یادداشت___رکسانا رضایی-روزنامه نگار-مدرس دانشگاه
فیلم برادران لیلا را در یک سطر میتوان آنارشیسم ذهن ناآرام سعید روستایی دانست که این روزها رادیکالترین قاب سینمای ایران را ساخته و پرداخته کرده است.
آنارشیسم سطحی روستایی سعی دارد نمایشی تهوعآور از خانواده ایرانی را با پس زمینه لایک و هورا گرفتن از " کَننشینان" به تصویر بکشد. خودتحقیری تاریخی که ازقضا در این سالها مورد استقبال چشم آبیهای آن سوی آب واقع گردیده و نخلها و خرسهای طلایی بسیاری به ارمغان آورده است و هر چه تصویر سیاهتر، محبوبتر و مقبولتر!
پرداختن به وجه حرفهای و سینمایی فیلم در تخصص این قلم نیست و در این سطور سعی شده تنها نگاه کوتاه جامعه شناختی به اثر مذکور شود و این سوال مهم مطرح گردد که چه میشود کارگردانی ایرانی اینگونه هیجانزده و سطحی، سعی در بازتاب کژیهایی فراتر از معضلات خانوادگی و اختلافات نسلی و ساختن قابی سراسر پارادوکس آن هم در پیش چشم جهانیان از خانه و خانواده خود داشته باشد؟
روستایی بر خلاف آنکه ادعای تعهد اجتماعی دارد در سیر فیلم خشمگینانه و عصبانی چنان تیشهای به ریشه خانواده ایرانی کوبیده که نویسنده سطور در قامت معلم، آرزو میکند هیچگاه بچه های این سرزمين این نمایش متهوع را نبینند. کاری که کارگردان در این فیلم با پدر و جایگاه او میکند و نفرت پراکنی و قداست زدایی که علیه شخصیت پدر در سراسر فیلم جریان دارد را با هیچ منطق و استدلالی نمیتوان هضم کرد و به حتم گل به خودی جناب کارگردان اثرات نامطلوب بسیاری به دنبال خواهد داشت.
شورش دختر علیه پدر و سکانس نواختن سیلی بر صورت و محاسن سفید او را به گفته دوستی میتوان "شرم آورترین سکانس سینمای ایران" دانست.
تصویر دور از انصاف و معرفتی که حتی این شائبه را در ذهن ایجاد میکند که کارگردان زیادی سفارشی کار کرده است وگرنه جایگاه مقدس پدر در فرهنگ و باور مردمان این سرزمين بر هیچ کس پوشیده نبوده و نیست مگر عدهای سعی کنند با تصاویری چنین نفرتآفرین تابوشکنی کرده و به نسل جدید بیاموزند چنین راهکارهایی نیز دور از ذهن نمیتواند باشد.
روستایی بر خلاف شعارهایی که در این سالها سرداده است به نظر میرسد حتی تصویر درستی از فقر نیز ارائه نمیدهد و حضیض فقر را در خرید توالت، ادرار کردن در سینک و...نمایش میدهد و ظاهرا بینش و مطالعه صحیحی در این خصوص یا نداشته یا به تعمد سعی در بافتن آسمان و ریسمان به یکدیگر دارد.
روستایی با دیالوگهای جوییده و خام فیلم سعی دارد از تحریم، سرکوب کارگران، هیجانات بازار ارز، رسومات طایفهای، پدرسالاری شکننده برای خود یک ژست انتلکت سیاسی بسازد که ازقضا در این هدف نیز موفق نیست و هر بیننده عوام و سادهای نیز سیاستزدگی سطحی فیلمی که تلاش میکند از همه چیز بگوید و با عاملیت دانستن نظام سیاسی در ازهم پاشیدگی خانواده جورابلو آن را به کل ساختار اجتماعی کشور ربط داده و از این نمد برای خود "کلاهی کَن پسند" بسازد آشکار است.
کارگردانی که در سیر فیلم با نمایش مردان به عنوان افرادی بیعار، بیعرضه، رِند و چند چهره سعی در ایجاد دو قطبی اجتماعی و نجات آنان به دست زنان دارد در انتها برای پوستر فیلمش تصویر رقص و قهقهه پسران جورابلو را انتخاب میکند و این تفسیری جز استفاده تبلیغاتی و اذعان کارگردان به عدم استقبال مردم از باطن تلخ و سیاه متن فیلم که به قیمت زیرپا گذاشتن حرمت خانواده و تلاش در جهت ارائه یک بیانیه سیاسی، ندارد.
انتهای پیام/ 1300
دیدگاه ها