۱۷/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۰۷ جمعه

صبح قزوین توصیه های اخلاقی متناسب با سبک زندگی اسلامی کدامست؟
کد خبر: ۳۴۹۶۳ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

یادداشت روز؛

توصیه های اخلاقی متناسب با سبک زندگی اسلامی کدامست؟

استادان و مشاوران و مددكاران اجتماعي مدرن، در واقع به شهروندان میآموزند كه رفتاري را بياموزند تا زندگي براي آنها و ديگران لذت بخش تر باشد اما هیچ گاه اين سؤال پاسخ داده نمی شود كه چرا شهروندان مدرن كمتر به آموزشهایی كه می بینند پايبند می مانند.

توصیه های اخلاقی متناسب با سبک زندگی اسلامی کدامست؟

سرویس فرهنگ و هنر صبح قزوين؛

 مفهوم رفتار اخلاقي در دو سبك زندگي اسلامي و غربی، نكته ي مهمي است كه بايد مورد برسي قرار بگيرد.

1-     هر عالمي، ادبي دارد، ادب در باطني ترين معناي خود، تجلي نسبت ميان آدمي و هستي است ادب ظهور معنايي است كه ما از نحوه بودمان در عالم دريافت مي كنيم.

 اما در فهم ظاهري و اجتماعي، ادب اصطلاحاً رعايت قواعدي است كه با تاييد عموم اهالي آن عالم همراه است و عدم رعايت آن شماتت و تقبيح آن‌ها را در پي دارد؛ متناسب با بنيان هاي نگرشي هر حوزه تمدني، ادب آن عالم با ديگري تفاوت پيدا می‌کند.

2- به طور مثال در فهم ادب كلان شهرهاي مدرن به نوعي رفتار خاص اشاره می‌شود كه اصطلاحاً (Sivil Inattention)  يا بی توجهی مدنی گفته می‌شود.

 بي توجهي مدني يعني اين كه شهروند جامعه مدرن در مواجهه اتفاقي با رهگذران آشنا، به جاي آغاز گفتگو و احوال‌پرسی، تغافل می‌کنند و از كنار آن‌ها با بي اعتنايي می‌گذرند.

 بشر جديد عليرغم سعي وافري كه در تحريك كنندگي و جلب نظر ديگران دارد ولي باطناً از بودن با آدميان می‌هراسد.

 او خاص می‌پوشد، خاص آرايش می‌کند، خاص می‌خرامد، خاص حرف می‌زند، اما در عين حال بي اعتنا و منفرد باقي می‌ماند.

 بنابراين می‌توان گفت ادب زندگي اجتماعي در كلان شهرهاي مدرن دقيقاً نوعي بي ادبي در اجتماع مسلمين است در كلان شهرهاي مدرن، آنچه كه عرفاً رفتار گرم و صميمي خوانده می‌شود، به نوعي فضولي و مزاحمت تعبير می‌شود.

 بر همین سياق، شهروند مدرن حتي وقتي رهگذري می‌خواهد از او وقت را بپرسد يا در پيدا كردن نشاني از او كمك بگيرد، احساس عدم امنيت می‌کند.

 درحالی‌که ادب اجتماعي ايران، متضمن برقراري ارتباطات ميان فردي وثيق ولو به بهانه هاي كوتاه مدت و گذري بوده است به رواياتي مراجعه كنيد كه به پرسيدن اسم همسفر و جويا شدن احوال او در موقعیت‌های مختلف اشاره دارد.

3-     برخي فلاسفه تاريخ معتقدند شهروندان در كلان شهرها هرچند ظواهر ادب و اخلاق اجتماعي را رعايت می‌کنند ليكن عميقاً بي ادب، خام و بي بهره از تربيت انساني و اجتماعی‌اند.

 ادب و اخلاق اجتماعي آن‌ها صرفاً رعايت ظواهري است كه نوعي تشخّص اجتماعي به آن‌ها می‌دهد بنابراين نماد هويت به حساب نمی‌آید.

 آن‌ها لباس‌های خوب می‌پوشند، بهداشت را رعايت می‌کنند، صف و نوبت را مراعات می‌کنند، در مترو و تاكسي بلند حرف نمی‌زنند و.
.
.
.
اين آداب عموماً نوعي رفتار ناشي از عادت و بدون ارتباط با فهم و احساس عميق انساني است.

 به عبارتي ادب ظاهري شهروندان مدرن، با نوعي بي ادبي و بي تعهدي عميق باطني هم نشین می‌شود كه ناشي از سرگشتگي او و البته عين گسستگي و جدا افتادن او از معناي اصيل حيات است .

به طور مثال از يك رهگذر خوش لباس انتظار نمی‌رود كه هنگامی که دو كودك را در حال زد و خورد می‌بیند، پادرمياني كند و آن‌ها را به صلح و آشتي دعوت كند؛

 يا اگر كسي از او تقاضاي كمك می‌کند با احساس تعهد براي او وقت بگذارد؛ يا با شنيدن صداي گريه و شيون از خانه همسايه، جوياي احوال او شود؛ او راه خود را می‌گیرد و با بي توجهي مدني به خود می‌پردازد.

مفاهيمي چون احترام به ديگران، تواضع، آرامش، صبر، مسووليت پذيري و.
.
.
همگي مفاهيمي مشترك‌اند كه روانشناسي جديد هم به كرّات از آن‌ها به عنوان ادب اجتماعي و اخلاق عمومي ياد می‌کند.

 اما تفاوت بنياديني در تلقي از اين مفاهيم با تلقي ديني از آن‌ها دارد بسيار ديده و شنیده‌اید كه روانشناس خوش لباس و متشخصي به آرامي شهروندان را به آرامش، صبر و رعايت حقوق ديگران سفارش می‌کند .

استادان و مشاوران و مددكاران اجتماعي مدرن، در واقع به  شهروندان می‌آموزند كه رفتاري را بياموزند تا زندگي براي آن‌ها و ديگران لذت بخش تر باشد اما هیچ گاه اين سؤال پاسخ داده نمی‌شود كه چرا شهروندان مدرن كمتر به آموزش‌هایی كه می‌بینند پايبند می‌مانند.

4-     اخلاق و ادب در سبك زندگي مدرن عليرغم اشتراك در صورت الفاظ، تفاوتي مبنايي با اخلاق و ادب در سبك زندگي ايراني -اسلامي دارد.

 به اصطلاح گفته می‌شود اين دسته از مفاهيم دچار فروكاست يا تقليل و تحويل در معانی شده‌اند .

اخلاق و ادب در تلقي ديني، متصف شدن ظاهري به برخي اوصاف و يا رعايت قواعد صوري اجتماعي نيست به عبارتي صبر، تواضع، آرامش و عزتمندي.
نه به عنوان مجموعه رفتارهايي كه بايد آموخته شوند يا قواعدي كه بايد رعايت شوند، كه به عنوان ملكات نفساني شناخته می‌شوند .

علامه طباطبائی صاحب تفسیر المیزان می‌فرمایند: علم اخلاق عبارت است از فنی كه پیرامون ملكات انسانی بحث می‌كند، ملكاتی كه مربوط به قوای نباتی و حیوانی و انسانی اوست برای این هدف بحث می‌كند كه فضائل را از رذائل جدا سازد

  المیزان، ج 1، ص 368)

اين تعريف و تعاريف مشابه، اخلاق را برآمده از خلق و باطن انساني می‌دانند كه تجليات ظاهري آن در شكل رفتار ظاهري و ادب اجتماعي ديده می‌شود به تعبیر عرفان اسلامي انسان صادراتي دارد هماهنگ با واردات او و آنچه از او سرمي زند ثمره ملكات نفساني او و حاصل تربيتي است كه واجد آن شده است.

 در حكمت اسلامي، فضايل اخلاقي مرحله ايست كه در وجود انسان محقق می‌شود و در واقع انسان در طي مراتب سلوك واجد اين مرتبه می‌شود و فضايل به صورت ملكاتي در تملك نفس او در می‌آیند.

 تلقي این‌چنینی از اخلاق طبعاً هم نشین با حضور، ذكر، خلوت و عبادت است و نه ثمره آموزش‌های شهروندي يا توصيه هاي ايمني يا مهارت افزايي و امثال اين تعابير عرفي.

5-     امروزه زياد ديده می‌شود كه متناسب با فرهنگ عمومي كلان شهرهاي مدرن، توصيه هاي اخلاقي ناشي از معاني باطني، جاي خود را به مفاهيم تقليل يافته و عرفي می‌دهند.

 زماني روي قبض‌های آب و برق اين عبارت آمده بود كه مصرف بي رويه موجب ضمان است؛

 اين تعبير يك تحذير و هشدار اخلاقي و شرعي است و با اين جمله كه ارائه بليط نشانه شخصيت شماست به طور مبنايي متفاوت است.

اولي نمايانگر ارتباط معنايي آدمي با يك زيست باشعور است و دومي نمايانگر دست و پا زدن براي جعل هويت براي انساني است كه در پي جلب توجه ديگران است؛

اولي هشداري است مبتني بر تعهد باطني مخاطبان به نسبت ميان رفتارهايشان و نتايج شرعي و اخلاقي آن؛ و دومي يك هشدار نسبت به تشخّص ظاهري اجتماعی است.

بنابراين شهروند مدرن می‌آموزد در مواقعي كه نظارت عمومي وجود ندارد، رعايت قواعد اخلاقي هم ضرورتي ندارد او به طور مكانيكي در مواقع لزوم مؤدب به ادب شهروندي است و در مواقع ديگر انساني است به غايت خام و تربيت نشده كه به اقتضاء نفس خود رفتار می‌کند.

"دکتر وحید یامین پور"

انتهاي پيام/2002

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان