در میزگرد بررسی بودجههای فرهنگی مطرح شد که حرکت نهادهای خودجوش فرهنگی به سمت درآمدهای پایدار ضروریست و مسئولین باید برای نیروهای دارای فکر انقلابی هزینه کنند.
مشکل این است متولیان حوزه فرهنگ در بخش دولتی و غیردولتی فعالیتهای خود را متکی به بودجههای فرهنگی کرده اند حتی افرادی که در بدنه دولت در حال کار هستند، ما در حوزه کلان نافی مسئولیت دستگاهها نیستیم اما کمبود بودجه فرهنگی یا نبود آن به معنای تعطیلی کار فرهنگی نیست.
مهدی رمضانی، مدیرکل کتابخانههای عمومی استان: بودجه برای کار فرهنگی شرط لازم است نه کافی، یعنی یک فاکتور مهم و اثرگذار و پشتیبان در مباحث فکری و اجرایی؛ از این منظر قابل توجه میباشد و نمیتوان آن را نفی کرد؛ به خصوص در جبهه ای که رقیب در حال فعالیت است اما نگاه ما باید مبتنی بر واقعیات باشد. در رابطه با فعال فرهنگی که در جبهه انقلاب حضور دارد وظیفه حفظ، تقویت و هدایت در جهت تحقق اهدافش بر عهده ماست؛ اگر با یک نگاه آرمانی که بدون بودجه کار پیش میرود عمل کنیم، به جبهه فرهنگی انقلاب ظلم کرده ایم. همچنین در مباحث فرهنگی به ویژه در استانهای مختلف ظرفیتهای بسیار قوی وجود دارد که نیازمند سرمایه گذاری است؛ اما به دلیل ضعف ساختاری توزیع عادلانه صورت نمیگیرد و بودجه ای که برای یک برنامه و یک نهاد در سطح ستادی هزینه میشود گاهی به اندازه بودجه فرهنگی کل استان است و تفاوت این چنینی برای یک فعال فرهنگی آزار دهنده است. در همین راستا برای افرادی که خارج از پایتخت فعالیت دارند انگیزه لازم باقی نمانده و مهاجرت صورت میگیرد و وقتی وارد فضاهای صِرف اقتصادی میشوید اولویتها تغییر یافته و از آن تفکر انقلابی و فرهنگی فاصله میگیرید. حمیدرضا ملازینل، قائم مقام حوزه هنری: با دو رویکرد می توان به این موضوع پرداخت، در رویکرد کلاسیک رویه ها و ساز و کارها مشخص است هر اندازه کیفیت کار فرهنگی بالاتر میرود برای تولید سرمایه گذاری بیشتری نیاز است. رویکرد دوم رویکردی است که ما در انقلاب و دفاع مقدس تجربه کردیم. شیوه اداره جنگ در اوایل به شکل کلاسیک بود که توفیقی در آن نداشتیم اما با تغییر شیوه جنگ و تزریق باورها به مدیریت توانستیم پیروزی های بزرگی را رغم بزنیم، وضعیت امروز فرهنگ به همین شکل ماههای اول جنگ ۸ ساله نابسامان است. در این میان خلاقیت نیروی فرهنگی کارساز بوده و این نیرو با اثبات خود میتواند توفیقات بیشتری داشته باشد. آیا همه کارهای فرهنگی نیازمند بودجه است یا خیر؟ شروع کار فرهنگی فقط مختص امروز نیست، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و از زمان زندگی ائمه(ع) وجود داشته است. هیئت نمونه عینی کار فرهنگی ریشه دار است که از پس از انقلاب هم ادامه یافت.سوال شما را می توان این طور پرسید که واقعا بودجه به معنای امروزی اش در کار فرهنگی در هیئت اهمیت زیادی دارد؟ البته این به معنی نفی نیاز نهادهای فرهنگی به بودجه نیست، مسئله اینجاست که دستگاه های فرهنگی علی رغم دارا بودن بودجه برای انجام کار بهانه تراشی میکنند. در اوایل پیروزی انقلاب فضا صرفا در دست نهادهای دولتی فرهنگی نبود. آن زمان همه چیز در خدمت آرمانهایی بوده که مردم برای آن قیام کردند و نگاه و عملکرد مردم کار انقلاب را پیش می برد؛ اما امروزه چون تعددی از نهادهای فرهنگی مدعی را داریم و رقابت ها در حوزه فرهنگ بسیار زیاد شده است، فعالیت های فرهنگی پراکنده مردمی دیده نمیشود و متاسفانه ما در حوزه مردمی تامل لازم را نداشته ایم که چگونه کارهای خودجوش مختلف را به هم پیوند داده و یک انرژی بیشتری ایجاد کنیم. در واقع به دلیل ایجاد نشدن هم افزایی بین نیروها و نهادهای خودجوش فرهنگی و جزیره ای عمل کردن از تاثیرگذاری کار فرهنگی کاسته و شبکه ارتباطی و خلاقیت در بین ظرفیتهایی موجود شکل نگرفته است. دستگاه های فرهنگی نظام به تعامل سازنده و فرهنگ کار جمعی نرسیده اند؛ در صورتی که کار فرهنگی، کار تک بُعدی و یک سازمان نیست. زمانی کار تاثیرگذار شکل می گیرد که دستگاهها با هم ورود پیدا کنند و معطوف به یک مسئله و هدف مشترک سازمان دهی شوند. علی شفیعی، مسئول موسسه شهید آوینی قزوین: نسبت بودجه و کار فرهنگی ابعاد مختلفی دارد، نمیتوان گفت این نسبت به طور دقیق چقدر است و آیا کار فرهنگی معطل بودجه است یا خیر؟ بلکه بستگی به زاویه ای دارد که به آن نگاه میکنید که یکی بحث کلان کشور است. در مسائل خُرد باید یک هم افزایی ایجاد کرد بودجه زیادی را هم متحمل نمیشود و در حوزههای هماهنگیهای میانی یک کار فرهنگی خوب صورت خواهد گرفت. حال مسئولین فرهنگی ما که متولیان هرم تصمیم گیری هستند نباید این نگاه را داشته باشند که نیروی فرهنگی نباید اتکایش به بودجه فرهنگی باشد و باید خودشان به دنبال تولید ثروت بروند، حتی اگر این حرف بین نیروهای میدانی که کار فرهنگی میکنند درست باشد؛ بلکه مسئولینی که در زمینه بودجه ریزی هستند باید اولویت بندیها را صحیح برنامه ریزی کنند. نباید کشور برای کار فرهنگی محتاج بودجه باشد و مسئولین باید برای نیروهای دارای فکر انقلابی هزینه کنند، ما باید یک نگاه حداکثری به موضوع فرهنگ داشته باشیم، هزینه کردن برای فرهنگ یعنی توجه به نسلهای آینده و هموار کردن جاده تعالی کشور؛ چرا نباید بودجه نفت ما برای حوزه فرهنگ هزینه شود؟ در آینده حتی اگر نفت ما هم تمام شود این اثرگذاری که حوزه اقتصادی نفت در بخش فرهنگ داشته است تاثیرگذار خواهد بود. کار فرهنگی در پیشانی انقلاب قرار دارد، ما هر چقدر در حوزههای دیگر پیشرفت داشته باشیم اگر مسائل فرهنگی به واسطه حضور نیروهای متعالی فرهنگی پشتوانه قوی داشته باشد در فشار، تحریمها و مشکلات اقتصادی و داشتن کشوری توسعه نیافته باز هم مردم ما همبستگی قوی خواهند داشت؛ اما اگر در حوزه فرهنگی ضعیف باشیم با قوی شدن در حوزههای دیگر نمیتوان امیدی به حفظ انقلاب داشت. بودجههای سازمانهای فرهنگی استان چگونه و از کجا تامین میشود؟ محمدحسین فائزی، رئیس جهاد دانشگاهی: ما در فعالیتهای سازمانی خود مشارکت مردمی و نیروهای انقلابی را حذف یا قطع کرده ایم، چرا باید این رویکرد باشد؟ از سوی دیگر چرا باید حضور مردم کمرنگ است؟ چرا یک هیئت نباید از پول توجیبی بچههای مسجد و خانوادههایشان تامین شود؟ نگاهی که در زمان جنگ در بین مردم وجود داشت؛ ما فقط در سازمانها به دنبال گرفتن پول و بودجه هستیم. دو نکته در این بین وجود دارد؛ یک مورد دقت کردن بیشتر روی محل تامین اعتبارات است یعنی خلاقیتهای متولیان امروز فرهنگ میتواند ایجاد ثروت کند؛ ما به اشتباه فرهنگ را یک حوزه مصرفی و هزینه بَر تصور میکنیم اما افراد زیادی در حوزه فرهنگ جزء انسانهای بسیار ثروتمند کشور هستند. برای نمونه حوزه نشر، تبلیغات و اخذ مشارکتهای مردمی را اقدامی مالی- فرهنگی بدانیم به این نتیجه میرسیم که میتوان فرهنگ را تبدیل به ثروت کرد، در ۱۵ سال گذشته خیرین مدرسه ساز توانسته اند چندین برابر نهادهای دولتی مدرسه بسازند. این ثروت تولید شده در فرهنگ را میتوان در همین حوزه مصرف کرد یعنی یک چرخه بسته. نکته دیگر اینکه اگر حوزه فرهنگی ما نیروی با کفایت و فرهنگی تربیت کند این نیرو هم فرهنگی و هم ثروت زا خواهد بود، اما ما فرزندان خود را پول خرج کن، نه پول زا تربیت میکنیم؛ رهبری میفرمایند؛ امروز تولید ثروت یک عبادت است. پس اگر سرمایهها در خدمت تولید قرار گرفته و تبدیل به ثروت شود عبادت است که این یک رویکرد جدیدی است؛ من زیاد قائل به این نسبت نیستم که پول دهید تا کار فرهنگی صورت بگیرد زیرا نسبت پایداری نیست؛ البته خیلی خوب است که این نسبت برقرار شود گاهی پولها به صورت مجتمع جاهایی خرج میشود که متعجب میمانیم. فقط گلایه و شکایت و کم کاری در این فضا ما را به سمت ایجاد توازن در تخصیص بودجه فرهنگی سوق نمیدهد بلکه باید به سمت ایجاد درآمدهای پایدار باشیم و این با ثروت زایی خود مجموعههای فرهنگی شکل میگیرد. مهدی رمضانی، مدیرکل کتابخانههای عمومی استان: ما در حوزه مباحث اجتماعی ایده ای به نام ساختار کارگزار داریم که آیا ساختار تابع کارگزار است یا کارگزار تابع ساختار؟ نگاه امروز از تاثیرگذاری ساختار و کارگزار روی هم حکایت دارد و دو موضوع در این زمینه قابل توجه است، فرد انقلابی با ورود به کار صِرف اقتصادی از دغدغههایش فاصله میگیرد و نکته دوم به دلیل ضعف اعتباری و پشتیبانی که در استان به چشم میآید مبحث فرسایش در بین نیروهای فرهنگی شکل میگیرد؛ چرا؟ زیرا وقتی این نیرو با کمبود بودجه مواجه است برای تحقق اهدافش از خودش هزینه میکند. با نگاه واقعی به جریان خودجوش و مردمی متوجه میشویم دوستان این حوزه به جای صرف وقت برای فکر کردن، پرورش استعدادهای خلاق در حال خرج کردن و هزینه از خودشان هستند و این رویکرد به دلیل نداشتن مهندسی فرهنگی است؛ زیرا در ساختار کشور این مهندسی تبیین و تعریف نشده است تا مشکلات این چنینی پیش نیاید. حمیدرضا ملازینل، قائم مقام حوزه هنری: در واقع ظرفیتهای مردمی با خلاقیتهایی که داشت برای سرعت بخشیدن به دستیابی به آرمانهای انقلاب شکل گرفت؛ با گذشت زمان این مجموعههای خودجوش به ساختار خشک و انعطاف ناپذیر تبدیل شدند. اگر این رویکرد را مورد بررسی قرار دهیم، بهتر خواهیم توانست پاسخگوی سوالات باشیم. در خصوص بحث بودجه، دستگاههای دولتی یک سری محدودیتهایی دارند و در حوزه فرهنگ هم از لحاظ ساختاری دستگاههایی که به بحث فرهنگ میپردازند، فراوان هستند اما در این رابطه که این دستگاهها بخواهند بودجههای خود را در اختیار نیروهای خودجوش قرار دهند، برنامه ای وجود ندارد. در آخرین دیداری که رهبری با اعضای شورای انقلاب فرهنگی تاکیدشان داشتند که به مجموعههای مردمی فرهنگی کمک شود اما با وجود این تاکید باز هم مصوبه و شیوه نامه ای وجود ندارد. شهید بهشتی در اوایل انقلاب در بیان علت حمایت و پشتیبانی اش از نهاد مردمی جهاد سازندگی می فرمودند:" اگر من بر سر بودجه جهاد سازندگی با بنی صدر درگیر می شوم به خاطر این است که فکر می کنم جهاد می تواند الگوی ساخت بروکراسی ما باشد و این الگو می تواند دستگاه های دیگر را هم متحول و جهادی کند. متاسفانه این نگاه با شهادت تئوری پردازان انقلاب ادامه نیافت و امروزه تصویر روشنی از بودجههای فرهنگی وجود ندارد. بودجه ای که دستگاههای فرهنگی در استان به کارمندان خود میدهند بیشتر از مقداری است که به کار تولید اختصاص مییابد که این یک معضل بزرگ است. علی شفیعی، مسئول موسسه شهید آوینی قزوین: در بحث بودجههای فرهنگی دو حوزه را باید مورد بررسی قرار دهیم، حوزه اقتصادی و فرهنگی؛ یعنی بحث اقتصاد فرهنگ و موضوعاتی که به آن ربط پیدا میکند. زمانی که به حوزه اقتصاد فرهنگی یا حوزه اقتصادی نگاه میکنیم باید آن را در موضوعات کلان نظام مورد بررسی قرار دهیم، باید دید مسائل فرهنگی چه جایگاهی در کلان نظام دارد و متناسب با آن برنامه ریزی و بودجه ریزی صورت گیرد. وقتی رهبری یا مسئولین عالی نظام فرهنگ را به عنوان اولویت انقلاب مطرح میکنند و علاوه بر اینکه یک اولویت ایجابی است تهاجم جدی هم در مقابلش وجود دارد و ما در یک موضع سنگربندی و جبهه گیری قرار داریم؛ پس بحث فرهنگ باید اولویت شماره یک کشور باشد اما متاسفانه با این اولویت بندی بودجه ریزی صورت نمیگیرد. وقتی بحث تحریم پیش میآید اولین مکانی که بودجه اش قطره چکانی میشود حوزه فرهنگ است که یک فشرده سازی عجیبی در این بحث صورت میگیرد که یک اشتباه محرز است، این یک غفلت بزرگ است که در زمانی که ما در حال بمباران شدن هستیم این بودجه ریزی متناسب با این جبهه بندی درنظر گرفته نمیشود. صدمات فرهنگی یک کار نرم افزاری است که گاهی تا چند نسل تاثیرگذار میباشد؛ امروز بودجه فرهنگی در محدودیت و مظلومیت شدیدی قرار گرفته که این در دولتهای مختلف به چشم میآید. آیا کم اقبالی دولتها به حوزه فرهنگ را میتوان به زمانبر بودن و غیرمحسوس بودن آن برای عموم جامعه دانست؟ حمیدرضا ملازینل، قائم مقام حوزه هنری: ما از ابتدای انقلاب شبه سازمانهایی ایجاد کردیم تا در حوزه فرهنگ تحول ایجاد کنند؛ اما در این زمینه موفق نبودیم و در خصوص این نبود موفقیت تامل و تدبر نکردیم. وجود افرادی در مدیریت کلان کشور که با اهداف انقلاب همراه نبودند یک واقعیت است، امروز هجمه سنگینی در دانشگاهها و به خصوص در حوزه علوم انسانی وجود دارد و تغییر رویکرد مدیران ما امری ضروری است. در حوزه کار فرهنگی این گلایهها از گذشته وجود داشته، اما گویی قرار نیست برطرف شود و به طور مرتب مشکلات جدیدی به آن اضافه شده؛ یعنی سازمانهای فرهنگی به یک صورت و نهادهای خودجوش به گونه ای دیگر. حال باید دید با نبود بودجه و این نوع ساختار و تفکر مدیران چگونه میتوان کار فرهنگی انجام داد؟ به نظر می رسد می توانیم با بازتولید شیوه های موفقی که در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تجربه کرده ایم و استفاده از ظرفیت های مردمی گام های بزرگی را برداریم. تجربه موفقی چون جشنواره عمار و مواردی از این دست موید این موضوع است. علی شفیعی، مسئول موسسه شهید آوینی قزوین: شاید در نگاه مدیران دولتی زودبازده بودن کارهایشان برای اینکه زمینه رای آوری برای چهارسال آینده فراهم شود، مدنظر باشد که این نگاه دنیامدارانه به انقلاب اسلامی با هدف خود انقلاب در تناقض است. انقلاب ما با رویکرد فرهنگی و نه سیاسی شکل گرفته است و رویکرد سیاسی برای رسیدن به اهداف فرهنگی انقلاب بود نه اینکه ما تبدیل به یک نظام حاکمیتی شویم که رویکرد خود را فراموش کنیم و مسئولین کشور به جای توسعه اسلام ناب درگیر مسائل جاری و عمرانی شوند. اگر رویکرد دولتها نگاهی خدامحورانه و انسان محورانه مطابق با واقعیتهای جامعه باشد یعنی دولتها در حوزههای مختلف نگاه دوراندیشانه داشته و مطامع دنیایی را درگیر حوزههای اجرایی نکنند و جامعه جهانی و تمدن اسلامی را در ۲۰ سال بعد مدنظر قرار دهند، شرایط خیلی بهتر خواهد شد. ما بناست یک تمدن جدید بر پایه و مبانی اسلام ناب ارائه دهیم نه اینکه مدل توسعه ای شبیه ترکیه داشته باشیم، نباید مبانی توسعه غربی در ساختارهای اجرایی کشور ورود پیدا کند و نمایندگان مجلس، دولتمردان این نگاه عملگرایانه را در اولویت کاری خود قرار دهند. با این نگاه که مسائل فرهنگی دیربازده است نباید به مسائل عمرانی مشغول شویم؛ زیرا این رویکرد با اهداف انقلاب هماهنگ نیست و این مدیران نیروهای انقلابی به حساب نمیآیند، ما در آینده با نوع عملکرد فرهنگی مشکل خواهیم داشت باید یک بازنگری جدی در حوزههای کلان صورت بگیرد. ادامه دارد... انتهای پیام/۲۰۰۲
دیدگاه ها