به گزارش خبرنگار سیاسی
صبح قزوین؛ علما و روحانیون قزوین که مرکز فعالیت و هدایت آنها حوزه علمیه قزوین بود، ضمن ارتباط با حوزههای قم و نجف، مردم را در بطن حوادث و رویدادهای کشور قرار داده و نقش بسیار زیادی در تنویر افکار عمومی بر عهده داشتند.
در طول دهه 40 علمای استان با حضور مرتب و مستمر در مساجد به اقتضای زمان، مسائل سیاسی کشور را به طور علنی و یا در لفافه مطرح میکردند و با پرداختن به آرای امام در مورد مسائل فقهی و سیاسی مبارزه خود را علیه رژیم پهلوی ادامه میدادند.
در طول دهه 40 و 50 ارسال وجوهات شرعیه برای امام(ره) به صورت مرتب و به رغم سختگیریهای رژیم همچنان از قزوین ادامه داشت و نمایندگان امام در این استان وظیفه خود را به خوبی انجام میدادند.
از اشکال حمایت از امام(ره) در استان قزوین، ایجاد هیأت، کانون و انجمن بود. فلسفه وجودی این مراکز برای اشاعه تفکرات اسلامی و مخالفت با سیاستهای ضد دینی رژیم پهلوی و تبیین ارزشهای امام در میان مردم قزوین بود.
در قزوین چندین هیأت، کانون و انجمن فعالیت میکردند که هر کدام نقش مهمی در ارتقای سطح فکری و اعتقادی مردم داشتند؛ از جمله این کانونها و انجمنها میتوان به کانون ناشرین حق و هیأت مصلحین اشاره کرد.
رژیم پهلوی پساز اینکه با ابراز همدردی گسترده مردم با امام(ره) پبعد از شهادت حاج آقا مصطفی مواجه شد، در اقدامی شتابزده کوشید تا با حمله به ساحت مقدس امام و مراجع عظام مانع از گسترش انقلاب شود.
به همین منظور در 17 دی 1356 در روزنامه اطلاعات مقالهای به دستور شخص شاه و به امضای مستعار رشیدیمطلق با عنوان «روحانیت و استعمار سرخ و سیاه» منتشر شد که فضای ملتهب کشور را به شدت تحت تاثیر قرار داد.
دو روز پساز انتشار این مقاله در قم خیل عظیمی از مردم در اعتراض به این حرمتشکنی رژیم دست به تظاهرات زده و تعدادی از آنها در زد و خورد با مأمورین رژیم به شهادت رسیدند که بازتاب این اقدام رژیم در شهرهای مختلف کشور بسیار گسترده بود و باعث واکنش مردم و روحانیون شد.
اوج اعتراضات به فاجعه قم در تبریز رخ داد، مردم تبریز که در چهلمین روز شهدای قم به خیابانها آمده بودند به وسیله رژیم پهلوی به شدت سرکوب شدند.
روند رویدادها نشان داد که اقدامات خشن رژیم تأثیری در اراده مردم نداشته و عزم آنها را برای سرکوب رژیم بیشتر نیز کرده است؛ به این ترتیب در سراسر کشور مراسم بزرگداشتهای مختلفی برگزار میشد که هر بار نیز با خشونت از سوی رژیم سرکوب میشد و کشتار مردم کرمان، جهرم، یزد و اهواز تنها نمونهای از اقدامات رژیم برای مهار انقلاب اسلامی بود.
در شهرهای استان قزوین نیز مانند دیگر مناطق کشور، مردم با حضور در مساجد و خیابانها به برگزاری تظاهرات پرداخته و با مردم سایر مناطق کشور ابراز همدردی میکردند.
از اقدامات روحانیون استان قزوین در مواجه با کشتار مردم در دیگر شهرهای کشور خودداری از اقامه نماز جماعت، تشویق کسبه به تعطیلی مغازهها و ارسال تلگراف برای مراجع کشور بود. در سندی در این مورد آمده است:
«در تاریخ 22 و 23 / 10 / 36«1356» سیدعباس ابوترابی، اشکوری، سیدحسن موسویشالی، سیداحمد زرآبادی و هادی باریکبین پیشنمازان مساجد شهر قزوین به منظور حمایت از تظاهرات اخیر قم از اجرای نماز جماعت در مساجد مربوط خودداری نموده و در منزل عبدالرحیم سامت یکی از اعضای هیئت علمیه قزوین تشکیل جلسه دادهاند.»
در سندی دیگر از ساواک در این مورد آمده است:
«خبر واصله از اداره دوم اطلاعات و ضد اطلاعات ستاد بزرگ ارتشتاران حاکی است در قراء اطراف قزوین «بوئین زهرا، تاکستان، ضیاء آباد» تبلیغات سوء افراطیون مذهبی به حدی است که در حال حاضر به مقدار زیاد نوار از روحانیون افراطی قم و اعلامیههای مضره مشاهده شده و احتمال اینکه روستائیان مزبور تحت تأثیر این تبلیغات جهت ایجاد تظاهرات به مناسبت وقایع تبریز و قم به شهرستان قم عزیمت نمایند زیاد است. در مناطق مزبور مدام علناً شعارهای ضد ملی و میهنی نمودند.»
بر اساس گزارش دیگری از ساواک، فعالیتهای انقلابی در استان قزوین از سال 1356 به شدت افزایش یافته و به همین دلیل مقامات مسئول استان خواستار برخورد شدید با معترضین برای جلوگیری از گسترش دامنه انقلاب بودهاند.
در سندی در همین رابطه آمده است:
«فعالیتهای افراد وابسته به گروههای افراطی در جهت پخش اعلامیه، شکستن شیشههای تعدادی از بانکها و سینماها و کم و بیش بیانات خلاف و تحریکآمیز بعضی وعاظ، نوشتن شعارهای مضره به در و دیوار نقاط مختلف شهر مخصوصاً اخیراً روی بدنه اتومبیلهای شخصی که در گوشه و کنار شهر پارک شده نسبت به گذشته گسترش بیشتری پیدا نموده است.
انتهای پیام/ 1300
دیدگاه ها