۲۹/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۱۹ چهارشنبه

صبح قزوین طنازی سطح پایین در فیلم "اکسیدان"
کد خبر: ۲۵۵۹۸۴ نویسنده: ندا حبیبی تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۴/۲۱ ساعت: ۷:۲۴ ↗ لینک کوتاه

وقتی مخاطب هوشمند نادیده گرفته می‌شود؛

طنازی سطح پایین در فیلم "اکسیدان"

دید ابتدایی و مشاهده تیزر و اسامی بازیگران مطرح طنز ایران مخاطب به این نتیجه می‌رسد که قرار است یک طنز قوی را تماشا کند، اما در نهایت می‌بیند که فیلم از سیر داستانی خاصی پیروی نمی‌کند و پر از شوخی‌های دسته پایین جنسی است.

طنازی سطح پایین در فیلم "اکسیدان"
صبح قزوین ؛____ ندا حبیبی.

فیلم آغاز می‌شود و مخاطب آشنا به کارهای حامد محمدی، به دنبال نوشته معروف "طلا و مس" توقع فراوانی به او دارد؛ اما ناگهان در مواجه با یک فیلم کمدی نه چندان خوب قرار می‌گیرد.

داستان از آنجایی آغاز می‌شود که لیندا کیانی زوج هنری مقابل جواد عزتی به صورت غیر قانونی به خارج از کشور سفر می‌کند و جواد عزتی سعی می‌کند به صورت قانونی به نامزدش بپیوندد؛ در این مسیر از روش‌های مختلفی برای گرفتن اقامت و ویزا استفاده می‌کند.

این فیلم که قرار است منتقدی بر وضعیت نحوه مهاجرت جوانان ایرانی به کشورهای دیگر باشد، مسیر خود را گم می‌کند و نه تنها از سیر اصلی داستان پیروی نمی‌کند بلکه با جاده خاکی زدن‌های محتوایی فقط سعی در خنداندن مخاطب می‌کند.

خنده‌هایی که اغلب نمی‌تواند تلخ کامی طنزگونه را به همراه داشته باشد و در میان داستان نویسنده مرز میان طنز و کمدی را فراموش می‌کند و نمی‌داند در کجای داستان قرار است موضوع مورد نظرش را همراه با لبخندی تلخ به بیننده بفهماند و یا چه هنگام می‌خواهد مخاطب را بمب باران هجویات بی محتوا کند و فقط بخنداند.

با دید ابتدایی و مشاهده تیزر و اسامی بازیگران مطرح طنز ایران مخاطب به این نتیجه می‌رسد که قرار است یک طنز قوی را تماشا کند، اما در نهایت می‌بیند که فیلم از سیر داستانی خاصی پیروی نمی‌کند و پر از شوخی‌های دسته پایین جنسی است.

شوخی‌هایی که حتی خارج از محدوده طبیعی یک رابطه در جامعه اسلامی است و مرزها را فراتر می‌رود و در مورد یک قبح اجتماعی و فرهنگی و اسلامی صحبت می‌کند.

اینکه نویسنده فیلم موفق "طلا و مس" با محوریت حفظ اصول خانوادگی و حرمت‌ها در فیلم "اکسیدان"جهت فکر خود را با این زاویه فراوان تغییر داده، شگفت انگیز و قابل بحث است.

حتی سابقه کارگردانی حامد محمدی در فیلم "فرشته‌های باهم می‌آیند" که با اقبال خوبی روبرو نشد نیز نشان از حفظ این هویت- ایرانی اسلامی دارد.

محمدی مانند برخی کارگردانان مذهبی ساز، درگیر جو به اصطلاح روشنفکری جامعه سینمایی می‌شود و آزادی جنسی را در آخرین فیلمش فریاد می‌زند.

شگرد محمدی برای نجات از باتلاق فراموشی هنری به نتیجه می‌رسد و همان طور که انتظار داشت صدایش را جمعیت نه چندان روشنفکر ایرانی شنیدند و به دنبال شکایت جامعه مسیحیت از فیلمش برای دفاع از این آزادی نه چندان آزاد سر و صدا به راه انداختند.

مظلوم نمایی‌های این قشر و حضور بازیگران پر سرو صدایی مانند امیر جعفری و شوخی‌های همجنس گرایانه جواد عزتی و امیر جعفری در "اکسیدان" بهانه‌ای برای جذب مخاطب است.

حتی می‌توان گفت امیر جعفری با بازی در این فیلم هنر بازیگری خود را به سقوط نزدیک می‌کند و دست و پا زدن‌ها و طنازی‌های دهه هفتادی اش مورد توجه مخاطبش قرار نمی‌گیرد.

همین طور بازیگری تکراری جواد عزتی بعد از هنرنمایی‌های اخیرش در فیلم "ماجرای نیمروز" به مخاطب این حس را القا می‌کند که حضور بازیگران موفق در فیلم‌های سینمایی ضعیف بیشتر از آنکه جنبه هنری داشته باشد، جنبه پولسازی و امرار معاش دارد.

اگر وارد بحث محتوایی این فیلم شویم تمام نشانه‌های مسحیت را در آن می‌یابیم؛ اگرچه کارگردان این فیلم ادعا دارد که هیچگونه توهینی به اقلیت مذهبی ایران نشده است و بیشتر از آن این دین را تبلیغ می‌کند.

در هر دو حالت باید گفت تبلیغ و یا تحقیر دین مسیحیت در سینمای اسلامی ایران جایگاهی ندارد و هر دو موضوع خط قرمزهای یک کشور اسلامی است.

حضور ارامنه و حتی کاتولیک مسیحیت در جامعه ایران از جمله موارد دموکراسی در یک کشور اسلامی است که البته تفاوت ادیان دلیلی برای تبلیغ و یا تحقیر آن نخواهد شد.

از جهت دیگر عده ای فارغ از تمام دیدگاه‌های مذهبی و اخلاقی صرفا شوخی‌های جنسی این فیلم را نشان از سواد بالای کارگردان و نویسنده می‌دانند؛ در صورتی که اینگونه شوخی‌ها که غالبا کپی برداری از فضای مجازی است، درجه پایین ترین نوع طنز است و محمدی با اتکا به اینگونه شوخی‌ها که ذاتا جذابیت غیراخلاقی دارد خود را در پایین ترین سطح از هنر طنازی قرار می‌دهد.

همچین تشرهای سیاسی بدون علم، که غالبا نشان می‌دهد کدام جبهه را مورد قضاوت قرار داده است؛ آنچنان که چنگی به دل نمی‌زند و غرض ورزی‌های سیاسی اش مخاطب عام را از تماشای فیلم دلزده می‌کند.

به صورت نقد کلی در مورد هنر طنز در سینمای ایران باید گفت که طنازی می‌تواند با عدم عبور از خط قرمزهای اخلاقی مخاطب را به وجد بیاورد و سرگرم کند؛ اما سینماگران ما بعد از چندین سال طنز پردازی حرفه ای همچنان به محدودترین روش و سطح پایین ترین شیوه مخاطبان ایرانی را می‌خنداند و رشد و پیشرفتی در شیوه طنز پردازی خود نشان نداده اند.
انتهای پیام/2004

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان