محمدعلی رجایی | |
---|---|
نخستوزیر و رئیسجمهور جمهوری اسلامی ایران | |
شناسنامه | |
زادروز | ۲۵ خرداد ۱۳۱۲ش |
شهر تولد | قزوین |
کشور تولد | ایران |
تاریخ درگذشت | ۸ شهریور ۱۳۶۰ش |
شهر درگذشت | تهران |
کشور درگذشت | ایران |
آرامگاه | بهشت زهرای تهران، آرامگاه شهدای هفتم تیر |
نام همسر | عاتقه صدیقی (پوران رجایی) |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
پیشه | معلم |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | رئیسجمهور، نخستوزیر، وزیر آموزش و پرورش، نماینده مجلس شورای اسلامی |
پس از | سید ابوالحسن بنیصدر |
پیش از | سید علی خامنهای |
محمدعلی رجایی (۱۳۱۲-۱۳۶۰ش) سیاستمدار شیعه و دومین رئیسجمهور ایران بود. او در دولت مهدی بازرگان وزیر آموزش و پرورش، نخستوزیر دولت سید ابوالحسن بنیصدر و نماینده تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی نیز بود. پس از عزل بنیصدر از مقام ریاستجمهوری، رجایی با به دست آوردن ۸۸ درصد آرای مردم رئیسجمهور شد.
رجایی ۲۸ روز پس از شروع ریاستجمهوریاش، بر اثر انفجار در دفتر نخستوزیری به همراه نخستوزیرش محمدجواد باهنر به شهادت رسید. گفته شده عامل انفجار مسعود کشمیری، دبیر وقت شورای امنیت ملی و از اعضای سازمان مجاهدین خلق بود که در دستگاههای اجرایی ایران نفوذ کرده بود.
رجایی قبل از انقلاب با گروههای ضد حکومت پهلوی با گرایشهای مختلف، مانند جمعیت فدائیان اسلام، نهضت آزادی ایران و مؤتلفه اسلامی همکاری داشت. او با بنیانگذارانِ سازمان مجاهدین خلق نیز تا قبل از تغییر ایدئولوژیک آنها از اسلام به مارکسیسم، همکاری میکرد. رجایی در سال ۱۳۵۳ش توسط ساواک دستگیر و ۱۴ ماه شکنجه شد.
رجایی ولایتفقیه را جوهره انقلاب اسلامی میدانست و برای برقراری عدالت اسلامی، معتقد به پیاده کردن اقتصاد اسلامی بود. امام خمینی رجایی را فردی دانسته که از زمان دستفروشی تا ریاستجمهوری تغییری در او ایجاد نشده است. بیش از بیست کتاب درباره رجایی نوشته شده است.
محمدعلی رجایی از مسئولان محبوب جمهوری اسلامی ایران در میان مردم دانسته شده است. مردمی بودن،سادهزیستی و تأکید بر سادهزیستی مسئولان برخی از ویژگیهای او شمرده شده است. از دیگر ویژگیهای او اهمیت به عدالت اجتماعی، توجه به محرومان،حفظ بیتالمال، و اهمیت به نماز اول وقت دانسته شده است.
محمدعلی رجایی در ۲۵ خرداد ۱۳۱۲شدر قزوین به دنیا آمد. پدرش عبدالصمد در بازار مغازه خرازی داشت و از اعضای انجمن منتظرین امام زمان(ع) در قزوین بود.رجایی در چهار سالگی پدرش را از دست داد و اداره زندگی او به عهده مادر، دایی و برادرش بود.
رجایی تحصیلات خود را در قزوین تا ششم ابتدایی ادامه داد و پس از آن در مغازه خرازی دایی خود، شاگردی کرد. وی در حدود چهارده سالگیدر سال ۱۳۲۶ش برای یافتن کار به تهران مهاجرت کرد و نزدیک دو سال به دستفروشی و شاگردی در بازار پرداخت.او در هجده سالگی،در سال ۱۳۲۸ش وارد نیروی هوایی شد و همزمان دیپلم ریاضی گرفت.
رجایی پس از چهار سال از نیروی هوایی ارتش استعفا داد و در سال ۱۳۳۳ش وارد شغل معلمی شد. وی در سال ۱۳۳۸ش از دانشسرای عالی (نهادی عمومی و دولتی برای تربیت دبیران دبیرستان)در رشته ریاضی مدرک کارشناسی گرفت.او در رشته آمار نیز کارشناسی ارشد دریافت کرد.
رجایی در سال ۱۳۴۱ش با عاتقه صدیقی (پوران رجایی) ازدواج کرد به گفته رجایی، او همسرش را از سال ۱۳۴۹ش وارد فعالیتهای ضد حکومت پهلوی کرد.
رجایی در ۸ شهریور ۱۳۶۰ش، در زمان ریاستجمهوری خود، با انفجار بمب در ساختمان نخستوزیری به همراه محمدجواد باهنر (نخستوزیر وقت)، به شهادت رسید.
به گفته اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس وقت، عامل انفجار مسعود کشمیری دبیر وقت شورای امنیت ملی بود. کشمیری از اعضای سازمان مجاهدین خلق بود که در دستگاههای اجرایی ایران نفوذ کرد و مورد اعتماد محمدعلی رجایی نیز قرار گرفت؛ البته سازمان مجاهدین هیچگاه مسئولیت این انفجار را به عهده نگرفت.
رجایی پس از تشییع در قطعه ۲۴ بهشت زهرای تهران، دفن شد. بر روی قبر وی و شهیدان واقعه هفتم تیر، آرامگاهی ساخته شده است.
رجایی هنگامی که در مدرسه احمدیه تهران، از مدارس وابسته به جامعه تعلیمات اسلامی[یادداشت ۲] درس میخواند، در گروهی به نام شیعیان عضو شد. گروه شیعیان توسط برخی از دانشآموزان مدرسه احمدیه تأسیس شده بود و به فعالیتهای فرهنگی و آموزشی میپرداخت.
رجایی همزمان با ورود به نیروی هوایی (۱۳۲۸ش) با جلسات سید محمود طالقانی در مسجد هدایت تهران آشنا شد و نزدیک به ۲۷ سال در جلسات او شرکت کرد.. از دلایل جذب رجایی به طالقانی، تطبیق مسائل روز دنیا با ارزشهای اسلامی توسط طالقانی دانسته شده است.
رجایی در جلسات سید محمود طالقانی، با مهدی بازرگان و یدالله سحابی، از فعالان سیاسی ضدِّ حکومت پهلوی، آشنا شد و در سال ۱۳۳۹ش در دبیرستان کمال تهران به ریاست یدالله سحابی به معلمی پرداخت. دبیرستان کمال در مناسبتهای مذهبی از فعالان سیاسی ضد حکومت پهلوی مانند سید محمد بهشتی، مرتضی مطهری، مهدی بازرگان و محمدتقی شریعتی برای سخنرانی دعوت میکرد.رجایی در سال ۱۳۴۶ش به خاطر اختلافنظر با یدالله سحابی در اداره مدرسه، همکاری خود با دبیرستان کمال را قطع کرد.[۳۳]
رجایی همچنین همراه با گروهی دیگر، در سالهای نزدیک به ۱۳۵۳ش، جلسهای هفتگی و خصوصی با سید محمد بهشتی داشت.
محمدعلی رجایی با گروههای سیاسی مخالف حکومت پهلوی با گرایشهای مختلف همکاری داشت.
گزارش ساواک تهران در ۱۳۴۶ش:
محمدعلی رجایی دبیر دبیرستانِ کمالِ نارمک در کلاس، «جشن تاجگذاری» را «باجگذاری» ذکر میکند.
رجایی پس از کنارهگیری از دبیرستان کمال در سال ۱۳۴۶ش، با کمک اکبر هاشمی رفسنجانی، محمدجواد باهنر، بقایای هیئت مؤتلفه،و گروهی از تاجران، مؤسسه خیریه رفاه و تعاون را تأسیس کرد.هدف از تشکیل آن در ظاهر کمک به نیازمندان؛ ولی در حقیقت کمک مالی به خانوادههای زندانیان سیاسی بود.
این مؤسسه شامل مدارس سهگانه دبستان، راهنمایی و دبیرستان بود و بیشتر اعضای هئیت مدیره و معلمان آن، دارای گرایشهای سیاسی بودند و علیه حکومت پهلوی فعالیت سیاسی داشتند. رجایی از اعضای هیئت مدیره، و مدیر مدرسه رفاه بود. این مدرسه در پی بازجوییهای حکومت پهلوی، در سال ۱۳۵۳ش منحل شد.
از مدرسه رفاه در روزهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی برای بازداشت و نگهداری سران حکومت پهلوی و نیروهای ساواک استفاده میشد.
رجایی در آذرماه ۱۳۵۳ش به دلیل ارتباط با بنیانگذران سازمان مجاهدین خلق توسط ساواک دستگیر شد. او از افشای نام مخالفان حکومت پهلوی خودداری کرد و به مدت ۱۴ ماه شکنجه شد اکبر هاشمی رفسنجانی او را نمونهای کمنظیر در تحمل شکنجهها و افشا نکردن اسرار مبارزان دانسته است.
رجایی پس از دوران شکنجه، محاکمه و به پنج سال حبس محکوم شد و بر اثر گسترش مبارزات علیه حکومت پهلوی، در آبان ۱۳۵۷ش آزاد شد. او پس از آزاد شدن، وارد تشکیلات انجمن اسلامی معلمان شد و دوباره به مدرسه رفاه رفت.
محمدعلی رجایی پس از انقلاب در کمیته استقبال از امام خمینی حضور داشت. او در دولت موقت ایران، مشاور وزیر آموزش و پرورش بود و در ۸ مهر ۱۳۵۸ش به عنوان وزیر آموزش و پرورش نصب شد.
رجایی در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی ایران (۲۴ اسفند ۱۳۵۸ش)، در لیست حزب جمهوری اسلامی قرار گرفت و بهعنوان نماینده تهران انتخاب شد.
مجلس شواری اسلامی ایران نامزدهایی که سید ابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور وقت، برای نخستوزیری معرفی کرد را نپذیرفت. به پیشنهاد بنیصدر هیئتی از نمایندگان شکل گرفت تا فردی که صلاحیت نخستوزیری دارد به بنیصدر معرفی شود. این هیئت رجایی را معرفی کرد و مجلس نیز در ۲۰ مرداد ۱۳۵۹ش، او را بهعنوان نخستوزیر تأیید کرد. بنیصدر ابتدا با نخستوزیری وی مخالفت کرده و در نهایت پذیرفت؛ ولی با وی اختلافنظر داشت. او از میان ۲۱ وزیر پیشنهادی رجایی، تنها ۱۴ نفر را تأیید کرد.اختلافات آن دو ادامه یافت و هیئت سه نفری برای حل اختلاف مأموریت یافت. امام خمینی بر اساس گزارش این هیئت، بنیصدر را از فرماندهی کل قوا عزل کرد.
سید علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران و نماینده مجلس وقت، نخستین کسی بود که رجایی را برای نخستوزیری پیشنهاد داد.
سید ابوالحسن بنیصدر در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰شبا رأی نمایندگان مجلس بر عدم کفایت سیاسی، از ریاست جمهوری عزل شد و رجایی در دومین انتخابات ریاست جمهوری ایران، با به دست آوردن ۸۸ درصد آراء رئیسجمهور منتخب شد. او در ۱۱ مرداد ۱۳۶۰ش حکم ریاستجمهوری را از امام خمینی دریافت کرد.
رجایی محمدجواد باهنر را بهعنوان نخستوزیر انتخاب کرد. دوران ریاستجمهوری وی به دلیل انفجار در دفتر نخستوزیری و شهادتش، ۲۸ روز طول کشید.
برخی از خدمات محمدعلی رجایی پس از انقلاب چنین است:
اگر آمریکا و همفکرانش به ما بگویند، سازش کنید تا گندم به شما بدهیم، ما یک نان را ۳۶ میلیون نفری خواهیم خورد ولی زیر بار این ذلت نخواهیم رفت.
رجایی به گفته خود، تحت تأثیر اندیشههای آیتالله طالقانی بوده است؛البته او از دهه ۱۳۴۰ش به بعد، بهتدریج متوجه امام خمینی شد و او را بهعنوان مرجع تقلید و رهبر فکری و سیاسی خود برگزید. رجایی یکی از شرطهای انتخاب کابینهاش را مقلدِ امام خمینی بودن قرار داد. وی در توضیح آن گفته است هر کسی میتواند مقلد یک مرجع دیگر باشد، ولی در حرکت انقلابیاش نمیتواند نظر آن مرجع را اعمال کند.وی ولایتفقیه را جوهره انقلاب اسلامی و عالیترین دستاورد آن میدانست.
رجایی دولتش را دولت مکتبی میخواند و منظور از آن را هماهنگی عملکرد دولت با مکتب اسلام میدانست. او معتقد بود اگر محل کار تشریفاتی و رفاهزده باشد، بر رفتار شخص اثر منفی میگذارد. به باور وی، اگر مسئول فارغ از دنیای رنجدیدگان زندگی کند، رنج آنها برایش قابل درک نیست.
امام خمینی:
«آقای رجایی یک نفر آدمی بود که دستفروشی [میکرد]... [ولی] از حال دستفروشیاش تا حال ریاستجمهوری، در روح او تأثیری حاصل نشد… اینطور نبود که ریاست در آنها (رجایی و باهنر) تأثیر کرده باشد، [بلکه] آنها در ریاست تأثیر کرده بودند.»
ابوالحسن بنیصدر نخستین رئیسجمهور جمهوری اسلامی ایران، رجایی را غیر متخصص و فاقد صلاحیت برای نخستوزیری میدانست و دولت رجایی را مصیبتی بالاتر از جنگ ایران و عراق میشمرد.
امام خمینی در برابر بنیصدر که او را غیر متخصص میخواند، گفت: «رجایی عقلش از علمش بیشتر است.» بهزاد نبوی فعال سیاسی و وزیرِ مشاور رجایی در زمان نخستوزیری وی، این عبارت امام خمینی را سخنی تاریخی دانسته است.به باور بهزاد نبوی، رجایی فردی قوی، قاطع و دارای سعه صدر بود، که کشور را در شرایط جنگ و بحران خوب اداره کرد.
سید علی خامنهای رجایی را «مستقل» و «طرفدار مردم» معرفی کرده و او را در زمان نخستوزیری «خاری در چشم لیبرالها و ضدانقلاب» دانسته است.
بیش از بیست کتاب با موضوع محمدعلی رجایی نوشته شده است. برخی از آنها چنین است: