سایت مجله تایم آمریکا در خبری به شباهت عجیب سریال هفت سنگ با یک سریال آمریکایی اشاره کرده است.
بعد از پخش اولین قسمت از سریال هفت سنگ، در برخی سایتهای خبری و شبکههای اجتماعی نکاتی درباره کپی بودن این سریال مطرح شد و اینکه علیرضا بذرافشان هفت سنگ را از روی سریال خارجی «خانواده مدرن» ساخته است. بذرافشان ضمن اینکه شباهتهای هفت سنگ و خانواده مدرن را تکذیب نمیکند، معتقد است برای ساخت یک اثر ایرانی با ساختاری که در خانواده مدرن بوده، بسیار زحمت کشیده است.
بذرافشان کارگردان سریال هفت سنگ در مصاحبه با جام جم: سریال «خانواده مدرن» را ایرانیزه کردیم
شما تائید میکنید که سریال هفت سنگ را براساس سریال خانواده مدرن ساختهاید؟
اینکه سریال هفت سنگ بر اساس سریالی به نام خانواده مدرن ساخته شده، موضوعی نیست که پنهان کنیم اما برخی مخاطبان و البته برخی از اهالی مطبوعات و رسانهها وقتی به نکتهای پی میبرند، آن را مانند یک کشف بسیار بزرگ مطرح و گمان میکنند راز مهمی را کشف کردهاند که باید حتما آن را افشا کنند. در حالی که مصاحبه من و همکارانم در گروه نویسندگان سریال هفت سنگ با نشریات معتبر موجود است که گفته بودیم سریال هفت سنگ را بر اساس ساختار سریال خانواده مدرن طراحی کردهایم.
ما نه تنها این مساله را اعلام کرده بودیم، حتی معتقدیم که این اتفاق اصلا چیز عجیب و غریبی نیست. در همه جای دنیا این اتفاق میافتد و حتی در کشور خودمان هم سریالهای معتبر و بسیار مطرحی داریم که با اقتباس از نمونههای خارجی یا حتی کاملا منطبق بر آنها ساخته شدهاند و در دوره خودشان بسیار سریالهای موفقی بودهاند و در ذهن ما جزو بهترین سریالهای تلویزیون ماندگار شدهاند. من از این سریالها اسم نمیآورم چون دوست ندارم تصور شود قصد تبرئه کردن خودم را دارم؛ اما واقعیت این است که این موضوع بسیار طبیعی است و اصلا ایراد محسوب نمیشود.
در چه شرایطی برداشت از یک سریال خارجی ایراد محسوب میشود؟
زمانی که یک سریال دقیقا شبیه نمونه خارجی ساخته شود طوری که مخاطب احساس کند شخصیتها و اتفاقاتی که در سریال میبیند ایرانی نیستند و با فرهنگ و سبک زندگی خودش همخوانی ندارند. ما برای نگارش فیلمنامه سریال هفت سنگ که ۳۰ قسمت دارد، نزدیک به یک سال وقت گذاشتیم تا بتوانیم یک اثر پذیرفتنی و قابل قبول خلق کنیم. دقیقا ۱۱ ماه یعنی از اسفند ۱۳۹۱ تا بهمن ۱۳۹۲ مشغول نگارش فیلمنامه بودیم و همین زمان طولانی نشاندهنده میزان تلاش ما برای خلق یک اثر ایرانی قابل قبول است؛ زیرا اگر قرار بود یک فیلمنامه غیراقتباسی بنویسیم، اصلا نیاز به این همه زمان و کار و تلاش نبود.
سابقه من، خانم سارا خسروآبادی یا خانم فروهیده یا آقای جوانمرد که فیلمنامه سریال هفتسنگ را نوشتهایم کاملا روشن است. این گروه روی هم ۳۰ فیلمنامه سریال نوشته است، خود من دستکم ۱۵ سریال برای تلویزیون نوشتهام و فیلمنامه سریالهای دیگرمان را در زمان کوتاهتری نوشتیم، ولی وقتی این گروه با این سابقه دور هم جمع شد تا فیلمنامه هفت سنگ را بنویسد، ۱۱ ماه زمان صرف کرد و حتی تعدادی از نویسندگانی که از ابتدا همراه ما بودند گروه را ترک کردند چون کار برایشان دشوار و فرسایشی شده بود.
چرا؟
چون آنقدر روی جزئیات دقت داشتیم و حساسیت به خرج میدادیم که طاقت نیاوردند. اگر قرار بود کپی بکنیم حتما کمتر از دو ماه نگارش تمام میشد.
اما شباهت هفت سنگ به سریال اولیه خیلی زیاد است!
این شباهت در چند قسمت اول زیاد است و بعد از آن سریال هفت سنگ راه خودش را میرود و مسیر خودش را در پیش میگیرد. علت شباهت قسمتهای اولیه هم به این دلیل است که ما شروع سریال را به چند شیوه نوشتیم اما به این نتیجه رسیدیم که شروع نمونه خارجی آن بهترین شروع است. برای ساختاری که این سریال دارد، بهترین شروع همان شکلی است که خود سریال اصلی دارد و بهتر است ما هم به همین شیوه شروع کنیم اما همین قسمتهای اولیه سریال هفت سنگ که به سریال اصلی خیلی شبیه است، پر از جزئیات، نکات ریز و شخصیتپردازیهایی است که نگارش آنها دو ماه طول کشیده است و بعد از آن نویسندههای ما مسیر خاص خودشان را پیدا کردند و سریال هفت سنگ مسیر خودش را طی کرده است.
پس هر چه جلوتر میرویم این شباهت کمتر میشود؟
بله. ساختار سریال به این ترتیب است که سه قصه همزمان تعریف میشود و در نهایت این قصهها به هم ارتباط پیدا میکنند. این ساختار ممکن است در سریال خانواده مدرن و دهها سریال دیگر در دنیا استفاده شده باشد. اگر دقت کرده باشید مساله برداشت سریال هفت سنگ از این سریال خارجی در سایتهایی مطرح شده که حاشیهسازی را دوست دارند و متاسفانه حاشیهپردازی در کشورمان به یک فرهنگ تبدیل شده است؛ از حاشیه مسابقات ورزشی و رخدادهای هنری گرفته تا رویدادهای سیاسی که به نوعی تفریح و لذت تبدیل شده است.
فارغ از این مساله فکر میکنید سریال مورد توجه قرار خواهد گرفت؟
بله از همین ابتدا سریال مورد استقبال قرار گرفته و من فکر میکنم کسانی که دوست دارند به دور از این حاشیهها سریالی را تماشا کنند که برایش زحمت کشیده شده، با اندکی صبر در شبهای آینده خواهند دید هفت سنگ مسیر خودش را میرود و البته همچنان تاکید میکنم این سریال برگرفته از سریال خارجی خانواده مدرن است و این کار میتواند برای دوستانی که قصد دارند یک سریال ایرانی خوب از یک نمونه خارجی بسازند، به عنوان یک نمونه خوب مورد توجه و بهرهبرداری قرار بگیرد.
مناسبات شخصیتها و روحیاتشان کمی هم سریال هفت سنگ را به خانه سبز شبیه کرده است. در این مورد چه نظری دارید؟
آرزویم این است که این اتفاق بیفتد و خیلی دوست دارم هفت سنگ در ادامه خانه سبز و همسران باشد زیرا این دو سریال در زمان پخش فرهنگ خانوادههای ایرانی را متحول کردند و توانستند ارتباط و مناسبات افراد خانواده را التیام بدهند. زمانی بود که اعضای بسیاری از خانوادهها نمیتوانستند با هم حرف بزنند، مشکلاتشان را مطرح کنند، گفتن بعضی چیزها تابو بود، ابراز علاقه نکوهیده بود و افراد خانواده درباره بسیاری مشکلات به راهحل مشترک نمیرسیدند، اما خانه سبز و همسران بر این فرهنگ تاثیر گذاشتند. من افتخار میکنم اگر هفت سنگ حتی ۵ درصد شبیه خانه سبز و همسران شده باشد.
الهام پاوه نژاد در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی فیس بوک در این باره مطلبی نوشت و ضمیمه عکس حاضر کرد که قسمتهایی از آن در ادامه می آید:
متاسفانه در دورانی زندگی می کنیم که حاشیه سازی، دنبال اخبار مطبوعات زرد، توهین و تهاجم قضاوت بدون اشراف و آگاهی مُد روز شده... تمام اخبار مملکت خلاصه شده در عروسی و مهریه یک بازیگر یا شلوارک فلان گروه هنرمندا و کلی از این حواشی که حتی ارزش گفتن نداره چه رسد به بزرگ نمائی... خلاصه کنم: از پریشب (یکشنبه) که پخش سریال پر زحمت هفت سنگ آغاز شده، موجی از حملات و هتاکی هایی که حتی بعضی قابل اشاره کردن هم نیست به این گروه آغاز شده... از سارقان ادبی و بی اخلاق ها و... تا بماند!
دوستان و یاران و خوانندگان عزیز... اگر این عده به جز صرف زمان پای اینترنت جهت چت و فیس بوک و اینستاگرام و رفع کنجکاوی های مجله زردگونه، زحمت می کشیدند اخبار را هم مرور می کردند متوجه می شدند که سازندگان اثر (کارگردان و نویسندگان) از ابتدا اعلام کرده بودند که هفت سنگ برداشت و اقتباس از سریال مدرن فامیلی است که در قسمت های نخستین، شباهت ها بیشتر و به مرور رنگ خودش را پیدا می کند و قصه هایی مستقل تر از آن مجموعه خارجی خواهد داشت... اینکه سازمان صدا و سیما و حوزه نظارت اجازه نمی دهند سازندگان این اقتباس را در تیتراژ ذکر کنند چون آن سریال آمریکائیست، تقصیر کیست؟ مسئولینی دُگم که حاضر نیستند بپذیرند مردم ماهواره می بینند و پیکان اتهام سرقت ادبی! گلوی سازندگان را نشانه می گیرد.
آیا باید تاوان چنین تفکرات و سیاست هایی را گروهی که در حد توانشان یک سال زحمت کشیدند بپردازند؟ باید اول پرسید و تحقیق کرد بعد قضاوت و نقد؟ خیلی خوشحال می شویم بدانیم این خیل منتقد خبر دارند چه مراحلی طی می شود تا بالاخره فیلمنامه یک مجموعه تصویب و اجازه ساخت می گیرد؟ چرا فکر میکنید در قشر نویسندگان خلاقیت وجود ندارد که کپی کردند؟ چرا فکر نمی کنید چقدر محدودیت و فشار تصویبی وجود دارد که سازنده را به این مسیر تحمیلی هدایت میکند؟
دست بر قضا باید با احترام ذکر کنم پنج نویسنده برای تطبیق حتی یک سریال اقتباسی با شئونات ایرانی، قابل پخش و تصویب در تلویزیون نه تن ها زیاد نیست کم هم هست!!! قصد من دفاع از ساختار، کارگردانی، بازیگری، تصویربرداری، گریم، صدابرداری و موسیقی و تدوین مجموعه اصلن نیست چون فضای ایجاد شده اصل جایی برای نقد باقی نگذاشت...
از همان پخش قسمت اول شلیک ها آغاز شد... این یادداشت گلایه از مردمی است که به راحتی بر مسیر شایعات، حملات، تهمت ها حرکت می کنند بدون داشتن آگاهی و اشراف از شرایطی که پشت این صفحه جادویی نقش بسته و یا پشت هر اتفاقی نقش می بندد...
انتهای پیام/1001
دیدگاه ها