۱۴/ذو القعدة/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۳/۰۲ چهارشنبه

صبح قزوین مرد میدان های عمل از گود خارج شد
کد خبر: ۸۸۶۹ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

یادداشت روز؛

مرد میدان های عمل از گود خارج شد

این قلم مانند برخی هم ردیفانش اعتقاد ندارد که احمدی نژاد سال ۸۴ بر اساس یک سوء تفاهم و موج سواری بر روی احساسات مردم به ریاست جمهوری رسید! که این مطلب توهین به شعور ملتی است که دو دوره به مردی آری گفتند که او را مرد میدان عمل دیده بودند.

مرد میدان های عمل از گود خارج شد
صبح قزوین؛ دوره ی 8 ساله یا به عبارتی 3000 روزه ی ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد هم به اتمام رسید و پرونده ی مدیریت وی به عنوان رئیس دولت دوره ی نهم و دهم با همه خوبی و بدی هایش بسته شد! هشت سالی که با اشک ها و لبخندها همراه بود و اما و اگرهای فراوانی بر دوش خود حمل کرد.
اما آنچه از منظر نگارنده چون اصلی کاربردی در این دوران توانست رخ عیان کند آزمونی الهی بود که همه ی ما با آن سنجیده شدیم.
چه احمدی نژاد و کابینه اش و چه من نوعی به عنوان شهروند این مرز و بوم.
هر کداممان به قدر و سعی که داشتیم، که قرآن می فرماید:" لا یکلف الله نفسها الا وسعها".
آیا خواستیم به عنوان مردم امروز آنطور که شایسته می باشد، انصاف را میزانی برای سنجش ترازوهایمان کنیم یا با چشم بسته فقط امروز را دیدیم؟ همه مان روزی در حسابرسی محشر محتاج همین انصاف ها هستیم؛ این قلم عزمش را جزم کرده از مردی بگوید که 8 سال بدون ادعایی خدمت کرد و به قول خودش نوکر ملت بود.
احتمالا این سطور به مزاج عده ای خوش نخواهد آمد، آنهایی که فقط با خودخواهی و تیر انتقاد کوبنده همه مسائل و عملکردها را می نگرند و حتی به تذکرات مقام عظمای ولایت هم توجهی نمی کنند.
شاید متهم به جانب داری و بی بصیرتی و هزار منصب رکیک هم شویم اما باکی نیست که هر چه از دوست رسد نکوست! فصل الخطاب ما سخنان رهبری معظم است که تا آخرین جلساتی که با اعضای دولت داشتند عملکرد آنها را ستودند.
کلام رهبری همیشه آویزه گوش مان است که تاکید داشتند فقط نیمه خالی لیوان را نبینید بلکه نیمه پر آن را هم مدنظر بگیرید.
اقدام ناشایستی که این اواخر صوت گرفت و دکتر احمدی نژاد را فقط با عملکردش در 2 سال آخر ریاست جمهوریش سنجیدند و حرفشان هم شد تمسک به کلام امام (ره) که ملاک حال افراد است.
بی توجه به این که هر جمله زمانی و هر نکته مکانی دارد.
نگارنده خود در دوران مدیریت دولت دهم از کسانی بود که با قلمش انتقادات به عملکرد مدیران را در صدر کاریش قرار داشت اما در حال حاضر قصد دارد به حکم انصاف و جوانمردی از 8 سال خدمت جهادی بگوید.
آمده ایم تا بگوییم خدا قوت آقای رئیس!!! خدا قوت دکتر محمود احمدی نژاد، دست مریزادی به دور از تمام حواشی که در اطرافت بود و شاید خودت هم در دامن زدن به آنها بی تقصیر نبودی! دلمان برای تک تک لحظات نبودنت تنگ می شود، میدانی چرا؟ چون اولین رئیس جمهوری بعد از دوره اتمام 8 ساله جنگ بودی که آمدی یاد امام و شهدا را که زیر غبار غفلت مسئولین مملکتی خاک فراموشی می خورد؛ زنده کردی.
مدیران دوران سازندگی به بهانه خسته بودن مردم از سختی های جنگ آمدند، یاد شهدا را زیر خاک دنیا مدفون کردند و درک نکردند که برای نسلی که در زمان جنگ نوزادی بیش نبود و دو دهه بعد جوانی رشید خواهند شد چه فرهنگی از شهادت و ایثار و مردانگی به ارث می گذارد؟! جناب دکتر وقتی آمدی و حرف از آرمان های به تاریخ سپرده شده زدی، دل مان قرص شد که آری مردی از دیار خمینی آمده و قرار است افتضاحات 8 سال دوران اصلاحات را بازسازی کند.
سال 84 که با ساده زیستی آمدی، مردم خسته از 16 سال اشرافی گری مدیران اول کشور را به دمیدن روحی تازه و ایجاد همدلی امیدوار کردی.
این قلم مانند برخی هم ردیفانش اعتقاد ندارد که احمدی نژاد سال 84 بر اساس یک سوء تفاهم و موج سواری بر روی احساسات مردم به ریاست جمهوری رسید! که این مطلب توهین به شعور ملتی است که دو دوره به مردی آری گفتند که او را مرد میدان عمل دیده بودند.
احمدی نژاد سال 84 با شعارها یی چون ساده زیستی، عدالت محوری، خدمت به مردم، ولایت مداری و .
.
.
آمد و امسال که بعد 8 سال رفت؛ نمی توان گفت که در پیاده کردن شعارهایش کوتاهی کرده است.
اقداماتی چون ایستادگی در قبال فعالیت های هسته ای، سهمیه بندی بنزین، مسکن مهر، هدفمندی یارانه ها از برترین عملکرد احمدی نژاد دانست.
اقداماتی که با وجود برخی نقاط ضعف همچون باقیات و صالحاتی برایش خواهد ماند.
اما شاید انتقادات فراوانی که به وی نسبت داده می شود به تغییر مواضعش و اقداماتی که از او انتظار نمی رفت و در طی دولت دهم صورت گرفت، دانست که مهمترین علت بدنام شدن احمدی نژاد وابستگی به اطرافیان و جریان انحرافی خصوصا حمایت های جانب دارانه اش از شخص مشایی و عدم تمکین به برخی تاکیدات رهبری دانست.
مطمئنا هیچ کس از خطا و اشتباه مصون نیست و احمدی نژاد هم معصوم نبوده که ما انتظار کجروی از وی را نداشته باشیم.
کسی حتی دوستداران و حامیان او منکر اشتباهاتش نیستند؛ اما این مواضع نباید دلیلی باشد بر خط بطلان کشیدن بر اقدامات خوبی که او در مقام رئیس جمهوری کشور ایران انجام داد.
در روایات اسلامی داریم قبل از بیان یک نقطه ضعف، ده تا از قوت های طرف را بگویید تا زمینه ای شود برای رفع آن اشکالات، کدامیک از ما خواستیم این گونه از دکتر احمدی نژاد حمایت کنیم؟ به جز رهبری معظم، که نتوانستیم از ایشان الگو بگیریم.
امثال توکلی ها که از ابتدای شروع به کار وی از منتقدین سر سختی بودند که یکبار هم نشد در رسانه ها بیان نکته قوتی که حتی رهبری بر آن تاکید داشتند، را متذکر شوند.
اگر احمدی نژاد با کمک اصولگرایان و مردمی که حامی شعارهای اصولگرایی وی بودند روی کار آمد، نباید طوری عمل می کردند که به گونه ای ناشایست بخاطر اشتباهاتش پشت وی را خالی کنند.
از ویژگی های ممتاز اصولگرایان این نکته است که این اشخاص اگر کسی حتی با حمایت خودشان بالا آمده باشد اما از اصول اساسی نظام و ولایت زاویه بگیرد به مخالفت صریح و آشکار با او می پردازند و ملاحظه حزب بازی و گروه گرایی را نمی کنند.
کاری که با احمدی نژاد کردند!!! اما فرق یک معاند با یک خطاکار چیست؟ انتقادی که به بدنه اصولگرایان در دوره مدیریت دولت دهم وارد بود توجه به این نکته است که فردی را حمایت کرده و به اوج می رسانند بعد با اولین لغزش رهایش می کنند تا با سر به زمین بخورد! احمدی نژاد معاند نظام بود یا خطاکار؟ کسی در این شکی ندارد که جلوی جریان انحرافی باید گرفته می شد که الحمداللعه این گونه شد.
اما بحث ما سوء تدبیرهاست که دشمن از خودمان به خودی هایمان ضربه می زند و اختلاف افکنی می کند و ما در غفلت به سر می بریم.
یکی از نقاط ضعف اصلی دولت نهم و دهم مظلومیت مقوله فرهنگ بود؛ که رهبری نیز به آن اشاره کردند هر چقدر که در عمران و صنعت و علم، هسته ای، پزشکی پیشرفت کردیم؛ اما در فرهنگ در جا زدیم.
با تمام ضعف ها و قوت ها ی دکتر احمدی نژاد، هدف اصلی این سطور قلم کشیدن بر سیاه نمایی و تخریب ها است.
همان طور که بارها تاکید شد برخی خدمات آقای احمدی نژاد در صد سال اخیر بی نظیر بوده است، ای کاش موقع خداحافظی اش هم با انتقاد و تخریب بدرقه اش نمی کردیم و برای یک بار هم که شده بخاطر زنده کردن شعارهای انقلابی به غفلت سپرده شده می گفتیم: " احمدی نژاد مچکریم!" چه به جاست به عنوان ختم کلام شعر سهراب را زمزمه کنیم: " چشمها را باید شست/ جور دیگر باید دید!" انتهای پیام/2002/خ

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان