صبح قزوین ؛----- لیلا امیری.
قرار است روایتگر مراسمی باشم که خاطرات کودکیام را زنده کرده و مرا به گذشته میبرد. هدیه آن روز من کتاب کوچکی بود که تا رسیدن به منزل شعر آن را حفظ شدم و با شوقی وصف نشدنی برای پدرم خواندم و در این روز که راهی جشن تکلیف دانش آموزان مدرسه ساعی شدم هرچه به ذهنم فشار آوردم، فقط این دو بیت برایم تداعی شدند:
" به سن تکلیف رسیدهام من/ 9 سال دارم سپیدهام من
خوشا به حالم با این سعادت/ میگیرم امسال جشن عبادت"
وارد مهد قرآنی شدم که به نام حسینیه خانم مشتاقی معروف است و امروز پذیرای فرشتههایی 9 ساله است که به گفته خانم جباری مدیر مدرسه، قرار است دست بیعت و دوستی به مادر خوبیها حضرت فاطمه زهرا(س) بدهند.
تعدادی از دانش آموزان با چادرهای سفید و بالهای صورتی و فرشته گون دستهای یکدیگر را گرفتهاند و خانمی در حال فیلم برداری از آنهاست، از بین آنها عبور کرده و به سالنی میرسم که والدین و به همراه فرزندانشان در آن حضور دارند.
با اینکه ساعت ابتدایی مراسم بود اما حضور بیشتر مادران و به طبع کمتر پدران چشمگیر است، یاد جشن تکلیف خودم افتادم که فقط بچههایی که به سن تکلیف رسیده بودند به همراه مدیر مدرسه خود در سالنی بزرگ حضور داشتند و احساس غریبگی خاصی به ما غالب شده بود؛
اما در این مجلس شوقی در صورت والدین وجود داشت که هر از گاهی با گره خوردن نگاهشان با دخترانشان، خندهای را بر لب دوطرف مینشاند.
سفرهای جلوی سِن در مرکز سالن به سیاق سفرههای عقد چیده شده که دانش آموزان آن را به نام سفره جشن نماز میشناسند؛
دانش آموزان گروه گروه پس از فیلم برداری که از ورود آنها به داخل سالن صورت میگرفت، روبروی سفره روی سجادههای زیبای خود نشسته و با شوق و ذوق منتظر شروع جشن بودند.
آرام آرام فضا شلوغتر شد و مادرها و پدرها به همراه دسته گل و هدیههایی که ویژه دختر خود آماده کرده بودند وارد سالن شدند، وقت را غنیمت شمرده و به سراغ والدینی که دور تا دور سالن روی صندلی نشستهاند، میروم.
مادر آتنا که گویی ذوق و نشاط جشن دخترش در وی نیز اثر گذاشته، میگوید: «مدرسه محرک بهتری برای تشویق بچهها به سوی یادگیری احکام دینی است، این جشن زمینهای برای ترغیب دانش آموزان به سوی معنویات است. مدرسه با برنامهریزی دو ماهه این جشن را برگزار کرده و این برنامه یک مرحله از زندگی بچههاست که باید خانوادهها و مسئولین آموزش و پرورش با استمرار این فضاها و هدایت شور و شوق دانش آموزان این آموزشها را برایشان تثبیت کنند. دخترم از مدتها پیش تا امروز به همت مدیران مدرسه اقامه و اذان و نماز را یاد گرفت و حتی معانی آنها را حفظ کرد و میگفت دوست دارد از این به بعد برای نماز صبح هم بیدار شود.»
مادر یگانه سادات معتقد است: «جشن تکلیف یکبار اتفاق میافتد و برگزاری باکیفیت از نکات مهمی است که باید از سوی مدیران مدارس و حتی مسئولین آموزش و پرورش جدی گرفته شود، چراکه این جشن نقطه مهمی از زندگی فرزندان ما در مواجه با احکام اسلامی است. چند روز پیش خاطره جشن تکلیفم را برای دخترم تعریف میکردم که بسیار ساده بود و به این گستردگی برگزار نمیشد، اما توجه به کیفیت و کمیت مراسم در کنار هم میتواند بر عمق و تاثیرگذاری این نوع از جشنها بیفزاید، لباس و چادر زیبا و خوش رنگ و هدیهای که مدارس و والدین به بچههای خود در این روز میدهند و نوع برگزاری جشن، برکتی به همراه دارد که بچهها را به سمت ماندگاری معنویات در زندگی ترغیب میکند.»
مادر یگانه سادات خانومی محجبه و خوش برخورد است در ادامه صحبتش به نکته جالبی اشاره میکند: «برخی از خانوادهها به علت سطح پایین مالی خود راضی به این مقدار هزینه کردن نیستند؛ اما ما در دوره بزرگ شدن فرزندانمان به میزان زیادی برایشان هزینه میکنیم که شاید برخی از مواردش غیر ضرور باشد؛ اما این هزینه کردن پربار و با کیفیت است چون دانش آموزان در یک جمع دوستانه و با رغبت به سمت یادگیری و اجرای احکام دینی خود سوق داده میشوند که شاید این موضوع به صورت فردی در خانواده قابلیت اجرایی مانند برگزاری جشن تکلیف را نداشته باشد.»
در حالی که گرم گپ و گفت با مادران هستم نواهای تواشیح پخش میشود تا هم والدین به جشن برسند و هم حاج آقا پورآرین به عنوان شروع کننده برنامههای جشن بچهها وارد سالن شود.
فضای سالن مثل جشن تولدها تزئین شده بود و نگاهم در حین مصاحبه با سفره جشن نمازی که در حال پُرشدن با هدایای دانش آموزان بود گره خورد؛ اما گوش به صحبتهای مادرانی دادم که تاکیدشان بر این نکته است که نباید این جشن حالت فرمایشی پیدا کند و اکثر آنها بر تداوم و استمرار این برنامه تاکید داشتند.
در بین والدین و بستگان بچهها چشمم به مادربزرگ سرزندهای خورد که با شوقی وصف نشدنی منتظر شروع برنامه است، شاید توقع ما از این دنیا دیدهها این باشد که چطور حوصله آمدن و نشستن در این برنامه را دارند، اما این مادربزرگ مهربان میگوید: «آمده تا از نزدیک به سن تکلیف رسیدن نوهاش را تبریک بگوید.
او میگوید: نوهام از وقتی معنای رسیدن به سن تکلیف را فهمیده از ما سوالات شرعی میپرسد و جلوی پسرخاله و پسرعموهایش روسری سر میکند.» حضور این مادربزرگ این موضوع را به ذهنم تداعی کرده که چه اندازه از این نکات غافل شدهایم که این محبتهای عمیق، حتی در حد یک تبریک کوچک به نوه، تا چه اندازه میتواند در هدایت فکری فرزندانمان تاثیرگذار باشد.
یکی از مادرها به همراه دو فرزند خردسال خود آمده بود، با چادر وارد مجلس شد اما پس از نشستن چادرش را درآورد و به کناری گذاشت، حتی در پایان جشن که نوبت هدیه دادن به فرزندش است بدون چادر به روی سِن رفته و دختر محجبه خود را که چادر سفیدی بر سر دارد، در آغوش گرفت.
چه خوب است که محدودیت آوردن همراه در این جشن در نظر گرفته نشد و حتی همه اعضای خانواده برخی از دانش آموزان شاهد جشن تکلیف فرزندان خود بودند و این خاطرهای ماندگار برای آنها است.
خانم میانسالی که مجری برنامه است با شعری از حافظ مراسم را شروع میکند.
جملات دکلمه گونه مجری که با لحنی آرام همراه است نشاط لازم را از مادران گرفته، چه برسد به دانش آموزان.
برنامه با قرائت دسته جمعی قرآن توسط دانش آموزان، سرود ملی و ارائه نیایشی کودکانه ادامه یافت. از نکات جالب توجه مدرسه ساعی این است که هرکدام از دانش آموزانش 40 حدیث را از حفظ بودند و حفظ جزء سی قرآن در برنامه آموزشی آنها قرار داشت.
در ادامه برنامه شعر حجاب توسط یکی از دانش آموزان دکلمه شد، نکته جالب این بخش از برنامه سنگین بودن مضامین این شعر است، گویی مخاطبین این شعر مادران هستند و نه دانش آموزان!
هرکدام از دانش آموزان پس از اجرای برنامهای که به او محول شده، از دست خانم مدیر هدیهای کادو پیچ شده میگرفت و فقط یک بسته کوچک لوازم التحریر چسبانده شده روی آن، قابل دیدن بود.
برنامه با اجرای نمایش شناخت محرم و نامحرم از طریق عروسک گردانی دانش آموزان کلاس پنجم ادامه پیدا کرد و تک تک بستگان با همراهی بچهها، محرم و نامحرم بودنشان مشخص میشود.
اجرای نمایش یا پخش فیلم و کارهای هنری از تاثیرگذارترین بخشهایی که میتوان مفاهیم دینی را به نسل امروز منتقل کرد؛ اما در رویکردهای بخشنامهای مدارس این موضوع چندان جدی گرفته نمیشود و این در حالی است که بچهها به خوبی با این قبیل برنامهها ارتباط میگیرند.
هر مهمان جدیدی که وارد برنامه میشد دو دختر دانش آموز با لباس فرشته گونه سینی تزئین شدهای را نزدش میبردند که بستههایی حاوی میوه، شیرینی و بستهای به صورت آجیل مشکل گشا در آن قرار داشت.
با ورود حاج آقا پورآرین که چهرهای جوان و جذاب دارد شور و نشاط واقعی شروع شد، دانش آموزان جواب سلام حاج آقا را به عربی با جمله " سلام قول من رب الرحیم" پاسخ دادند.
حاج آقا با تجربهای که دارد دانش آموزان را به جنب و جوش درآورد و فضای جلسه را کاملا تغییر داد.
اولین نکتهای که این روحانی جوان به دانش آموزان میگوید احترام به پدر، مادر و معلمان است که بچهها همراه با حاج آقا با صدای بلند از پدر، مادر و معلمهایشان تشکر میکنند.
دو فرشته سفیدپوش در سمت راست و چپ سالن در نقش فرشتههایی بودند که اعمال خوب و بد انسانها را ضبط و ثبت میکنند، حاج آقا این مفاهیم و نقش هرکدام از فرشتگان را به بچهها آموزش میدهد و نقش اعمال خوب و بد را در بهشتی و جهنمی کردن انسانها توضیح میدهد.
حاج آقا عروسکی به نام "فینقیل" را نیز به همراه دارد که در اجرای برنامه همراه اوست و بچهها نیز ارتباط خوبی با این شخصیت عروسکی میگیرند.
حجت الاسلام انصاری، مسئول امور پرورشی آموزش و پرورش استان در حین اجرای نمایش "فینقیل" که با بچههای در حال صحبت در مورد محرم و نامحرم است، وارد سالن میشود.
پس از پایان نمایش "فینقیل"مراسم حالت رسمی به خود میگیرد و حجت الاسلام انصاری مسئول امور پرورشی آموزش و پرورش استان با مخاطب قراردادن دانش آموزان تازه مکلف شده میگوید:« از امروز مهمترین فیلم و عکسها از زندگی شما گرفته میشود و در قیامت اعمال ما را به صورت فیلم نشان میدهند، هم اکنون وقتی انسانها میتوانند فیلم برداری کنند خدای متعال که قدرت برتری دارد، بر این موضوع تواناست؛ با بنده خوبی بودن برای خدا فیلمهای خوبی بازی کنید؛ احترام به پدر و مادر و معلمان، دعا کردن، نماز خواندن از بهترین کارهاست، امروز شما عهدی با خدای خود میبندید و سوگندنامه یاد میکنید که پایبند به احکام و دستورات الهی باشید."
مراسم با اجرای نمایش ورود شیطان در بین دانش آموزان دنبال شد بازیگر نقش شیطان لباسی سراسر قرمز با نقابی و شنلی سیاه برتن دارد و با ورودش به سالن صدای جیغ و فریاد بچهها بلند شد.
شیطان با سر و صدا و شیطنت قصد نفوذ در بین بچهها را داشت اما آنها با گفتن ذکر بسم الله، شیطان را از جلسه دور کردند.
حاج آقاپورآرین به نقش گمراه کننده شیطان در زندگی اشاره کرد و دانش آموزان را با راهکارهای مقابله با وسوسه آشنا میکند.
خواندن نماز شکر به صورت دسته جمعی از برنامههای دیگری است که انجام میگیرد و قرائت سوگندنامه برای تازه مکلفین هم کم کم نشان میدهد که جشن به پایان خود نزدیک میشود.
در پایان مراسم زمان تحویل هدایای والدین به دختران مکلف، مدیر مدرسه تک تک دانش آموزان را به نوبت صدا کرده و مادران و برخی از پدران حاضر در جلسه در سِن حاضر شده و با تقدیم هدیه به فرزند خود تبریک میگویند.
نکته قابل تامل این صحنه حضور مادران بدحجابی است که به دختران محجبه مکلف شده خود تبریک میگویند، با تاکیداتی که حاج آقا پورآرین و حاج آقا انصاری در خصوص احترام به والدین به بچهها داشتند، آنها هنگام گرفتن هدیه، بر دست پدر و مادر خود به نشانه تقدیر بوسه میزنند.
با پایان گرفتن مراسم به سراغ حجت الاسلام پورآرین، جانشین دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر قزوین که سبک خوبی را در انتقال مفاهیم جشن تکلیف برای دانش آموزان ابداع کرده است، میروم.
پورآرین در خصوص راهکارهای استمرار این نوع از برنامهها میگوید: برگزاری جشن عبادت در مدارس پل اولیه است که استمرارش در آموزش و پرورش و سپس در خانواده ها و مدارس از نکات قابل توجه است.
وی به دلایل خلاء فرهنگی در بزرگسالی دانش آموزان پرداخت و یادآور شد: نگاههای ضعیفی در دوران رشد بچهها وجود دارد اگر از همین امروز مسئولین فرهنگی و آموزش و پرورش برنامه ریزی صحیحی را برای ماندگاری این فضاها داشته باشد و در این سنین بچهها رها نشوند در بزرگسالی و سنین دبیرستان معضلی نخواهیم داشت.
این کارشناس فرهنگی ادامه داد: متاسفانه نگاه مطلوبی به این نوع از برنامهها وجود ندارد و مدیران ما گمان میکنند فقط باید این برنامهها به صورت بخشنامهای و یک جشن معمولی نگاه شود، اما اگر این روند تغییر کند بازخوردهای مثبتی خواهد داشت، زیرا این شرایط یک فرصت مناسب برای پرورش یک نهال تربیتی است تا در سنین بالا شاهد تغییر هویتها نباشیم.
جشن که به پایان میرسد به سراغ دانش آموزانی رفتم که امروز در یک فضای شاد و صمیمی با مفهوم مکلف شدن آشنا شدند.
یکی از آنها با خندهای کودکانه میگوید: از امروز اجازه پیدا کردیم که با خدا صحبت کنیم، خیلی این جشن رو دوست داشتم و چند ماه بود که منتظر برگزاری آن بودم، از امروز باید نماز بخونیم و حجاب خودمون رو پیش نامحرم رعایت کنیم.
یکی دیگر از دانش آموزان که خیلی خودش را برای مصاحبه مشتاق نشان میدهد در ادامه حرفای دوستش بیان میکند: 9 سالگی آغازی برای پایبندی به دستورات دینی و ارتباط قوی با خدایی است که ما را آفریده؛ خودم و بیشتر دوستانم بیشتر از یک سال است که نماز و احکام اولیه دینی را از پدر و مادر خودمان یاد گرفته ایم.
آرام آرام بچهها در حالی که دستهای کودکانشان در دست پدرها و مادرها آرام گرفته است با همان چادر جشن تکلیف و سجاده کیفی که هدیه مکلف شدن آنهاست، پس از گرفتن عکس یادگاری از سالن خارج میشوند.
نکته پایانی که هنگام خروج از جشن به ذهنم میرسد رویکرد برگزاری سراسری برنامه جشن تکلیف توسط آموزش و پرورش است، اگر تا به امروز که 37 سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد طرحی جامع برای رَصد این شرایط و این اهرم مهم در تثبت مسایل اعتقادی صورت میگرفت، شاهد نتایج مفیدیتری در آینده این نسل بودیم.
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها