۱۷/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۰۷ جمعه

صبح قزوین حوادث کربلا باید از منظر حماسی در شعر آیینی منعکس شود
کد خبر: ۱۱۵۲۳۱ نویسنده: امیر خشایار جوادی تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۸/۲۵ ساعت: ۲۱:۴۵ ↗ لینک کوتاه

شاعر جوان قزوینی:

حوادث کربلا باید از منظر حماسی در شعر آیینی منعکس شود

شاعر جوان قزوینی ابراز کرد: باید اشعار آیینی به سوی اشعار خرد گرا متمایل و حوادث کربلا باید از منظر حماسی در شعر آیینی منعکس شود.

حوادث کربلا باید از منظر حماسی در شعر آیینی منعکس شود
امیرخشایار جوادی در مصاحبه با خبرنگار فرهنگ و هنر  صبح قزوین  اظهار کرد: برخی شخصیت‌های مذهبی نه تنها در دل هواداران آن مذهب بلکه به صورت فراگیرتر در دل افراد دیگر مذاهب نیز جای دارند زیرا آموزنده نیکی و آزادگی هستند.
وی افزود: اینکه بخواهیم با خط کشی، شاعران را از گفتن اشعار آیینی منع کنیم، یک خودخواهی بزرگ است و البته نمی‌توان همه شاعران را نیز به گفتن اشعار آیینی وا داشت.
این شاعر جوان عنوان کرد: حتی به لحاظ تاریخی و بدون در نظر گرفتن قداست‌ها، خاندان بنی هاشم در طول تاریخ دارای حیثیت و وجهه بالایی است که در میان آنان امام حسین(ع) به شخصیت برجسته‌تری تبدیل شد.
وی تاکید کرد: تنها همان چند روز پایانی زندگی اباعبدلله(ع) سرشار از درس‌های ایثار، آزادگی و ایستادگی بر سر ایمان است که به بهای فدا کردن خانواده، یاران و جان خود تمام می‌شود و تمام این درس‌ها را می‌توان با زبان شعر به دیگران منتقل کرد.
جوادی ابراز کرد: بنظر من بهتر است اشعار آیینی به سوی اشعار خردگرا متمایل شود زیرا یک انسان و یک ضمیر آگاه وقتی رشادت‌ها و ماجراهای حادثه عاشورا را ببیند، حتی وقتی با شخصیت‌های کربلایی آشنایی نداشته باشد، ناخودآگاه تحت تاثیر قرار می‌گیرد.
وی افزود: در حوادث روز عاشورا 72 یار امام حسین(ع) در برابر 30 هزار نفر دشمن، دلاوری‌های بی‌نظیری را به رخ کشیده‌اند و همین نمای حماسی به اتفاقات کربلا می‌بخشد.
این شاعر قزوینی خاطر نشان کرد: نگاه به جنبه حماسی ماجرای کربلا و ابراز شجاعت‌های شخصیت‌های عاشورایی در شعر آیینی، مخاطب را بیشتر تحت تاثیر قرار می‌دهد تا این‌که صرفا به وجهه مظلومیت شهدای کربلا پرداخته شود.
شعر زیر یکی از اشعار امیرخشایار جوادی است که در وصف امام حسین(ع) سروده شده:
زمین به زیر سم اسب شاه می لرزید
در آسمان خدا مهر و ماه می لرزید

چنان صدای رجزخوانی اش طنین انداخت
که از مواجهه پشت سپاه می لرزید

ز کنج میمنه تا میسره صفوف صفوف
دل یلان همه با یک نگاه می لرزید

زمان تاختن و ضربه های شمشیرش
فرات و نخل و هوا و گیاه می لرزید

چو شیر حمله به یک گله کرد و آن لشگر
چو آهوان بدون پناه می لرزید

به قطره قطره ی خونش قسم که چون می ریخت
دل ملائک از این اشتباه می لرزید

اگرچه پیکر نورانی اش به خاک افتاد
هنوز شمرلعین روسیاه می لرزید

قسم به عشق نه تنها فقط زمین،آن روز
تمام عرش خدا از گناه می لرزید


انتهای پیام/7006

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان