هالیوود با استفاده از کوتاهی ما در معرفی آخرالزمان دروغین موفق بوده است

روح الله بهشتی پور در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر صبح قزوین، با اشاره به اینکه یکپارچگی اجتماعی و روابط صحیح و واقعی اجتماعی یکی از خصوصیات سبک زندگی اسلامی است اظهار داشت: در روایات دینی ما به شدت به وجود "محبت" بین افراد تاکید شده است و از این رویکردی که امروزه بین جوامع رواج پیدا کرده است و افراد از حال واقعی یکدیگر بی خبرند، نهی شده است.

وی حفظ حرمت همسایه راهمراستا با حفظ حرمت مادر تلقی کرد و افزود: به عنوان نمونه در روایات، روابط همسایگی یک امر واجب است اما در نظام مدرنیته، بر اساس اندیشه "فردیت" روابط همسایگی در حال تضعیف و اتمیزه شدن است.
به دلیل تسلط این اندیشه بر سبک زندگی امروز ما، روابط خانوادگي، همسايگي و معاشرت هاي فاميلي به شدت در حال از بین رفتن است.

استاد دانشگاه بین الملل قزوین ادامه داد: با آن که حفظ حرمت ها و حریم ها در یک زندگی اسلامی از اساسی ترین مسائل است با این حال نوع معماری امروز به تبعیت از مدرنیزاسیون شهری به گونه‌ای طراحی شده است که عموما خالی از حفظ این حرمت ها و حریم هاست.

وی ارزیابی سبک زندگی را در واقع ارزیابی داستان اجتماعی و زندگی شخصی فرد دانست و اذعان داشت: بر اساس این قاعده روان شناسی، سبک زندگی امروز ما استوار بر سبک زندگی آمریکایی است و مطابق با الگوهایی پیش می رود که اندیشمندان و فیلسوفان مدرنیته آن را طرح کرده اند.
منتهی یک قانون ساده جامعه شناختی می گوید: هر تحول و تغییر خارج از قاعده ای، منجر به پیامدهای ناخواسته بسیاری می شود.
به همین دلیل فیلسوفان امروز مدرنیته این تغییرات را جهش یافته و خارج از کنترل و پیش بینی خود می دانند.

بهشتی پور خاطرنشان کرد: از آنجا که انسان در مراحل ابتدایی، فاقد مهارت های شناختی برای مفهوم سازی از محیط خود است، سبک زندگی در سطح نیمه هوشیار او ایجاد می شود.

کارشناس سبک زندگی در ادامه یادآور شد: زمانی که فرد در زمان طفولیت به صورت ناهشیارانه و غیر ارادی با سبک زندگی مرسوم و متداول مواجه می‌شود، انتخاب او دیگر هشیارانه نبوده و ارادی و بر پایه واقعیات نیست و به قول وینگر توهم انتخاب نوعی سبک زندگی را کرده است در حالی که در سبک زندگی امریکایی، انتخابی به معنای واقعی وجود ندارد.
در واقع عموم ما سبک زندگی موجود را به عنوان سبک زندگی مطلوب به تصور این که خود آن را انتخاب نموده ایم، پذیرفته ایم.

وی به آسیب های سبک زندگی غلط خانواده های امروز اشاره کرد و ابراز داشت: فرد چون در حال رشد کردن است و آن چیزی را که می‌بیند مبنای مطلوبیت قرار داده است، آن سبک زندگی که وجود دارد را  سبک زندگی مطلوب فرض می‌کند، حال ممکن است آن سبک زندگی براساس مبانی الهی باشد یا تصورات شیطانی، چون برای طفل فرق نمی‌کند که بر چه اساسی عمل کند زیرا می‌خواهد که با محیط موجود خود را سازگار کند.

این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به کارکردهای سازگاری با محیط اطراف تصریح کرد: این سازگاری از جهتی خوب است چون اگر انسان نتواند خود را با وضع موجود سازگار کند، شخصیت او متزلزل می‌شود و شکل نمی یابد، در اینجاست که وظیفه سنگین مسولان فرهنگی در انتقال سبک زندگی مطلوب و آموزش و ترویج دقیق و فنی آن روشن می شود.

وی در ادامه اضافه کرد: یکی از راهکارهای این مهم، "طراحی یک سبک زندگی راهبردی بدیل و جایگزین و روایتگری داستانی-رسانه ای آن" است.
با تجربه ده ساله ای که در این مسیر داشته ایم می توان با توجه به این راهکار، امیدوار بود که اختلال های شخصیتی و ناهنجاریهای اجتماعی که بازنمودهایی از سبک زندگی اشتباه است مرتفع گردد.

استاد دانشگاه امام خمینی(ره) گفت: البته یکی از جنبه های سبک زندگی امریکایی که در روانشناسی فردی نیز بر آن تاکید شده است انتقال این احساس است که "ما از عهده زندگی بر نمی آییم".
این تصور، کلید ورود ما انسان ها به "فردیت"، عدم تعلق به جامعه و خانواده و احساس ناتوانی بوده است.

وی در پایان ابراز داشت: امیدوارم این جنبه از سبک زندگی رایج، بیش از این باعث فردیت و سلب مسولیت و سرانجام احساس ناتوانی در مسولان فرهنگی ما نگردد.
علاوه بر این که یادآوری می نمایم که سهمگین ترین رخداد فرهنگی برای کشور ما این است که سبک زندگی ما به دست مسولانی باشد که نه تنها به راهبردی در این زمینه نرسیده باشند بلکه خود دچار نوعی توهم انتخابگری نسبت به سبک زندگی باشند.

 انتهای پیام/2002/خ