به گزارش حوزه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «صبح قزوین»، آن زمان که سنگ بنای حرکت منور انقلاب اسلامی از خرداد 1342 به دست آن مرد خدا زده شد، میبایست زیربنا و چرخ گرداننده این حرکت تاریخی با تفکری باشد که بتواند این حرکت را پیش ببرد و چه بهتر از فرهنگ ایثار و شهادت. در همان ابتدا و با به شهادت رسیدن جمعی از مردم انقلابی و مسلمان در قیام پانزدهم خرداد سال 1342 چرخ انقلاب بر مدار ایثار و شهادت چرخید و بعد از 15 سال سبب شد که علیرغم ریخته شدن خونهای بسیاری، اما انقلاب اسلامی به مقصد خود، یعنی پیروزی برسد. چه آن سان که ملت ایران اسلامی در تظاهرات و راهپیماییهای خود که از قضا در ماه محرم صورت میگرفت، در دستان خود پلاکاردهایی با این جمله بر سر دستهایشان بلند کرده بودند: «محرم، ماه پیروزی خون بر شمشیر.» و حقیقت داشت این شعار، زیرا که خونهای مطهر ریخته شده در راه به مقصد رسیدن چرخ انقلاب اسلامی، با خون خدا یعنی حضرت اباعبدالله الحسین«ع» ممزوج شده بود و تاج و تخت 2500 سالهای که در ظاهر ریشه دوانده بود، از بیخ و بُن برکند و به زبالهدان تاریخ فرستاد.
پیروزی انقلاب برخاسته از اسلام عزیز تازه اول راه بود و تا غایت نهایی خود یعنی ظهور حضرت یار فاصله بسیاری داشت و بر سر راه خود موانع زیادی میدید. شیاطین عالم که سیلی سختی از این حرکت نورانی خورده بودند و بسیاری از سنگرها و قرارگاههای حکمرانی خود را از دست داده بودند، به فکر تهاجم و توطئه افتادند و با خیال خام خویش در ابتدا راه مقابله نظامی را برگزیدند. اما چه باک!، ملتی که انقلاب خویش را با مشی و مرام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) گره زده است، باکی از کشته شدن ندارد، زیرا که از نظر او هر دو گزینه فتح و شهادت، سعادت است.
بدین ترتیب، دشمنان قسم خورده اسلام و ایران و انقلاب، هر آنچه که از پشتیبانی از توطئههای گروهکهای تروریستی اعم از کومله و دموکرات، سازمان مجاهدین خلق «منافقین» و دیگر گروهکهای ملحد میتوانستند انجام دهند، صورت دادند. ولی سربازان خفته در گهواره حضرت امام روح الله(ع) در سال 1342 تحت زعامت ولی فقیه خویش، حماسههایی رقم زدند که دوست و دشمن انگشت اعجاب بر دندان گزیدند و مات و متحیر از خلق این همه حماسه و مقاومت شدند.
ماشین جنگی شیاطین عالم با این غائلهها از حرکت باز نایستاد و در پردهای دیگر صدام دیوانه و جنایتکاری را به میدان تقابل و نبرد همه جانبه با اسلام و انقلاب و ایران فرستاد که هشت سال با حمایت اقتصادی، سیاسی و نظامی حدود هشتاد کشور دنیا با ملت مظلوم و مقتدر و مسلمان ایران اسلامی جنگید اما در نهایت این ملت سرافراز ایران اسلامی بود که پوزه کفار عالم را در این میدان به خاک مذلت و حقارت مالید و وادارشان کرد تا در مقابل عظمتش بر زانوی تسلیم بنشینند.
اما تجربه نشان داده است که شیاطین قسم خوردهاند که نگذارند که این راه به مقصد اصلی خود یعنی ظهور یار برسد، فلدا میدان نبرد را بیشتر گشودند و آن را گستردهتر کردند. آنان به درستی دریافته بودند که برای نابود کردن ایران اسلامی و زدودن فرهنگ ایثار و شهادت که از آن ضربات سهمگینی خورده بودند، میبایست اعتقادات و افکار آحاد ملت مسلمان ایران اسلامی را هدف قرار دهند و قدم اول تهاجم فرهنگی بود که بلافاصله و در کمترین مدت به شبیخون فرهنگی رسید.
آنها براندازی خاموش را در دستور کار خود قرار داده بودند و با استناد به واقعه تاریخی اندلس دریافته بودند که با اشاعة فساد و فحشا میتوان جوانان مسلمان ایرانی را سست و بیتفاوت کرد و راه را هر چه بیشتر برای تهاجم نظامی و براندازی بیهزینه و یا کم هزینه هموار کرد.
در طول سالهای بعد از پایان دفاع مقدس، میدان جنگ در ابعاد بسیار مختلفی و در حوزههای زیادی بر روی ملت مسلمان ایران اسلامی گشوده شد، اما به هدف کامل خود نرسید. حتی گشودن جبهه جدیدی در سوریه و خلق موجود نامبارکی به نام داعش که وحشیانهترین جنایتها را مرتکب میشد، باز هم نتوانست از اسلام و مسلمانان چهره مخوفی به دنیا نشان دهد و جوانان ایران اسلامی با تأسی از حضرت ابوالفضل العباس(ع) و شهیدان دفاع مقدس که برای گشودن راه کربلا به میدان نبرد میشتافتند، هم به دفاع از حریم آل الله پرداختند و هم کیلومترها آنطرفتر از مرزهای ایران اسلامی، فتنه صهیونیستی-آمریکایی داعش و گروهکهای تکفیری را که قصد حمله به سوی تنها شیعه خانه اهل بیت(ع) در دنیا را داشتند، در نطفه خفه کردند. بذل خون مدافعان حرم تضمین امنیت و اعتلا و پیشرفت ایران اسلامی است که در رفیع ترین مقام و مرتبه در نزد پروردگار قرار دارند.
همه این فراز و نشیبها نشان میدهد که تنها از بین برنده دشمنان و شیاطین عالم، تفکر ناب ایثار و شهادت است. تفکری که از آن در سالهای گذشته و از سوی جریان غربگرا، به خشونت تعبیر شد، اما گذر زمان نشان داد که خشونت طلبان آنهایی هستند که با بانیان موجود شیطانی داعش، بر سر یک میز مینشینند و نرد عشق میبازند.
فرهنگ ناب شهادت و ایثار و مجاهدت، تنها مسیری است که میتوان امروز با تأسی بر آن در میدانهای دیگر اداره جامعه، از جمله میدان مهم معیشت و اقتصاد وارد شد و این میدان را که از سویی تنگ شدن سفره مردم و از سویی بروز برخی اختلاسها و مفاسد را در خود میبیند، سامان داد، بدون آنکه کسی به دنبال پر کردن جیب خویش باشد.
فرهنگ ناب ایثار و شهادت، تنها تفکر خالصی است که در آن سیاست بازی و سیاسی کاریهای رایج و مردود در آن راه ندارد و آنچه که در آن مهم مینماید و مورد تایید است، عبارت است از: تقوا، خودسازی و اخلاص و معنویت و با همین مشی و مرام است که اذهان بسیاری از جوانان که با رفتارهای دوگانه و غلط برخی سیاسیون آلوده شده و نقشههای شوم دشمنان که میخ بیاعتمادی و بی دینی را بیشتر در ذهن و روحشان فرو برده است، از بین برد و آنها را که دارای ذاتی پاک و روحیهای مؤمنانه و بانشاط هستند، به دامان اسلام و وطن دوستی برگرداند. زیرا که شهیدان از منظر قرآن که کلام بی پرده الهی است، زندهاند و همین زنده بودنشان به معنای حقیقی، روحها و دلها را متوجه یگانه قدرت هستی حضرت حق تعالی و اولیای خویش میگرداند. و این راه از بین نرفتنی است، این راه پربهجت و پرنشاط و هموار، راه صلاح و سعادت و سداد است که موجب خوش یُمنی در هر دو دنیا میشود. و این راه، راهی است که ختم به ظهور حضرت یار میشود.
و کلام آخر:
«زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر است؛ سلامت تن زیباست، اما پرندهی عشق، تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند.
و مگر نه آنکه گردنها را باریک آفریدهاند، تا در مقتل کربلای عشق، آسانتر بریده شوند.
و مگر نه آنکه از پسر آدم، عهدی ازلی ستاندهاند که حسین(ع) را از سر خویش، بیشتر دوست داشته باشد.
و مگر نه آنکه خانه تن، راه فرسودگی میپیماید تا خانه روح، آباد شود.
و مگر این عاشق بیقرار را بر این سفینه سرگردان آسمانی، که کرهی زمین باشد، برای ماندن در اصطبل خواب و خور آفریدهاند.
و مگر از درون این خاک، اگر نردبانی به آسمان نباشد، جز کرمهایی فربه و تنپرور برمیآید.
ای شـهـیـد،
ای آنکه بر کرانهی ازلی و ابدی وجود بر نشستهای، دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش".
سید شهیدان اهل قلم
شهید سید مرتضی آوینی
دیدگاه ها