۱۷/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۰۷ جمعه

صبح قزوین شریعتی دوست داشت در حسینیه ارشاد دفن شود اما....
کد خبر: ۶۷۹۷ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

به مناسبت ۲۹ خردادماه؛

شریعتی دوست داشت در حسینیه ارشاد دفن شود اما....

شریعتی یکی از متفکران مسلمان بود و در عین حال، رویکردی نقادانه نسبت به برخی از باورهای مذهبی داشت. او به طور خاص، تشیع صفوی را مظهر سنت مسخ شده میداند و آن را توام با اسارت پذیری، خرافه، تقلید و جبر گرایی معرفی می کرد.

شریعتی دوست داشت در حسینیه ارشاد دفن شود اما....
صبح قزوین: علی شریعتی در سوم آذر سال ۱۳۱۲ در روستای کوچک و کویری کاهک از توابع مزینان در نزدیکی سبزوار زاده شد.
پدرش محمد تقی شریعتی، موسس کانون نشر حقایق اسلام و مادرش زهرا امینی، زنی روستایی متواضع و حساس بود.
پدر پدر بزرگ علی، ملاقربانعلی، معروف به آخوند حکیم، مردی فیلسوف و فقیه بود که در مدارس قدیم بخارا و مشهد و سبزوار تحصیل کرده و از شاگردان برگزیده ملاهادی سبزواری محسوب می شد.
شریعتی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان ابن یمین در مشهد در سال ۱۳۱۹ آغاز کرد و به دنبال آن در سال ۱۳۲۵ وارد دبیرستان فردوسی مشهد شد.
او پس از اتمام سیکل اول دبیرستان در سن شانزده سالگی؛ با هدف ادامه تحصیل وارد دانشسرای مقدماتی شد.
تحصیلات دانشگاهی در جریان وقایع ۳۰ تیر سال ۱۳۳۱ اولین بازداشت او رخ داد و این اولین رویارویی او و نظام حکومتی بود.
در تاریخ ۲۴ تیر سال ۱۳۳۷ با پوران شریعت رضوی همکلاسیش ازدواج کرد.
شریعتی تحصیلات دانشگاهی خود را در مشهد گذراند و تحصیلات عالی خود را در مقطع دکتری در سال ۱۳۴۱ در فرانسه و در رشته ادبیات ادامه داد.
در سال ۱۳۴۳ به ایران برگشت و در مرز دستگیر شد.
حکم دستگیری از سوی ساواک بود و متعلق به ۲ سال پیش یعنی در هنگام خروج از ایران که به همان دلیل معلق مانده بود و در عین حال لازمالاجرا بود.
بعد از بازداشت به زندان قزلقلعه در تهران منتقل شد.
اوائل شهریور همان سال بعد از آزادی به مشهد برگشت.
فعالیتهای سیاسی-انتقادی او تحت تاثیر سنتهای خانواده اش، بویژه افکار نوگرایانه پدرش محمدتقی شریعتی، قرار گرفت.
پدربزرگش آخوند حکیم و عموی پدرش عادل نیشابوری از دانشمندان فقه، فلسفه و ادب بهشمار می آمدند.
پدرش «کانون نشر حقایق اسلامی» مشهد را بنیان نهاد و از مبتکرین و آغازگران جنبش نوین اسلامی بهحساب می آید.
شریعتی از پیرامون به مرکز مبارزه وارد شد و به شاخه مشهد نهضت مقاومت ملی به رهبری سید محمود طالقانی مهندس مهدی بازرگان و یدالله سحابی پیوست.
علی شریعتی یکی از سخنگویان و فعالان آتشین این نهضت علیه سلطه و استثمار غرب در ایران بود.
فعالیت های بیدارگرانه اش باعث دستگیری او در سال ۱۳۳۶ و انتقال فوریاش به زندان قزلقلعه در تهران به مدت هشت ماه شد.
پس از قبول شدن در بورس تحصیلی، علی شریعتی برای مدتی دست از فعالیتهای سیاسی کشید و برای ادامه تحصیلات عالیه به فرانسه رفت.
او از این دوران برای مطالعه جدی و نیز فعالیت علنی سیاسی در راه احقاق حقوق بشر و آزادی دموکراتیک در ایران، بهرهبرداری خوبی کرد.
وی اندکی پس از رسیدن به پاریس به گروه فعالان ایرانی نظیر ابراهم یزدی، ابوالحسن بنیصدر، صادق قطبزاده و مصطفی چمران پیوست و در سال ۱۳۳۸ سازمانی بنام «نهضت آزادی ایران» (بخش خارج از کشور) بنیان گذاشته شد.
حدود دو سال بعد شریعتی دو جبهه تحت نامهای جبهه ملی ایران در آمریکا و جبهه ملی ایران در اروپا را تأسیس کرد.
در جریان کنگرة جبهه ملی در ویسبادن (جمهوری آلمان فدرال) در اوت ۱۹۶۲، شریعتی با توجه به قدرت فکری و قلمیاش، بعنوان سردبیر روزنامه فارسیزبان جدیدالانتشار ایرانی در اروپا یعنی «ایران آزاد» انتخاب شد.
اولین شماره این نشریه در ۱۵ نوامبر ۱۹۶۲ منتشر گردید.
این نشریه دیدگاههای روشنفکران ایرانی خارج و نیز واقعیتهای مبارزات مردم ایران را منعکس می کرد.
زندگی مخفیانه شریعتی از آبان ماه ۱۳۵۱ تا تیر ماه ۱۳۵۲ به زندگی مخفی روی آورد.
ساواک به دنبال او بود و از تعطیلی حسینیه ارشاد به بعد، متن سخنرانیهای شریعتی با اسم مستعار به چاپ می رسید.
در تیر ماه ۱۳۵۲، علی شریعتی در نیمه شب به خانهاش مراجعه کرد و دو روز بعد به شهربانی مراجعه کرد و خودش را معرفی کرد.
بعد از آن روز به مدت ۱۸ ماه به انفرادی رفت.
فوت وی در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ در حالیکه سه هفته از سفرش به انگلستان می گذشت، در ساوتهمپتون از دنیا رفت.
دلیل رسمی مرگ وی حمله قلبی اعلام شد.
دکتر شریعتی وصیت کرده بود که وی را در حسینیهٔ ارشاد دفن کنند، ولی در قبرستانی کنار آرامگاه حضرت زینب(س) خواهر حضرت امام حسین بن علی(ع) در شهر دمشق به خاک سپرده شد .
اندیشه ها شریعتی یکی از متفکران مسلمان بود و در عین حال، رویکردی نقادانه نسبت به برخی از باورهای مذهبی داشت.
او به طور خاص، تشیع صفوی را مظهر سنت مسخ شده میداند و آن را توام با اسارت پذیری، خرافه، تقلید و جبر گرایی معرفی می کرد.
وی همچنین از نگاه سطحی به مدرنیته نیز انتقاد میکرد و معتقد بود که راه پیشرفت و ترقی ملتهای شرقی، متفاوت از راهی است که غرب پیمودهاست.
البته استفاده آگاهانه از تجربیات مدرنیته در غرب، مورد پذیرش شریعتی قرار داشت.
در عین حال که وی به مکتب های غیر اسلامی در جهان منتقد بوده و با آنها ضدیت میکرد، ولی در عمل تا حدی تحت تاثیر مارکسیسم بالاخص سوسیالیم اقتصادی و سوسیالیسم انقلابی قرار داشت.
در آثار و سخنان وی، رگه های این تاثیرپذیری در موارد متعدد مشهود است.
ترجمه کتاب جوده السحار در مورد ابوذر، که عنوان ابوذر؛ خداپرست سوسیالیست را بر آن نهاد از این جمله است.
انتهای پیام/2002/خ

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان