۱۷/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۰۷ جمعه

صبح قزوین زندگینامه مجاهد شهید حضرت آیت الله سعیدی
کد خبر: ۶۳۷۶ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

مناسبت روز‎؛

زندگینامه مجاهد شهید حضرت آیت الله سعیدی

دربارة امام (ره) گفته بود: به خدا سوگند اگر مرا بکشید و خونم را بر زمین بریزید، در هر قطره خونم نام مقدس خمینی را خواهید یافت.

زندگینامه مجاهد شهید حضرت آیت الله سعیدی

مجاهد شهید حضرت آیت الله سعیدی در تاریخ دوم اردیبهشت 1308 چشم به جهان گشود.
پدر بزرگوارش حجت الاسلام سید احمد سعیدی اسم فرزند عزیزش را محمدرضا گذاشت.
در دوران طفولیت مادرش را از دست داد و تحت نظر پدر مشغول به تحصیل شد.
ادبیات عرب را در مشهد آموخت و از دروس فقه و اصول معارف استادان بزرگی چون حاج شیخ کاظم دامغانی، مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینی و حاج شیخ مجتبی قزوینی تلمذ کرد.
آیت الله سعیدی به خاطر استعداد سرشاری که داشت و زحمات فراوانی که تحمل کرد مدارج و مراحل علمی را با سرعت پیمود.
پس از ازدواج برای طی مراحل بعدی علوم اسلامی عازم حوزة علمیه قم شد و در آن شهر در محضر آیت الله العظمی امام خمینی (ره) حاضر شد و سرانجام با زحمات طاقت فرسا و تلاشهای پیگیر به مرحلة عظیم استنباط و اجتهاد رسید.
آیت الله سعیدی ضمن ادامة تحصیل و تدریس طلاب به مسافرتهای تبلیغی نیز  می رفت و همان روزها یکبار در آبادان به خاطر سخنرانی افشاگرانه و ضد رژیم به زندان افتاد اما در اثر تلاش آیت الله العظمی بروجردی (ره) از زندان آزاد شد.

پس از آن ماجرا، گروهی از ایرانیان مقیم کویت برای تبلیغ اسلام، خواستار عالم صالح و مبلغ توانایی شدند.
این مأموریت و رسالت به آیت الله سعیدی واگذار شد.
با فرا رسیدن سال 1341 و شکل گیری نهضت روحانیت، ایشان به­ همراه بسیاری دیگر از روحانیان، به گرد شمع وجود حضرت امام (ره) پروانه­وار به گردش در آمدند و در راه نیل به اهداف متعالی آن پیشوای بزرگ، از فدای جان دریغ نورزیدند.
پس از آنکه حرکت روحانیت رشد یافت و در رأس همه، سخنان و اعلامیه­های حضرت امام (ره) در همه جا شور و هیجان و قیام و انقلاب به وجود آورد، رژیم شاه به ناچار آن مرجع و رهبر عظیم­الشأن را دستگیر نمود و در پادگان عشرت آباد، تحت نظر گرفت.
پس از این واقعه، شاگردان امام حوزه­های درسی را تعطیل کردند و در منزل مراجع تحصن اختیار نمودند.
این تجمع با سخنرانیها و مشورتها منجر به اتخاذ تصمیمی از جانب علما و فضلا و مراجع تقلید قم و سایر شهرستانها مبنی بر هجرت به سوی تهران و اعتراض همه جانبه علیه دستگیری حضرت امام شد و در سایة همین اتخاذ و تصمیم راسخ بود که رژیم شاه به هراس افتاد و پس از مدتی امام را آزاد ساخت.

نهضت امام خمینی (ره) راه پرمخاطره ای در پیش داشت و آن یگانه رهبر بیدار دل و شجاع مصمم بود که تا پای جان از اسلام عزیز دفاع کند و از هیچ مانعی ترس و بیم به خود راه ندهد.
آیت الله سعیدی از تصمیم و ارادة راسخ امام (ره) و قدرت عجیب و عظیم ایمان و توکل آن بزرگوار، نیرویی تازه گرفت و راه سراسر رنج و مبارزه و خطر را با میل و اشتیاق انتخاب کرد.
آیت الله سعیدی دربارة دمیده شدن این روح امید و مبارزه در خود، ملاقاتی را که با امام (ره) داشته است مؤثر دانسته و عامل اصلی معرفی می کند.
آن شهید بزرگوار درباره چنین می گوید: « هنگام نماز مغرب و عشا به منزل امام رفتم، می خواستم با ایشان مذاکره کنم، امام آماده نماز بود، وقتی منظورم را فهمید اندکی نماز را تأخیر انداخت.
به عرض رساندم: آقا! طبق برداشتی که من کرده ام، از این  به بعد شما در مبارزات خود، یاوران کمتری خواهید داشت.
امام فرمود: سعیدی! چی می گویی؟! به خدا قسم اگر تمام جن و اِنس پشت به پشت هم بدهند و در مقابل من بایستند، چون من این راه را حق یافته ام، از پای نخواهم نشست.

مرحوم سعیدی پس از این دیدار و استماع سخنان جانبخش امام (ره) می گوید: « با سخنان امام چنان دلگرم شدم که روح تازه ای در وجودم دمیده شد و ایمان بیشتری به قیام و حرکت امام پیدا کردم.
» آیت الله سعیدی از تصمیم و ارادة راسخ امام (ره) و قدرت عجیب و عظیم ایمان و توکل آن بزرگوار نیرویی تازه می گیرد و راه سراسر رنج و مبارزه و خطر را با میل اشتیاق انتخاب می کند.
آیت الله سعیدی به دنبال تلاشهای پیگیری که جهت معرفی   امام (ره) و نهضت پربرکتش داشت، هجرتی به عراق کرد و در آنجا جلساتی تشکیل داد و نهضت   حضرت امام (ره)  و شخصیت والای روحانی او را تشریح نمود و تلاش و خدمات او بود که زمینه های استقبال از امام را فراهم ساخت.
وی پس از مراجعت با صلاحدید حضرت امام (ره) به امام جماعت مسجد  موسی بن جعفر (ع) در تهران برگزیده شد و این مسجد بود که به صورت سنگری برای مبارزه آن شهید سعید درآمد جوانان به گرد او جمع شدند و در سایة فعالیتهای علمی وی، از چشمه های معارف اسلامی جرعه­ها برگرفتند، تلاشهای آیت الله سعیدی در این پایگاه هدایت و مبارزه، عبارت بود از: تفسیر قرآن کریم، سخنرانیهای متعدد که بیشتر آن توسط خود او صورت می گرفت، ایجاد کتابخانه، دعوت سخنران از قم و .
.
.

افزون بر فعالیتهایی که در مسجد داشت، برای گروهی از بانوان در منزل خویش جلساتی تشکیل داد و به تدریس جامع المقدمات، سیوطی، مغنی و نیز عروه الوثقی پرداخت که این تلاشها سبب شد شاگردان او پس مدتی با طی دوره های معارف اسلامی، به عنوان مبلغ اسلامی جلسات زنانه تشکیل دهند و به معرفی اسلام همّت گمارند.
از فعالیتهای چشمگیر مرحوم سعیدی، ترجمه رساله امر به معروف و نهی از منکر امام (ره) از کتاب تحریر الوسیله و چاپ و نشر آن در میان جوانان بود.
همچنین آن شهید بزرگوار نوارهای امام (ره) را در نجف تحت عنوان   «ولایت فقیه» چاپ و تکثیر کرد.

ساواک وقتی تبلیغات مؤثر آیت الله سعیدی را مشاهده کرد، او را ممنوع المنبر نمود، اما آیت الله سعیدی دست از فعالیت نکشید و از محل خود خارج شده و به محلهای دوردست و روستاهای اطراف تهران می رفت و به کار خویش ادامه می داد.
شهید سعیدی در سال 1345 دربارة جنایات اسرائیل سخنرانی مهمی کرد و همین سخنرانی باعث شد او را دستگیر کنند و 61 روز در حبس نگهدارند.
در اردیبهشت 1349 بعد از اینکه رژیم با تصویب کاپیتولاسیون سر­سپردگی کامل خود را به اثبات رسانید از سرمایه گذاران آمریکایی دعوت به عمل آورد تا باصطلاح در ایران سرمایه گذاری کنند و در واقع در یک حرکت استعماری اقتصاد ایران را کاملاً در اختیار آمریکاییها قرار دهد.
به دنبال این حرکت، علمای حوزة علمیه قم، در 11 اردیبهشت همان سال، با انتشار   اطلاعیه ای، مردم را از این خطر بزرگ مطلع ساختند.

در این میان آیت الله سعیدی نیز ساکت نماند.
علیه استعمارگران دست به فعالیتهای شدید زد و با انتشار اعلامیه ای به زبان عربی خطاب به علمای کشورهای اسلامی، آنها را دعوت به قیام و مخالفت نمود.
رژیم شاه که از حرکت پرخروش آیت الله سعیدی به وحشت افتاده بود او را دستگیر و در قزل قلعه زندانی کرد.
و تحت شدیدترین شکنجه­ها، در روز چهارشنبه 20 خرداد 1349 آن عالم مجاهد را به شهادت رسانید.
پیکر آن مرد بزرگ فردای شهادتش تحویل فرزند ارشدش شد.
و سرانجام به طور مخفیانه جنازة ایشان در وادی­السلام قم  به خاک سپرده شد.

پیام شهید دربارة حضرت امام خمینی (ره)

آیت الله سعیدی علاقه و ارادت خاصی نسبت به حضرت امام خمینی (ره) داشت.
دربارة امام (ره) گفته بود: به خدا سوگند اگر مرا بکشید و خونم را بر زمین بریزید، در هر قطرة خونم نام مقدس خمینی را خواهید یافت.

“ حضرت امام شبیه­ترین عالمان نسبت به ولی­الله، امام زمان علیه السلام و آباء طاهرینش می باشد.

“ مرا بگیرید و به بند و حبس کشید تا آن­وقت از من سلب مسئوولیت شود، چه اگر آزاد باشم فریاد می زنم، حقایق را می گویم و افشاگری می کنم.
من این لباس را پوشیده­ام و از بیت المال امرار معاش می کنم که پاسدار اسلام و وفادار به رهبرم، امام خمینی باشم .
.
.
.
.
بنابراین باید فریاد بزنم و جز این چاره­ای ندارم”

اعلامیه امام درباره آیت الله سعیدی

این تنها سعیدی نیست که با این وضع اسف انگیز درگوشه زندان از پای در می‌آید بلکه چه بسا افراد مظلوم و بی‌گناه به جرم حقگویی در سیاهچال‌های زندان مورد ضرب و شتم و شکنجه‌های وحشیانه و رفتار غیر انسانی قرار می‌گیرند.
اینجانب کراراً خطر دولت اسراییل و عمال آن را به ملت گوشزد کردم که باید مقاومت منفی کنند و از معامله با آنها احتراز جویند.
اکنون راه را برای مصیبت بزرگتری باز کرده‌اند و ملت را به اسارت سرمایه‌داران می‌خواهند، درآوردند.
من قتل فجیع این سید بزرگوار و عالم فداکار را که برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را هدیه نمودند، به ملت ایران تعزیت می‌گویم و از خداوند متعال رفع شر دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسألت می‌نمایم.

جهاد کلامی

“به خدا قسم اگر مرا بکشید و خونم را بر زمین بریزید در هر قطره خون من نام مقدس امام خمینی (ره) را خواهید دید.
” این جملات پرصلابت را سیدی فریاد می‌کرد که با هر کلامش پایه‌های کاخ‌های ستم محمدرضا پهلوی به لرزه در می‌آمد.
آیت الله سعیدی با اینکه در محضر بزرگان حوزه تا مرتبه اجتهاد پیش رفته بود اما افتخارش این بود که امام (ره) را مقتدای خویش می‌دانست و می‌گفت: «حضرت امام (ره) شبیه‌ترین عالمان نسبت به ولی الله امام زمان (عج) و آباء طاهرینش است.
» این سید بزرگوار در ضمن جهاد و مبارزه علیه استبداد حکومت پهلوی، آثار گرانقدری از خود به جای گذاشت که عبارتند از:

-1آیا دین موجب عقب ماندگی است؟

-2آزادی زن

-3 اتحاد در اسلام

-4کار در اسلام

-5استفتاآت (مجموعه 64 استفتاء از امام (ره))

-6 رساله امر به معروف و نهی از منکر “ترجمه از تحریر الوسیله”

-7نقد و بررسی و حاشیه نویسی بسیاری از کتابهای اجتماعی و سیاسی

-8تقریرات درسی آیت الله بروجردی

-9سیزده جزوه از مسجد موسی بن جعفر (ع)

وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیتنامه من سید محمد رضا سعیدی خراسانی:

پسران من همگی اهل علم و تبلیغ برای خدا شوید.
دختران من به شوهر اهل علم و تبلیغ همسر شوید.
در زندگی با هم متحد باشید و برای دنیا با هم اختلاف نکنید.
همگی حق مادر را رعایت کنید و جنازه مرا در قم دفن کنید و مرا دعا کنید .
.
.

هر کس که می‌خواهد زحمت فاتحه خواندن برایم بکشد، بگویید در عوض یک مسأله یاد بگیرد و عمل کند.
هر کس به من بدهکار است، من که صورت ندارم، اگر تا آخر عمرش نتوانست بپردازد، بری الزمه است.

تاج شهادت

زمانی که مسئله سرمایه گذاری امریکایی ها کیان ملت ایران را تهدید می کرد، شهید والامقام آیت الله سعیدی به خروش آمد و در نامه ای خطاب به علما و بزرگان، آنان را به صادر کردن فتوا علیه این قراردادهای ننگین دعوت نمود و با این عمل خود بر پیکره فاسد دژخیمان پهلوی لرزه انداخت و همین امر موجب دستگیری و انتقال وی به زندان قزل قلعه شد.
در بیست خرداد سال 1349 ش پس از ده روز شکنجه شدید، در حالی که عمامه سیاهش را به دور گردنش پیچیده بودند، شربت شهادت نوشید.

منبع : روزها و رویدادها / یادنامه شهدای 57/ سایت شهید آوینی

انتهای پیام/

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان