صبح قزوین ؛---- علی تقوایی.
انتخابات یعنی اتحاد و پرهیز از تنش
با پایان رای گیری و مشارکت 65 درصدی مردم استان قزوین در انتخابات، نتایج رای گیری برخلاف نظرسنجیها و پیش بینیهای صورت گرفته با شگفتیهایی همراه بود. شگفتیهایی که البته فراتر از هر حزب و جناحی تنها متعلق به مردم قزوین بود و بس.
همچنین نَفس مشارکت بالای مردم قزوین، یعنی تمایل یکسان همه آنها برای ارتقای سطح همدلی و آبادانی در استان و فارغ از اینکه نام چه کسانی به عنوان نمایندههای قزوین از صندوق آرا بیرون آید، نشان از خاصیت اتحاد بخشی انتخابات داشت.
به عبارت دیگر همین خواست مشترک همه قزوینیها -اعم از اصولگرا، اصلاح طلب و یا مستقلین- در مشارکت و انجام رقابتهای انتخاباتی، یعنی اتحاد و همدلی برای ساختن قزوینی که با مشکلات ریزودرشت اقتصای و اجتماعی مواجه است.
اما برعکس این حالت، قهر با صندوقهای رأی نشانه وجود اختلافات، دشمنی و شکاف در استان قزوین بود که به مدد درک مردم، علیرغم همه تنش آفرینیهای دشمنان این ملت و ساده لوحان داخلی این گزینه هرگز محقق نشد و نخواهد شد.
کدامیک پیروز انتخابات هستند اصولگرایان یا اصلاح طلبان؟
از نخستین ساعات اعلام نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی گروهها و افراد خاصی در استان سعی در تحلیل کیفیت آرا و اعلام جناح برنده انتخابات در استان قزوین داشتند.
به ویژه آنکه دو نامزد ائتلاف اصولگرایان نتوانستند آراء لازم را به دست بیاورند و باقی اصولگرایانی چون: «لطف الله سیاهکلی مرادی»، «علی فلاح» و «ابوالحسن شیرمحمدی» نیز با انشقاق و تعدد کاندیداها، رای پراکندهای را کسب کردند.
بنابراین این شائبه برای برخی ایجاد شد که جناح رقیب اصولگرایان، یعنی جریان اصلاح طلب را باید برنده واقعی انتخابات معرفی کنند. چنانکه یکی از چهرههای ردصلاحیت شده در انتخابات مجلس نیز بلافاصله در مصاحبهای این انتخابات را بُرد بزرگ اصلاح طلبان و شکست نیرویهای اصولگرا و به زعم خود تندرو اعلام کرد.
این در حالی بود که به جز یک مورد از نامزدهای انتخابات – یعنی خانم «سیده حمیده زرآبادی»- سایر نامزدهای انتخاباتی سخنی از گرایش سیاسی خود مبنی بر اصلاح طلب بودنشان به میان نیاورده بودند.
ضمن آنکه خانم زرآبادی نیز در هیچ یک از سخنرانیها از اصلاح طلب بودن خود سخن نگفته بود و عبارت «کاندیدای مورد حمایت اصلاح طلبان» نیز بیشتر از زبان دیگران و پوسترهایی که آنها برای ایشان طراحی و چاپ کرده بودند، به چشم مخاطبان آشنا میآمد.
از سویی نیز «بهمن طاهرخانی» و «روح الله بابا صالح» پیش تر دارای سوابق و گرایشات اصولگرایانه بودند نه اصلاح طلبانه و مشی اصلاح طلبی که برخی از چهرههای ردصلاحیت شده بر این منتخبین منتسب میکنند بیش تر ناشی از تمایلات درونی و آرزوهای این افراد است و هرگز شنیده نشده که این دو شخصیت رسما اعلام کنند که اصلاح طلب هستند.
انتخاباتی به کام مستقلین
در این بین مورد «داود محمدی» و انتساب وی به اصلاح طلبان عجیب تر از سایر موارد مینماید. چه اینکه محمدی بارها تاکید داشته که به عنوان چهرهای مستقل در انتخابات شرکت میکند و نه نماینده جناح اصلاح طلب.
گذشته از اذعان صریح داود محمدی بر اصلاح طلب نبودنش، نوع رفتار وی در نقد سیاستهای دولت تدبیر و امید نشان میدهد که وی گذشته از دوم خردادی نبودن گاهاً در قامت منتقدان جدی دولت و اصلاح طلبان نیز ظاهر شده است.
چنانکه محمدی در انتقاد از انفعال سیاست خارجه دولت – یعنی نزدیک ترین وزارتخانه قوه مجریه به اصلاح طلبان- در مورد گستاخیهای عربستان، بارها مانند اصولگرایان لب به انتقاد از وزیر خندان و محبوب جناح رقیب گشوده بود. با این حال اصلاح طلبان کماکان تاکید دارند که محمدی را از نیرویهای خودی وانمود کنند.
این موارد به انضمام سابقه حمایت خانم زرآبادی از «محمود احمدی نژاد» در انتخابات ریاست جمهوری جایی برای تردید در اصلاح طلب نبودن نمایندههای استان باقی نمیگذارد.
البته آشکار است که نمیتوان نمایندههای منتخب قزوین را اصولگرایان عضو ائتلاف و یا جبهه پایداری دانست با این حال اصلاح طلب دانستن آنها نیز گذشته از داوری نابجا، نشان از آن دارد که جریان اصلاحات و ردصلاحیت شدگان در انتخابات تا چه حد با قحط الرجال مواجه هستند که مجبور به مصادره «احمدی نژادی های سابق»، «اصولگرایان بسیجی» و «مستقلین متمایل به اصولگرایان» هستند.
از قضا این مورد برای آینده جریان اصلاح طلبی نیز صدمات و آسیبهای بسیاری را در پی خواهد داشت چه اینکه انزوا و اختفای بیش از پیش جریان اصلاحات و نیروهای استخوان خرد کرده آنها را دامن خواهد زد در حالی که قانون و فضای سیاسی کشور، هرگز خواهان انزوا و اختفای جریانات و احزاب قانونی کشور نیست.
مصادره انتخابات و توهین به مردم قزوین ممنوعگذشته از موارد فوق و تعیین جناح برای منتخبین استان، نوع رفتار متانت آمیز چهار نامزد انتخاب شده توسط مردم قزوین و مواجه آنها با جناحهای رقیب و البته رفتار رقبا نشان داد که خوشبختانه فرهنگ سیاسی مردم قزوین بالاست و میتوان برای ادوار بعدی انتخابات و رفتارهای سیاسی روی این فرهنگ سیاسی حساب کرد.
با این حال مصاحبه برخی از ردصلاحیت شدگان جریانی خاص و تاکید آنها برتندرو قلمداد کردن اصولگرایان و مصادره آرای کاندیداهای متمایل به اصولگرایان و مستقلین، نشان از آن دارد که برخی حیات خود را در بدنام ساختن دیگران، تصاحب و مصادره کردن آرای مردم قزوین میدانند.
در حالی که صاحبان واقعی این حماسه میلیونی تنها مردم هستند و بس و هیچکس حق ندارد برخلاف اصول اولیه مردمسالاری، برای ادامه حیات سیاسی خود، رای مردم استان قزوین را به نفع جریانی خاص مصادره و جناحهایی که رای دهها هزار نفر از مردم قزوین را در قالب نمایندههای متعدد جذب کردهاند را جناح تندروها، دروغگو و تخریب گر خطاب کند.
چه اینکه توهین به نمایندگان مردم در قالب الفاظ فوق به این معناست که رسما دهها هزار نفر از مردم استان نیز دروغگو، تخریب گر و اهل تهمت هستند که به کاندیداهای مورد نظر خود رای دادهاند.
اما یقینا دستاوردها و شکوه حماسه 7 اسفند در استان قزوین به حدی رنگ امید و غرور خواهد داشت که همه این تخریبها و تنش آفرینیها را در خود هضم کند، باید در نظر داشت مردم مطالبه اصلی و اساسی خود را بهبود وضعیت اقتصادی و توجه به معیشت خود می دانند و این دغدغه اصلی مردم در انتخابات بود نه سیاست زدگی و سوءاستفاده افراد سیاسی از این اوضاع و احوال کشور.
دیدگاه ها