۰۲/ذو القعدة/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۲۱ جمعه

صبح قزوین ضرورت مسلح شدن کرانه باختری و کانال انحرافی داعش!
کد خبر: ۳۵۵۳۶ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

یادداشت روز؛

ضرورت مسلح شدن کرانه باختری و کانال انحرافی داعش!

در واقع یک غده چرکین در دامان و پیکره اسلام به وجود آمده که برای بدنام کردن اسلام قدم برمی‌دارد و برای ایجاد یک کانال انحرافی و سرگرمی در کشورهای دیگر است، در این قضایا حزب الله، عراق و سوریه را درگیر کردند تا توجهات از لحاظ تبلیغاتی و کمک‌های دیگر به سوی غزه نرود.

ضرورت مسلح شدن کرانه باختری و کانال انحرافی داعش!
سرویس سیاسی صبح قزوین؛ این روزها اولین جریان خبری در تیتر رسانه های جهان تحولات صورت گرفته در باریکه غزه می باشد که هر روز شاهد خبرهای جدیدی از این منطقه و اعتراض های جهانی به ایجاد گردابی است که از سوی استکبار جهانی به خروش درآمده و در حال غرق کردن حامیانش نیز می باشد.
تحولات اخیری که در غزه صورت گرفته را می توان در این موارد خلاصه کرد: اعدام 21 جاسوس اسرائیلی توسط حماس، لغو کلیه فعالیت های ورزشی و اجتماعی در سرزمین های اشغالی، درخواست حماس برای تظاهرات ساکنان کرانه باختری در حمایت از غزه و حجم بمباران در غزه معادل شش بمب اتمی و تخریب 17 هزار منزل در غزه تا کنون است و آمار شهدا: 2100 نفر می باشد.
اما به دور از همه سیاست بازی هایی که از سوی سرسپرده های صهیونیست جهانی در حال اجرا در صحنه نمایش است و مترسک هایی همچون سران مصری که به عنوان منجی وارد گود میدان صلحی یک طرفه شده اند؛ رهبر معظم انقلاب ایران با بصیرتی مثال زدنی برای قوی تر کردن وحدت بین شیعه و سنی و دفع مکرورزی های حامیان گروه تروریستی – تکفیری داعش پیشنهاد قابل توجهی را مطرح کردند و ایران اسلامی را نیز از حامیان اصلی اجرای این پروژه برشمردند.
تاکید رهبر معظم انقلاب برای تسلیح کرانه باختری در فلسطین اشغالی واقعیتی است که اگر تحقق پیدا کند ترس و وحشت بزرگی در بین اسرائیلی‌ها به وجود خواهد آورد.
از نظر جغرافیایی فاصله منطقه کرانه باختری تا شهرک ‌های صهیونیست نشین کم است به خصوص شهر دمونا که مرکز بحث‌های هسته‌ای اسرائیل است و راحت‌تر می‌توانند عملیات نظامی داشته باشند.
گویا این شهر هسته‌ای فاصله 15 تا 20 کیلومتری با کرانه باختری قرار دارد بنابراین یک منطقه سوق الجیشی به حساب می‌آید که اگر این فرمایش رهبری تحقق پیدا کند یک وحشت صد در صدی برای اسرائیلی‌ها به وجود می‌آید زیرا جمعیت این منطقه صهیونیست نشین بسیار زیاد است.
مسئله دوم ایجاد وحدت بین دو قطعه از سرزمین فلسطینی یعنی غزه و کرانه باختری رود اردن می باشد و نکته سوم این است که کرانه باختری از طریق اردن و بحرالمیت راه رساندن تسلیحات نظامی را هموار می‌کند در حالی‌که این امر در غزه وجود ندارد و غزه از سه چهار طرف محاصره است.
می توان گفت تنها راه کمک به غزه کانال‌ها و راه‌های زیرزمینی است اما مسئله دیگر درباره کرانه باختری، این است که در آنجا حاکمیت جریان فتح و محمود عباس برقرار است که رئیس تشکیلات خودگران فلسطین می باشد که تعهدات و یک سری قراردادهایی با اسرائیلی‌ها دارد.
در حال حاضر آن عده از جوانانی که در کرانه رود اردن حرکت‌های انقلابی انجام می‌دهند در حقیقت از سه طرف در محاصره ضربه می‌خورند، یک‌ طرف رژیم صهیونیستی و پلیس اسرائیل است و از سویی دیگر پلیس خودگران است که نمی‌خواهد صحنه به صحنه مقاومت و مقابله با اسراییل یه صورت نظامی ادامه داشته باشد.
در این میان آنچه قابل بیان است این نکته می باشد که بین حماس در غزه و تشکیلات خودگران در کرانه باختری وحدت سیاسی برقرار است اما تشکیلات خودگران فلسطین مایل است مسئله غره از طریق سیاسی حل شود و قدرت چانه زنی تشکیلات خودگران با وجود غزه افزایش پیدا کرده است، در مقابل اسرائیلی‌ها از بحث سیاسی که تفکر خودگرانی‌ها است استقبال می‌کنند و برای همین در همه مذاکراتی که با سران حماس داشته اند بحث خلع سلاح مقاومت را شرط اصلی آتش بست خود قرار داده اند؛ زیرا در زمینه نظامی سربازان اسرائیلی تاب مقاومت در برابر ایمان مسلمانان غزه را ندارند و این مسئله نقطه ضعفی برای صهیونیست است که تجربه اش را در جنگ های 33 روزه، 22 روزه و هشت روزه به دست آورده است.
تشکیلات خودگران فلسطین در بحث نظامی خیلی پایاپای جهاد اسلامی و حماس و گردان عزالدین قصام کار نمی‌کند و در این زمینه مشکلاتی وجود دارد؛ اما با همه این مشکلات راهها محدود نیست و از بحرالمیت و اردن ارتباط بین ساکنان منطقه خودگردان و غزه وجود دارد و می‌توانند این افراد را مسلح کنند.
اما آنچه باید مد نظر قرار گیرد این است که مدتی طول می‌کشد تا آمادگی روحی برای مسلح شدن مردم کرانه باختری ایجاد شود این‌گونه نیست که همه افراد در این منطقه آماده جنگ باشند و با رسیدن اسلحه به جنگ و مبارزه مشغول شوند؛ بلکه این روحیه مقاومت و مبارزه باید ادامه داشته باشد تا همه مردم این منطقه وارد میدان شوند.
از سوی دیگر همین شهدایی که در کرانه باختری در دست اسرائیلی‌ها قرار می‌گیرند زمینه ای است تا مردم برای مسلح شدن مصمم شوند و انتقام شهدای خود را از سربازان صهیونیست بگیرند.
اما از سوی دیگر گروه‌های تکفیری- تروریستی همچون داعش است که در سوریه نتوانست به قدرت طلبی و کشورگشایی بپردازد از سوی حامیان غربی – عربی خود به سوی عراق گسیل داده شد تا زخمی را بر پیکره اسلام و مقاومت بگذارد تا داغش برای مدت ها بر جان مسلمانان حس شود.
این گروه خشن که از سوی استکبار جهانی عاملی برای خلع سلاح مقاومت در نظر گرفته شده است با بودجه ای که هزینه اش گاهی چند برابر بودجه برخی کشورهای منطقه است در کشورهای حامی مقاومت در حال ایجاد رعب و وحشت در بین ملت هاست و از سوی دیگر عاملی برای دور کردن اذهان عمومی از نسل کشی در غزه است.
داعش را باید در حقیقت یک مهره ساخته و پرداخته رژیم صهیونیستی و تشکیلات آمریکا و عربستان و کشورهای عربی وابسته به اسرائیل در منطقه دانست.
در واقع یک غده چرکین در دامان و پیکره اسلام به وجود آمده که برای بدنام کردن اسلام قدم برمی‌دارد و برای ایجاد یک کانال انحرافی و سرگرمی در کشورهای دیگر است، در این قضایا حزب الله، عراق و سوریه را درگیر کردند تا توجهات از لحاظ تبلیغاتی و کمک‌های دیگر به سوی غزه نرود.
داعش مهره‌ای برای پیشبرد اهداف اسرائیل در منطقه خاورمیانه است و با عملکردهایی می خواهد از صحنه سیاسی فراموش نشوند؛ برای همین داعش در روز قدس اعلام کرد راهپیمایی در مناطق تحت نفوذ این گروه حرام است البته این تکفیری‌ها فقط اهل شعارند و مهره ای سرسپرده در دستان استکبار جهانی هستند.
اگر بخواهیم نگاهی به دوران تاریخی کشور خودمان بیفکنیم باید گفت عملکرد داعش در وضعیت امروز جهان مانند رویکرد منافقین در اوایل انقلاب ایران است، در اوایل انقلاب امام خمینی(ره) سازمان مجاهدین را وابسته به آمریکا می دانست در حالیکه آنها بسیاری از شخصیت‌های انقلابی را به بهانه وابستگی به آمریکا ترور می‌کردند حتی شهدای محراب را شهید کرده و اطلاعیه می‌دادند یک مهره وابسته به آمریکا را کشتیم.
اما گذشت زمان ماهیت منافقین و این گروه‌ها را نمایان کرد و مشخص شد چه کسانی سرسپرده غرب هستند، در حال حاضر گروه داعش هم همین وضعیت را دارد و به زودی پشت پرده این کانال انحرافی در اسلام مشخص خواهد شد.
اما نکته مهمی که همچون مشتی آهنین بر پیکره غرب وارد آمد این بود که دشمنان اسلام فکر می‌کردند چون مردم غزه سنی هستند ایران شیعی حمایتی از آنها نخواهد کرد و داعش ضرورت می‌داند ابتدا با شیعیان مبارزه کند و خطر اصلی شیعه است، پس می‌توان آنها را در عراق سرگرم کرد و به نسل کشی مسلمانان در غزه مشغول شد؛ اما تیرشان به سنگ خورد و علاوه بر ایران اسلامی، همه انسان های صاحب اخلاق در جهان به دور از هر مسلک و دینی به حمایت از مظلومین غزه پرداختند.
آنچه در پایان شایان ذکر است بیان این مطلب می باشد که خدای متعال در قرآن کریم به خوبی وعده داده است که چهره منافقین مشخص خواهد شد و با اعلام حمایت قاطع ایران اسلامی از مردم غزه، دشمنان اسلام نتوانستند خدشه‌ای به وحدت بین شیعه و سنی وارد کنند و در انتها با فضل الهی و با صرف هزینه های کلان مانند همه مکرورزی های گذشته خود سرخورده خواهند شد.
انتهای پیام/2002/خ    

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان