۱۸/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۰۸ شنبه

صبح قزوین مردی از تبار خمینی
کد خبر: ۲۷۶۹ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

مردی از تبار خمینی

احمد خمینی در سال‌های پس از انقلاب در سازماندهی روابط روح‌الله خمینی با مسئولان نقش مهمی داشت. از میان این نقش‌ها، نقش وی در برکناری آیت الله منتظری از قائم مقامی رهبری و نگارش نامه سرگشاده‌ای که با عنوان «رنجنامه» منتشر شد، بسیار پررنگ بوده‌است.

مردی از تبار خمینی

به گزارش صبح قزوین, سید احمد خمینی در اسفند 1324 مسی در شهر قم متولد شد و در 25 اسفند 73 خورشیدی در تهران درگذشت و در آرامگاه روح الله خمینیدر بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

احمد خمینی در سال‌های پس از انقلاب در سازماندهی روابط روح‌الله خمینی با مسئولان نقش مهمی داشت.
از میان این نقش‌ها، نقش وی در برکناری آیت الله منتظری از قائم مقامی رهبری و نگارش نامه سرگشاده‌ای که با عنوان «رنجنامه» منتشر شد، بسیار پررنگ بوده‌است.

حاج احمد از خود سه فرزند به نام‌های سید حسن خمینی، سید یاسر خمینی و سید علی خمینی به جا گذاشت.
پسر بزرگ وی سید حسن خمینی است که اکنون تولیت آرامگاه روح‌الله خمینی را بر عهده دارد.
همسر او نیز آثار خمینی را جمع‌آوری نموده‌است.

ماجرای فوتبالیست شدن حاج‌احمدآقا

جواد کامور بخشایش نویسنده کتاب سید احمد خمینی,  می‌گوید: «نگاهی به زندگی و زمانه سید احمد خمینی» در چهار فصل تدوین شده که در هر فصل به بخشی از زندگی این بزرگوار پرداخته می‌شود.
فصل اول با عنوان «از تولد تا تحصیلات دینی» است که در آن خاطرات متنوعی از زندگی سیداحمد آقا نقل شده که بسیاری از آنها تاکنون در جمع و برای عموم مردم عنوان نشده است.
به عنوان نمونه، ایشان خیلی علاقه‌مند به ورزش فوتبال بودند و در تیم شاهین هم بازی می‌کردند.

علاقه و پشتکار ایشان در این زمینه سبب می شود که تا مرز انتخاب برای تیم ملی هم پیش بروند، اما به توصیه پدر بزرگوارشان و دغدغه‌هایی که برای مملکت بود، این امر را کنار گذاشتند، اما هیچگاه از این علاقه ایشان به ورزش فوتبال کاسته نشد.
حتی در خاطراتشان نقل می‌کنند که به شدت علاقه‌مند بودند و حتی شب‌ها با توپ فوتبال می‌خوابیدند.

وی ادامه می دهد: فصل نخست با بحث روایت ازدواج به اتمام می‌رسد.
همراهی با پدر در راه مبارزه در جریان نهضت اسلامی فصل دوم این اثر را تشکیل می‌دهد که از آشنایی با فضای مبارزاتی شروع می‌شود.
ایشان در این ایام، دهه 40 و 50، چندبار به نزد برارد و پدر بزرگوارشان در نجف می‌روند و علاوه بر تحصیل متون دینی، در امر مبارزه هم شرکت می‌کنند، حتی به زندان می‌افتند.

کسی که نوارها و اعلامیه‌های امام(ره) را از نجف به ایران می‌آرود، سیداحمد آقا است.
در قم به پخش اعلامیه‌ها اقدام می‌کنند و بیت امام(ره) در قم را اداره می‌کنند.

نویسنده کتاب «جای امن گلوله‌ها» تصریح می‌کند: فعالیت‌های سیاسی ایشان در ایران در کنار آیت‌الله پسندیده، عموی ایشان، ادامه دارد تا اینکه حاج آقا مصطفی به شهادت می‌رسند.
در این زمان سهم فعالیت‌های حاج احمد آقا بیشتر و سنگین‌تر می‌شود.
آنچه که از ایشان همیشه به یاد داریم این است که همیشه همراه امام هستند و این به دلیل مسئولیت سنگین حاج احمد است.

او ابا بیان اینکه کتاب با فصل سوم با عنوان «با امام از پیروزی انقلاب تا رحلت» ادامه می‌یابد، می‌افزاید: علاوه بر همراهی سیداحمد آقا با امام(ره) و اداره بیت ایشان در جماران و قم، نقش محافظتی و امنیتی که ایشان برای حضرت امام(ره) داشتند، بسیار حائز اهمیت است.

حاج احمد آقا در این سال‌ها تدابیر بسیاری برای حفظ جان مبارک امام(ره) انجام می دهند.
به عنوان نمونه، پناهگاهی در خود جماران درست می‌کنند تا در زمان حمله و موشکباران بتوانند از جان امام محافظت کنند؛ اگرچه امام(ره) هیچ‌گاه از این پیناهگاه استفاده نکرد.
تأسیس بیمارستان بقیة الله دوم در خیابان‌های منتهی به جماران از دیگر تدابیر سید احمد آقا بود تا بتوانند در مواقع ضروری سریعاً امام را به آنجا منتقل کنند.

کشمیری با کیف مخصوصش در بیت امام چه می‌خواست؟

کامور بخشایش به یکی از خاطرات شیرین و جذاب این اثر اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: یکی از خاطراتی که در کمتر جایی شنیده و یا خوانده شده، ماجرای ورود کشمیری به بیت امام(ره) در جمارن بود.

چند مدت قبل از اینکه حادثه 8 شهرویر سال 60، شهادت رجایی و باهنر، اتفاق بیفتد، کشمیری با همان کیف معروف به همراه شهید رجایی به بیت امام(ره) آمد.
در بدو ورود به او گفتند که نمی‌تواند با کیف وارد شود و باید تمامی وسایل خود را تحویل دهد.
کشمیری قبول نمی‌کند، حتی شهید رجایی را واسطه قرار می‌دهد و می‌گوید من که شناخته شده هستم و.
.
.
.
ماجرا به گوش سیداحمد آقا می‌رسد، ایشان اجازه ورود کشمیری با کیف مخصوصش را نمی‌دهند.
می‌گویند پس بگذاریم کیف را بگردیم که کشمیری با حالت قهر بیت را ترک می‌کند و چند روز بعد ماجرای 8 شهریور سال 60 اتفاق می‌افتد.

نقش حاج احمدآقا در تسخیر لانه جاسوسی

این نویسنده می‌گوید: بنا بر خاطرات و منابع، تدابیر حاج احمد آقا بسیار دقیق و تیزبینانه بود که در چند مورد توانست جان امام(ره) را نجات دهد.
علاوه بر این، نقش ایشان در خیلی از مسلائل مسکوت مانده است.
به عنوان نمونه در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی کسی که اقدام به آزادی زنان و سیاه‌پوستان از میان گروگان‌ها می‌کند، شخص ایشان است.
در ماجرای خلق مسلمان آذربایجان و بازگشت آیت‌الله طالقانی به تهران نیز نقش پررنگی داشتند.

حمایت از مقام معظم رهبری از همان روزهای اول

او در ادامه به فصل نهایی اثر اشاره و عنوان می‌کند: فصل پایانی اثر به رحلت امام(ره) و مسئله حمایت از رهبری پیش می‌آید.
در این زمان شکاف عمیقی در اوضاع مملکت ایجاد شده بود.
رحلت امام برای مردم و کشور سنگین بود.
یکی از کسانی که از همان ابتدا به حمایت از مقام معظم رهبری برآمده بود، سیداحمد آقا بود.

ایشان در جلسه انتخاب رهبری بعد از امام(ره)، خاطراتی را از امام(ره) نقل می‌کنند که لیاقت رهبری از زبان حضرت را نشان می‌دهد.
به عنوان نمونه در آن جلسه نقل می‌کنند که یک روز که آقای خامنه‌ای به کره شمالی سفر کرده بودند، تلویزیون داشت گزارشی از این سفر ارائه می‌داد.
امام(ره) که داشتند این برنامه را نگاه می‌کردند، فرمودند که این شخص، مقام معظم رهبری، لایق رهبری است.

همین خاطرات یکی از پشتوانه‌های محکم در انتخاب رهبری بود.
در این فصل نقش سیاسی حاج حمد آقا در برهه زمانی خاصی بیان می‌شود.

گوشه‌نشینی و عزلت دروغی بزرگ بود

او می‌گوید: بعد از رحلت امام نقش سیداحمد آقا بیشتر معطوف به اداره مؤسسه تنظیم نشر و آثار امام(ره)و تولیت حرم است.
ایشان از دنیای سیاست فاصله می‌گیرند.
برخی می‌گویند که ایشان عزلت‌نشینی را انتخاب کرده بودند که من با بررسی‌های انجام شده، به این نتیجه نرسیدم.

ایشان در این زمان یک نوع نگاه عارفانه به زندگی دارند و تلاش می‌کنند خود را به سمت عرفان پیش ببرند.
با کمترین امکانات زندگی می‌کنند و بیشتر به دعا و مناجرات می‌پردازند.

انتهای پیام/2002

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان