به گزارش سرویس فرهنگ و هنر
صبح قزوین، جلال الدین سادات آل احمد، معروف به جلال آل احمد، فرزند سید احمد حسینی طالقانی در محله سید نصرالدین از محله های قدیمی شهر تهران به دنیا آمد، او در سال 1302 پس از هفت دختر متولد شد و نهمین فرزند پدر و دومین پسر خانواده بود.
پدرش در کسوت روحانیت بود و از این رو جلال دوران کودکی را در محیطی مذهبی گذراند. تمام سعی پدر این بود که از جلال، برای مسجد و منبرش جانشینی بپرورد.
در سال 1324 با چاپ داستان «زیارت» در مجله سخن به دنیای نویسندگی قدم گذاشت و در همان سال، این داستان در کنار چند داستان کوتاه دیگر در مجموعه "دید و بازدید" به چاپ رسید.
در سال 1326 به استخدام آموزش و پرورش درآمد. در همان سال کتاب «از رنجی که می بریم» چاپ شد که مجموعه 10 قصه کوتاه بود و در سال بعد «سه تار» به چاپ رسید. پس از این سالها آل احمد به ترجمه روی آورد. در این دوره، به ترجمه آثار «ژید» و«کامو»، «سارتر» و «داستایوفسکی» پرداخت و در همین دوره با دکتر سیمین دانشور ازدواج کرد.
در طی سالهای 1333 و 1334 «اورازان»، «تات نشینهای بلوک زهرا»، «هفت مقاله» و ترجمه مائده های زمینی را منتشر کرد و در سال 1337 «مدیر مدرسه» «سرگذشت کندوها» را به چاپ سپرد. دو سال بعد «جزیره خارک- در یتیم خلیج» را چاپ کرد.
سپس از سال 40 تا 43 «نون و القلم»، «سه مقاله دیگر»، «کارنامه سه ساله»، «غرب زدگی» «سفر روس»، «سنگی بر گوری» را نوشت و در سال 45 «خسی در میقات» را چاپ کرد و هم «کرگدن» نمایشنامه ای از اوژان یونسکورا. «در خدمت و خیانت روشنفکران» و «نفرین زمین» و ترجمه «عبور از خط» از آخرین آثار اوست.
آل احمد در صحنه مطبوعات نیز حضور فعالانه مستمری داشت و در این مجلات و روزنامه ها فعالیت می کرد. این نویسنده پر توان در اواخر عمر، به کلبه ای در میان جنگلهای اسالم کوچ کرد.
جلال آل احمد، در غروب روز هفدهم شهریور ماه سال 1348 در چهل و شش سالگی زندگی را بدرود گفت.
وی در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ در سن چهل و پنج سالگی در اسالم گیلان درگذشت. پس از مرگ نابه هنگام آلاحمد، جنازهٔ وی به سرعت تشییع و دفن شد. که باعث ایجاد باوری دربارهٔ سر به نیست شدن او توسط ساواک شد. همسر وی، سیمین دانشور این شایعات را تکذیب کردهاست ولی شمس آل احمد قویاً معتقد است که ساواک او را به قتل رساندهاست و شرح مفصلی در این باره در کتاب از چشم برادر بیان کردهاست. سیمین دانشور، همسر جلال، در کتاب "غروب جلال" اما صریحاً عنوان میکند که علت مرگ جلال زیادهروی در مصرف نوشابه قزونیکا (نام ودکایی ساخت ایران در آنزمان) نام میبرد- بودهاست و علت مرگ را هم آمبولی در اثر افراط در مصرف مشروب مشروبات الکلی و سیگار اشنو ذکر میکند و شایعات مربوط به دستداشتن ساواک در مرگ جلال را صریحاً رد میکند.
جلال آل احمد در وصیت نامه خود آورده بود که جسد او را در اختیار اولین سالن تشریح دانشجویان قرار دهند؛ ولی از آن جا که وصیت وی برابر شرع نبود، پیکر او در مسجد فیروزآبادی جنب بیمارستان فیروزآبادی شهر ری به امانت گذاشته شد تا بعدها مقبرهای در شأن او ایجاد شود و این کار هیچگاه صورت نگرفت.
مهدی قزلی، مدیر بنیاد شعر و ادبیات داستانی، در خصوص راز ماندگاری آثار جلال آل احمد در مصاحبه با
صبح قزوین اظهار داشت: 3 خصیصه ماندگاری آثار جلال آل احمد در عقلانیت، شجاعت و هویت خلاصه می شود.
وی افزود: تمامی کارهای آل احمد مبتنی بر عقلانیت بود و مکمل این خصیصه شجاعت بود که در این شخص نهادینه شده بود. بعضی از روشنفکران از عقلانیت خوبی برخوردارند ولی شجاعت عمل به عقلانیت خود را ندارند، اینگونه افراد مجموعه تلخی از خود بوجود آورده و باقی خواهند گذاشت که این رفتار در جلال آل احمد نمی گنجید.
مدیر بنیاد شعر و ادبیات داستانی بیان داشت: آل احمد با همه افراد چه دوست خود چه دشمن با احترام رفتار می کرد که این خود ناشی از آزادگی و هویت این شخص است.
وی تصریح کرد: روشنفکری آل احمد از دل مردم عبور می کرد، ایشان روشنفکر محفلی نبود بلکه فردی بود که مواد خام بحث های خود را از دل مردم و اجتماع بیرون می کشید.
انتهای پیام/7008/خ
دیدگاه ها