۲۱/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۱۱ سه شنبه

صبح قزوین روند تغییرات ایدئولوژیک جنبش دانشجویی
کد خبر: ۱۶۸۵۶ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

درس هایی که باید آموخت؛

روند تغییرات ایدئولوژیک جنبش دانشجویی

دانشجویان هر جامعه ای یکی از اقشار آگاه جامعه نسبت به مسایل مختلف هستند و ویژگی آرمانخواهی و منتقد بودن به عنوان یکی از صفات ممتاز، آنان را از دیگر گروهها و اقشار اجتماعی متمایز می نماید.

روند تغییرات ایدئولوژیک جنبش دانشجویی

صبح قزوین؛ به همین خاطر نقد وضعیت موجود، در پی تغییر و بهتر بودن، قشر دانشجو را همواره در تلاش و تکاپو نگه می دارد و همواره او را با مسایل مختلف اجتماعی درگیر می نماید.

از اینرو از ابتدای تأسیس دانشگاه تهران، اکثر دانشجویان از وضعیت دیگر کشورها و به خصوص کشورهای پیشرفته و مقایسه آن با کشور خود در پی علل عقب ماندگی کشور خود و جستجوی راهکارهای پیشرفت و بالندگی آن بوده اند از آنجا که همه دانشجویان عاملی مشترک را برای این امر در نظر نداشتند شکاف و دسته بندی میان آنها به وجود آمد.

هر طیفی از دانشجویان، عاملی را مهم می دانستند که از دیدگاه گروه دیگر علت عمده نبود.

download (1)

 تحولات مختلف سیاسی- اجتماعی  در ایران، از جمله کودتای 28 مرداد 1332 و کنار آمدن ملی گراها با دولت حاکم و سرکوب شدن حزب توده، منجر به گرایش بیش از پیش دانشجویان به مذهب شد به گونه ای که گرایشات فکری دیگر گروهها را در حل مشکلات و روند مبارزات خود ناتوان دانستند و بعد سیاسی- اجتماعی مذهب شیعه را تبلیغ کردند و از سوی دیگر دانشجویان خارج از کشور هم تحت تأثیر تحولات داخلی ایران به جنبشهای مخالف رژیم تبدیل شدند.

 در مجموع تأثیر جنبش دانشجویی در داخل و خارج از کشور، با توجه به بعد مذهبی آن، در مردم جهت پیوستن به مبارزه با رژیم پهلوی مثبت بود.

زیرا که گرایشات غیر مذهبی نتوانسته بودند در میان مردم جایی پیدا کنند.
ولی گروههای مذهبی به خاطر داشتن نقاط مشترک با مردم توانست پیام و رسالت اهداف مبارزات، انقلاب و رهبری را در میان مردم گسترش دهد و همچون یک بازوی فرهنگ ساز عمل نماید.

نکته مهمی که در فرآیند جنبش دانشجویی از نقطه نظر مسائل روانشناختی و جامعه شناسی سیاسی وجود دارد این است که اصولا جنبش اجتماعی زیر ساخت جنبش دانشجویی محسوب می شود که در صورت های مختلف به صورت رادیکالیسم منطقی و غیر منطقی در عرصه های اجتماعی و سیاسی ظاهر می شوند.

images (4)

وظایف خطیر جنبش دانشجویی امروز بر دوش دانشجویان عدالتخواه و حق طلبی سنگینی می کند که با دو بال تعهد و تخصص حامل رسالت سنگین حس خودآگاهی و مسئولیت پذیری هستند و سئوالات زیادی بین بود و نبود واژه" جنبش" در میان آگاهان سیاسی و فعالان عرصه دانشگاهی وجود دارد و بسیاری از صاحب نظران معتقدند که با رویکردها و رهیافت های حاکم در ساختار سیاسی قدرت، پیشوند" جنبش" برای واژه دانشجویی زائد به نظر می رسد.

اکنون ضمن اینکه باید جنبش دانشجویی را بازخوانی کرد، بایستی مبانی حاکم بر تفکر این جریان تحول خواه را مورد ارزیابی قرار داد.

پرواضح است که بزرگترین رسالت جنبش دانشجویی در حال حاضر" نقد قدرت دولت حاکم" می باشد.
و اگر راهبران جریان های دانشجویی به بلای " توجیه قدرت حاکم" گرفتار آیند باید" مرگ جنبش دانشجویی" را به سوگ نشست.

هر آینه جریان های خودآگاه فعال در عرصه دانشگاه ها باید تأثیر گذارترین اقشار جامعه در فضای حیات خلوت و سیاسی کشور باشند.

images

دانشجویان نسل فرهنگ ساز و آینده نگری هستند که در قالب سازماندهی و ساماندهی منسجمی، تبدیل به جنبش و خیزش نویی می شوند که به عنوان دیده بانان همیشه هوشیار و بیدار مردم از حقوق جامعه شهروندی مردمان کشور خود در عرصه ها و زمینه های مختلف فرهنگی، سیاسی، حقوقی، اقتصادی و اجتماعی دفاع می نمایند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نمی ورزند.

اگرچه متقابلاًاز طرف حاکمان نیز باید تنوع طلبی در نگرش و دیدگاه های جریان جنبش دانشجویی کاملا قابل درک باشد و خدای نکرده با مرزبندی های شکاف پذیر خودی و غیر خودی موجبات سستی و بی توجهی این قشر هدفمند را فراهم ننماییم.

 

سه رد خون

سه قطره خون است، هنوز گرم و تازه بر چهره دانشگاه.
اگر اجباری که به زنده ماندن دارم نبود، خود را در برابر دانشگاه آتش می زدم، همان جایی که 22 سال پیش آذرمان در آتش بیداد سوخته، او را در پی نیکسون قربانی کردند.

این سه یار دبستانی که هنوز مدرسه را ترک نگفته اند، هنوز از تحصیلشان فراقت نیافته اند، نخواسته اند همچون دیگران کپن نانی بگیرند و از پشت میز دانشگاه به پشت پاچال بازار بروند و سر در آخر خویش فرو برند.

2124_629

از آن سال چندین دوره آمدند و کارشان را تمام کردند و رفتند، اما این سه تن ماندند تا هر که را می آید بیاموزند، هر که را می رود سفارش کنند.

آنان هرگز نمی روند، همیشه خواهند ماند، آنها" شهیدند" این سه قطره خون که بر چهره دانشگاه ها همچنان گرم و تازه است.
کاش که می توانستم این سه آذر اهورایی را با تن خاکستر شده ام بپوشانم تا در این سموم که می وزد، نمی زند.
اما نه، باید زنده بمانم و این سه آتش را در سینه ام نگاه دارم.

(نقل از وصیت نامه معلم شهید دکتر علی شریعتی)

 

16 آذر نقطه عطفی در جریان مبارزات دانشجویی

 

16 آذر نقطه عطفی شد در جریان مبارزات دانشگاهی ایران، خاطره ای که بعدها هم بارها و بارها تکرار شد.
آغاز نبرد دانشجویان در برابر شاه و دست نشانده هایش.
16 آذر در یاد هر دانشجویی تجلی گاه ماه عزیز فریادهای اتحاد، مبارزه، پیروزی و مشت های گره کرده است که امپریالیسم و سرمایه داری وابسته را نشانه می رود.

سال های زیادی گذشت، 16 آذر هر سال دانشگاه هرگز پاک نشد، دیوارهای لانه جاسوسی را در هم نوردید.

03-04-rose

آری، 16 آذر نماد مبارزه شد، مبارزه با ظلم و استکبار، مبارزه با استبداد، نمادی از خشم و نفرت علیه سیاست های آمریکا و نماد تفکری که می گوید: " من حاکم سرنوشت خود هستم"

امروز دوباره 16 آذر از راه رسیده است، خیلی ها این سه قطره خون را که برای خشم و نفرت از سیاست های قدرت طلبی و سلطه طلبی آمریکایی ها بر زمین ریخته شد از یاد برده اند.

خیلی ها دلشان نمی خواهد خاطره واقعی آن روزها را دانشجویان به خاطر بیاورند و خیلی دوست دارند جریان 16 آذر را به سمت وسویی دیگر ببرند، سمت و سویی که فارغ از آرمان های آن سه شهید است.

به هوش باشیم 16 آذر تنها یک رنگ دارد: "رنگ مبارزه با استبداد"

انتهای پیام/3007

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان