به گزارش سرویس سیاسی
صبح قزوین ، این روزها دو اتفاق مهم در تاریخ سیاست خارجی دولتهای روحانی ثبت شد. اولی به سفر وزیر خارجه کشورمان به عراق باز می گردد که دارای دستاوردهای خوبی برای ایران اسلامی بود و اتفاق دوم به سفر معاون اول روحانی به سوریه مرتبط است که این سفر نیز ثمرات و قراردادهای اقتصادی خوبی برای ایران حاصل کرد.
از این جهت این دو سفر که از نظر مدت زمان نزدیک به هم هستند را تاریخی می نامیم که بعد از پنج سال باعث یک نوع نگرش جدی در سیاست خارجی خصوصا در حوزه اقتصاد بین الملل شده است. در ادامه به نکات مختلف این سفرها اشاره می کنیم.
دولت همسایهها را هم دید: رسانههای نزدیک به دولت گزارش داده اند که در جریان دیدار «اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیس جمهور از سوریه، طرفین به توافقات زیادی در خصوص همکاریهای اقتصادی رسیدند. این نوید بخش ایجاد یک رویکرد اقتصادی در حوزه بین المللی است که می تواند ثمرات قابل توجهی برای کشور داشته باشد. در دولت یازدهم خصوصا در حوزه قطر و روسیه که تنشهای اقتصادی با ائتلاف سعودی و اروپا داشتند فرصتهای اقتصادی خوبی برای کشورمان فراهم شد اما دولت نتوانست از این فرصتها به خوب استفاده کند و این ترکیه بود که جای ایران را بدون رقابت خاصی گرفت.
ناامیدی از غرب سرمنشا امیدی تازه و پر دستاورد: توجه به کشورهای همسایه از سوی دولت درحالی صورت می گیرد که بعد از بیش از 5 سال مذاکرات هسته ای و اقتصادی آبی از آمریکا و اروپایی ها گرم نشد. آمریکا از برجام سریعا خارج شد و اروپاییها با تناقض رفتاری خاصی به تحریمهای امریکایی تن می دهند و بیش از 7 ماه است که ایران برای ایجاد کانال مالی فی مابین معطل کردهاند؛ در این شرایط کشورهایی مانند عراق بیان می کنند که تحریمهای آمریکا علیه ایران را اجرا نمیکند. از این رو به نظر می رسد که با کشورهایی مانند عراق که به صنایع ایران نیاز دارند و می توان برای توسعه اقتصادی کشور به تجارت بین المللی با این نوع کشورها امیدوار بود، مراودات اقتصادی را بیشتر کرد.
از هزینه به برداشت در سوریه و عراق رسیدیم: هزینه هایی در عراق و سوریه دادیم که برداشت اولیه آن امنیت برای کشورمان بود و بازهم برای کشورمان فایدهمند است و حالا از امنیت به ایجاد روابط اقتصادی و تجاری رسیدهایم. این موضوع که امنیت و آبادانی همسایگان ما امینت و آبادی ماست در همینجا ثابت می شود. این درحالی است که غرب سعی داشت در برجامهای 2 و 3 دستاورد مقاومت کشورمان در این عرصه را نیز مخدوش کند. عدهای نیز سعی می کردند همگام با غرب، حضور مستشاری ایران برای مقابله با تروریزم بین المللی داعش را کم رنگ کنند اما امروز بیشتر از گذشته مواهب مقابله بین المللی ایران با تروریسم را می بینیم؛ دقیقا ایران در این حوزه توانست تهدید را به امتیاز تبدیل کند. البته موفقیتهای ایران در سوریه و عراق به نوعی پشتوانهای قدرتمند برای دیپلماسی در آن زمان هم بود و با این پشت گرمی چاقوی دیپلماسی ایرانی می توانست بیشتر ببرد. از این رو بایستی در این حوزه رویکرد منفی که برخی افراد و جریانهای سیاسی دارند تغییر کند و این امتیازات را به خوبی ببیند.
جایگزینی الگو تجارت بین المللی به جای مذاکرات هستهای: در انتخابات سال 96 بود که محمد باقر قالیباف از تاسیس وزارتخانه تجارت بین الملل سخن گفت. پس از کناره گیری وی حسن روحانی وعده داد که در حوزه تجارت بین الملل وزارت خارجه را فعال کند. در ادامه با انتخاب روحانی به عنوان رئیس دولت دوازدهم، محمد جواد ظریف اعلام کرد که معاونت اقتصادی وزارت خارجه دوباره احیا شد. در این زمینه انتظار می رفت که خیلی زودتر از این موارد وزارت خارجه دست به کار رصد مناطق اقتصادی و بازارهای بین المللی برای استفاده ایران شود. به هر حال در دو حوزه عراق و سوریه به نظر می رسد که دولت شروع خوبی داشته است. با این حال بازاریابی و بازارسازی دیپلماتیک که بسیاری از کشورهای آسیای شرقی مثل چین و کره و ... آنرا الگو اقتصادی خود قرار دادهاند در سطح جهانی جواب داده است و این امیدواری وجود دارد که ایران نیز با پیگیری این مسیر به رشد و پیشرفت برسد.
پایان برجامیزه کردن سیاست کشور را اعلام کنیم؟: از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم برخی از افرادی که جزو طبقه متفکرین سیاسی نزدیک به دولت بودند و تئوری عملکردی دولت روحانی را طراحی کردند به توسعه از خارج توجه بسیاری داشتند. همین روند سبب شد تا مذاکرات هستهای سرلوحه کار دولت قرار بگیرد. این توسعه وارداتی به دلیل اینکه پیشرفت را در غرب می دید سبب شد تا دولت سیاست خارجی خود را نیز معطوف به این ینگه از دنیا کند. باید پرسید که آیا این دو سفر مهم نشان دهنده آن است که دولت بعد از مدتها از سیاست برجامیزه کردن سیاست داخلی دست برداشته است؟
انتهای پیام/1404
منبع: جهان
دیدگاه ها