروی و انگلیس خود را ناگزیر دیدند به نیروهای مسلح خود دستور دهند که از مرزهای ایران عبور نمایند و اینک با کمال تأسف به آقای نخست وزیر ( علی منصور ) اطلاع می دهیم که واحدهای شوروی و انگلیس طبق دستور ستادهای مربوطه وارد خاک ایران شده مشغول پیشروی هستند .
(1).
عملیات نظامی بدین سان آغاز شد که نیروهای شوروی مرکب از شش لشکر پیاده نظام و زرهی تحت فرماندهی " ژنرال واسیلی نوویکوف " از سه نقطه وارد خاک ایران شدند : ستون اول از رود ارس گذشته و پس از تصرف جلفا و ماکو و خوی تا ساحل دریاچه ارومیه پیشروی کرد و سپس متوجه ارومیه و تبریز شد و آن دو شهر را تسخیر نمود .
ستون دوم از آستارا و کرانه دریای خزر به سوی بندر انزلی و اردبیل سرازیر شد و پس از تصرف رشت و چند شهر مهم گیلان تا حدود قزوین پیشروی کرد و در آنجا با ستونی که از آذربایجان وارد خاک ایران شده بود تلاقی کرد .
ستون سوم از طریق بندر شاه ( بندر ترکمن کنونی ) حمله کرد و گرگان و مشهد را تصرف کرد و تا گرمسار که مرکز تلاقی راه آهن شمال با شرق می باشد پیشروی کرد .
در همان روز هواپیماهای شوروی ، تبریز و رشت و ارومیه و قزوین را بمباران کردند و روز بعد نیز حومه تهران را مورد حمله قرار داده بر روی پایتخت اوراق تبلیغاتی علیه آلمانیها و رضا شاه فرو ریختند .
از سوی دیگر نیروهای انگلیس حملات خود را از ناحیه غرب و جنوب غربی آغاز کردند .
فرماندهی عملیات را ژنرال " سر آرچیبالد ویول " فرمانده کل نیروهای انگلیس در خاورمیانه شخصاً بر عهده داشت .
در نیمه شب سوم شهریور یک ستون از قوای مختلط انگلیسی و هندی از بصره عزیمت نمود و در نهایت سکوت و آرامش از اروند رود گذشت و سحرگاه در ساحل ایران پیاده شد و خرمشهر و آبادان را مورد حمله قرار داد .
در همان حال ناوگان جنگی انگلیس تحت فرماندهی دریادار " رمزی گراهام " نیروی دریایی جوان ایران را زیر آتش شدید توپخانه قرار داد و یکی پس از دیگری ناوهای ایرانی را غرق کرد یا از کار انداخت .
سربازان و ملوانان ایرانی مقاومت سرسختانه ای نشان داده و مانع از پیشروی قوای انگلیسی شدند .
در این عملیات دریادار بایندر فرمانده نیروی دریایی و 650 افسر و ملوان ایرانی به شهادت رسیدند و حدود ساعت 20 آن روز پالایشگاه آبادان به دست انگلیسیها افتاد .
در 4 شهریور نیروی هوایی انگلیس اهواز را بمباران کرد و تعدادی از هواپیماهای ایرانی را در روی زمین از کار انداخت .
آنگاه قایقهای شطی انگلیسی با 28 هزار سرباز از کارون بالا آمده به اهواز حمله کردند .
نیروهای ایرانی تحت فرماندهی سر لشکر شاه بختی مقاومت نشان داده و حتی خساراتی نیز به قوای دشمن وارد ساختند اما سرانجام قوای مهاجم توانست مقاومت ایرانیان را نابود سازد .
ستون دیگری از ارتش انگلیس تحت فرماندهی " ژنرال اسلیم " نیز در سحرگاه سوم شهریور از مرز خسروی عبور کرد و تأسیسات نفت شهر را بدون برخورد با مقاومت جدی تصرف نموده پیشروی خود را به سوی کرمانشاه ادامه داد .
در شاه آباد غرب ( اسلام آباد کنونی ) توپخانه کوهستانی ایران مقاومت نشان داد .
هر چند هواپیماهای انگلیسی مواضع ایرانیان را بمباران کردند ، با این همه نیروهای ایرانی تا صبح روز 6 شهریور که دستور رضا شاه مبنی بر ترک مقاومت به کلیه واحدهای ارتش ابلاغ شد ، لشکر کرمانشاه هم چنان از پیشروی انگلیسیها جلوگیری می کرد .
پس از وصول این دستور بلافاصله قوای انگلیسی و هندی تأسیسات نفت کرمانشاه را اشغال کردند و در 9 شهریور در حومه قزوین به واحدهای ارتش سرخ پیوستند .
(2).
در مقابل حمله ناگهانی دو همسایه نیرومند ، رضا شاه که غافلگیر شده بود بلافاصله به وسیله سفرای ایران در مسکو و لندن و واشنگتن از دولتهای مزبور تقاضا کرد عملیات نظامی را بیدرنگ متوقف نموده و با او وارد مذاکره شوند .
متفقین جوابی به این تقاضا نداده و تلویحاً فهماندند که دیگر دیر شده است .
رضا شاه به تصور اینکه متفقین حاضر نیستند با منصور نخست وزیر وارد مذاکره شوند در 5 شهریور ( 27 اوت ) وی را برکنار و محمد علی فروغی را که بیشتر مورد قبول انگلیسیها بود مأمور تشکیل کابینه جدید کرد و به پیشنهاد او به کلیه واحدهای نظامی دستور ترک مقاومت داد .
پس از این اقدام فروغی با نمایندگان شوروی و انگلستان وارد مذاکره شد و تقاضاهای آنان را استفسار کرد .
در 8 شهریور ( 30 اوت ) نمایندگان مزبور تقاضاهای دولتهای متبوع خود را به شرح زیر به دولت ایران اطلاع دادند : ترک مقاومت و تخلیه واحدهای ارتش ایران از کلیه نقاطی که از طرف متفقین اشغال شده ؛ اخراج کلیه اتباع آلمانی به استثنای اعضای سفارت و چند نفر کارشناس آلمانی ؛ تعهد در تسهیل حمل و نقل اسلحه و مهمات و ادوات جنگی از طریق ایران به روسیه .
هنوز دولت ایران جوابی به این تقاضاها نداده بود که سفرای دو دولت به جای اخراج اتباع آلمانی ، تحویل آنها را به قوای متفقین خواستار شدند .
رضا شاه حاضر به قبول این تقاضا که یک عمل خصمانه نسبت به آلمان به شمار می رفت نشد و مذاکرات به طول انجامید .
در خلال این ایام ژنرال " سر آرچیبالد ویول " شخصاً به تهران آمد و مذاکراتی با سفرای شوروی و انگلستان و فرماندهان نظامی متفقین به عمل آورد که نتیجه آن اولتیماتومی بود که متفقین در 19 شهریور ( 10 سپتامبر ) به دولت ایران دادند که اگر در ظرف 48 ساعت اتباع آلمانی را به نیروهای آنها تسلیم ننموده و سفارتخانه های آلمان ، ایتالیا ، رومانی و مجارستان را تعطیل نکنند پایتخت را اشغال خواهند کرد .
(3).
چون دولت ایران جواب صریحی به اولتیماتوم متفقین نداد ، در روز 25 شهریور ( 16 سپتامبر ) نیروهای شوروی و انگلیس از شمال و جنوب به سوی تهران حرکت کردند .
اطلاع از ورود قوای متفقین به تهران رضا شاه را دچار اضطراب و پریشانی نمود و در همان روز ناچار به نفع ولیعهدش محمد رضا پهلوی از سلطنت استعفا داد .
و بلافاصله در معیت خانواده اش روانه بندر عباس گردید و در آنجا سرنوشت خود را بدست انگلیسیها سپرد .
سپس به جزیره موریس ( جزیره ای در جنوب شرقی آفریقا ) تبعید شد و پس از مدتها اقامت در این جزیره استوایی بد آب و هوا به علت بیماری در فروردین 1321 به ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی منتقل شد و در همین شهر بود که در 4 مرداد 1323 درگذشت .
در روز 26 شهریور ( 17 سپتامبر ) نیروهای شوروی و انگلیس تهران را اشغال و کلیه تأسیسات نظامی و راه آهن را متصرف شدند و اتباع آلمانی نیز به دست قوای دشمن افتادند و نیمی از آنان به بازداشتگاهای سیبری و نیمی دیگر به استرالیا تبعید شدند .
(4).
سقوط ناگهانی رضا شاه در شهریور 1320 ( سپتامبر 1941 ) در وهله نخست بر اثر فشار مقاومت ناپذیر نظام جهانی بر وی و در مرحله بعد حاصل تضادهای ناشی از سبک حکومت خودکامه وی بود .
رضا شاه که موقعیتش در داخل کشور بدان پایه مستحکم می نمود با مداخله قدرتهای خارجی سرنگون گردید .
او در معادله آلمان – شوروی – بریتانیا دچار اشتباه محاسبه شد و نتوانست خود و دولتش را از جاذبه فریبای آلمان دور نگه دارد ، اینها سقوط وی را گریز ناپذیر ساختند .
بر این همه باید سبک حکومت خودکامه ای را نیز افزود .
مشاورانش جرأت مخالفت با نظرات وی را نداشتند و نمی توانستند اطلاعات حساس را در اختیار وی قرار دهند .
در آخرین دیداری که با کابینه اش داشت به آنان گفت : (( در رابطه با برنامه ها و اندیشه هایم ، راز موفقیتم آن بود که هرگز با کسی مشورت نکردم .
)) این دلیل سقوط وی در سال 1320 نیز بود .
(5).
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
منابع : (1)- گذشته چراغ راه آینده است ، جامی ، انتشارات ققنوس ، چاپ سوم ، 1364 ، ص 86 (2)- سیاست خارجی ایران در دوران پهلویی ( 1300 – 1357 ) ، عبدالرضا هوشنگ مهدوی ، نشر پیکان ، چاپ هفتم ، 1386 ، ص 71 – 73 (3)- تاریخ روابط خارجی ایران ( از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ دوم جهانی ) ، عبدالرضا هوشنگ مهدوی ، انتشارات امیر کبیر ، چاپ چهارم ، 1369 ، ص 408 – 409 (4)- تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دوران پهلویی ، دکتر علیرضا امینی ، نشر صدای معاصر ، چاپ دوم ، 1386 ، ص 69 – 70 (5)- مقاومت شکننده ( تاریخ تحولات اجتماعی ایران – از صفویه تا سالهای پس از انقلاب اسلامی ) ، جان فوران ، ترجمه : احمد تدین ، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا ، چاپ ششم ، 1385 ، ص 378 – 381

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان