۱۸/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۰۸ شنبه

صبح قزوین احترام به مقبولیت یا مشروعیت، مسئله این است
کد خبر: ۲۱۷۲۳۵ نویسنده: علی تقوایی تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۹/۶ ساعت: ۹:۵۸ ↗ لینک کوتاه

حاشیه‌های یک انتخاب در شورای شهر قزوین؛

احترام به مقبولیت یا مشروعیت، مسئله این است

متاسفانه ماجرای ورود این عضو علی البدل به شورای شهر قزوین بار دیگر نشان داد که برخی از مسئولین بی توجه به اصول اولیه اخلاق و جوانمردی، چقدر می‌توانند محافظه کار و منفعت طلب باشند.

احترام به مقبولیت یا مشروعیت، مسئله این است
صبح قزوین؛____علی تقوایی.

آیا بخشی از مردم مبتذل هستند؟
باید این حقیقت را پذیرفت که تصمیمات و رفتارهای بخشی از جامعه – ولو اگر اکثریت باشند- می‌تواند تجسم عینی ابتذال و سقوط باشد. سخنرانی دکتر یوسف اباذری در رابطه با پدیدۀ تجمع برای مرتضی پاشایی را به خاطر بیاورید: «... این "مردم" مبتذل هستند... این "مردم" احمق اند...». البته که ابتذال و حماقت دو صفت مناسبی بود که می‌بایست آن را با دیکتاتوری همگانی نیز جمع کرد کما اینکه اباذری همین کار را کرد و در بخش مهمی از سخنانش گفت: «این "مردم" فاشیست هستند».

و این صفات برحسب قاعدۀ استثنا برای آن بخش از"مردمی" و نه همه مردمی است که برایشان مهم نیست روزانه یک انسان کارتن خواب در تهران – که غالب آنها زن‌ها و بچه‌ها هستند- جان خود را از دست می‌دهند و این یعنی در ماه 30 تن و در سال 365 انسان بی گناه و بی پناه، تنها در تهران جان خود را از دست می‌دهند اما آن "مردم" دلسوز برای خوانندۀ ثروتمندی چون مرتضی پاشایی که در یکی از بهترین بیمارستان‌های کشور بستری بود، ماه‌ها و سال‌ها سوختند و خواهند سوخت تا جایی که این سوختن به حدی عمیق است که هرگز به آن 365 بچه و زن بی پناهی که در برابر چشمان خودشان در حال مرگ تدریجی هستند، فکر نکرده و نخواهند کرد.

چگونه می‌توان این عمق وحشتناک از ابتذال و قساوت قلب را کنترل و محدود کرد؟ اگر این قاعده را پذیرفته باشیم که «هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند» باید گفت که هرگز نباید در مبارزه با ابتذال، ولو از نوعِ اجتماعیِ آن در دام ابتذال؛ ولو از نوعِ مصلحت اندیشانۀ آن افتاد.

کمااینکه بعدها صداوسیما به خوبی وارد کارزار پاشایی شد و عاقلانه با کنترل پدیده، تا حدود زیادی به این میل جوانان سمت و سوی مناسب داد و اجازه نداد که آن تجمعات احساسی و برخواسته از جوِّ ناگهانی؛ تبدیل به تجمعی سیاسی و برخواسته از کینه‌های سال 88 شود.

این حرکتی عقلانی بود که نشان داد باید به مقبولیت‌های اجتماعی ولو اگر این مقبولیت‌ها در سطح بسیار نازلی قرار گرفته باشند، احترام گذاشت و البته اثبات این نکته که بهترین راه برای کنترل و جهت دهی به مقبولیت‌های نازل، این است که در مرتبۀ اول صورت مسئله را به جای پاک کردن آن، برسمیت بشناسیم و بعد در جهت کنترل و ارتقای آن بکوشیم.

در ستایش ابتذال و مقبولیت
این ایام بار دیگر بحث بازگشت یک عضو علی البدل به شورای شهر قزوین مطرح شده است کاندیدایی که عدم کارنامۀ اجرایی موثر او نشان می‌دهد که وی توانایی مدیریت شهری را ندارد.

با این حال مردم ترجیح دادند که به یک خانم 27 ساله قریب 10 هزار رای بدهند و این یعنی این خانم اگر مانند بسیاری دیگر از کاندیداها در بسیاری دیگر از انتخابات‌ها، مشروعیت علمی و تخصصی ندارد اما مقبولیت اجتماعی وسیعی دارد و دیگران باید در برابر این مقبولیت بسیار وسیع با احترام و متانت برخورد کنند.

نکتۀ دیگر در مورد وی این است که از روی انصاف، جای این سئوال مطرح است که مگر دیگر شخصیت‌های انتخاب شده در انتخابات‌های دیگر این شهر، صلاحیت سمت‌هایی که متصدی آن بودند را داشتند؟ آیا تنها این خانم بود که با پوسترهای رنگارنگ رای آورد؟

آیا دیگر کاندیداهای انتخابی در شورای شهر با آن پوسترهای رنگارنگترشان رای نیاوردند؟ و از همه مهم تر اگر این منتخب شورا دارای کارنامۀ موثر علمی و اجرایی نیست، این چندان هم برای موقعیت وحشتناک شهر قزوین ناخوشایند محسوب نمی‌شود چه اینکه -به طریق رمز باید گفت- بعضا افرادی درگیر شورا هستند که البته کارنامه درخشان اقتصادی و اجرایی آنها کاملاً روشن است.

اما علاج این وسعت از بی بصیرتی در انتخابات، هرگز مانع تراشی‌های موجه و غیرموجه نیست چرا که «خانه از پای بست ویران است/ خواجه در بند نقش ایوان است» چه می‌شود کرد که محبوبیت، مقبولیت و شهرت احمد پورمخبر هزاران برابر بیشتر از دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی است.

در مورد رد صلاحیت وی نیز هر چند که نظر فرمانداری در زمان رد صلاحیت این خانم برای همه حجت است با این حال بهتر است که مسئولان در بند نقش ایوان نباشند و بدانند که کار از تعیین صلاحیت و یا عدم صلاحیت فرمانداریِ زمانِ میربها گذشته و این خانه از پای بست ویران است و بهترین راه علاج برای درمان این واقعه پذیرفتن و احترام گذاشتن به اصل ماجراست در غیراین صورت باید در هر انتخابات چندین منتخب داشته باشیم که باید آنها را رد صلاحیت کنیم.

برخی از مسئولین قزوین شبیه طلحه و زبیر هستند
اگر قرار است این عضو علی البدل به مجموعه شورای شهر قزوین افزوده شود مسئولین محترم مانند مرد رودررو بگوید بله وی باید به این مجموعه اضافه شوند و اگر مخالف هستند باز هم مانند مرد آشکارا بگویند مخالف هستند، مخالفین و موافقین ورود وی به شورا البته در هر دو دسته برخی از آنها انسان‌های محترمی هستند اما نکته این جاست که چرا برخی از مسئولین رده بالای استان به طرز بسیار مبتذلی مانند طلحه و زبیر رفتار می‌کنند و سخنان دو پهلو به زبان می‌آوردند؟

این وسعت از منفعت طلبی چه معنایی می‌تواند داشته باشد زمانی تکلیف این ماجرا کاملا روشن و واضح است اما بارها مشاهده شده که نماینده‌ای در جمع اصولگرایان یک سخن و در جمع اصلاح طلبان عرایضی در صدوهشتاد درجه مغایرت با سخنان قبلی خود را مطرح کرده است.

متاسفانه ماجرای ورود این عضو علی البدل به شورای شهر قزوین بار دیگر نشان داد که برخی از مسئولین بی توجه به اصول اولیه اخلاق و جوانمردی، چقدر می‌توانند محافظه کار و منفعت طلب باشند.
انتهای پیام/2002



دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان