صبح قزوین ؛_____علی تقوایی.
عزای حسینی در شهر قزوین قدمتی به قدمت ظهور و تعالی نهضت کربلا دارد. تاریخ گواهی داده است که شیعیان قزوین اندکی پس از حادثه جنایت بار سقیفه در این دیار حضور داشته اند و حقوق اهل بیت دفاع میکردند.
در این بین شیعیان حسین(ع) در قزوین نیز مانند دیگر شیعیان در سایر نقاط عالم همواره از ظلم و تعدی حاکمان ضد شیعه برکنار نبودهاند با این حال پدران ما در این خطه هرگز دست از آیین بکای بر حسین، اهل بیت و یاران باوفایش برنداشتهاند.
به ویژه از زمان روی کار آمدن حکومت صفویه و اهتمام این سلسله بر محافظت از شیعیان تا زمان حاضر، عزاداری بر سید و سالار شهیدان همواره مهمترین بخش از فرهنگ مذهبی مردمان این سامان بوده است. عزاداری که هیچ حکومتی و هیچ فردی قادر به مبارزه با آن و مصادرۀ ارزشهای آن نشد. با این حال این خلل ناپذیری فرهنگ عزای بر سیدالشهدا در دورۀ معاصر در شهر قزوین با آسیبهایی مواجه بوده است.
آسیبهایی که البته ناقض این حکم که فرهنگ عزای حسینی در قزوین خلل ناپذیر است، نیست با این حال میتواند در آینده بر کیفیت این فرهنگ تاثیرگذار باشد.
طبلها برای که به صدا در میآیند؟
در دستههای عزاداری شیعیان در سراسر دنیا معمولا از طبل استفاده میشود. معنای این حرکت نیز مشخص است، نهیب طبل خبر از وقوع حادثهای عظیم میدهد که همانا فرارسیدن ایام شهادت امام حسین(ع) و عزای محرم است. بنابراین زدن طبل در عزای حسینی کاملا ریشه در فرهنگ تشیع دارد اما در مورد قزوین به ویژه طی 5-6 سال اخیر جداً این تعداد طبل و این حجم از طبل زدنهای گوش خراش چه معنایی میتواند داشته باشد؟
برخی از دستههای عزاداری در قزوین به حدی در استفاده از طبل زیاده روی میکنند که گاهی تعداد طبل زنها به بیش از 25 نفر میرسد حال آنکه تعداد زنجیر و یا سینه زنان از تعداد طبل زنان کمتر است. ایجاد آلودگی صوتی و خدشه دار کردن وجه محرم در انظار عمومی از جمله پیامدهای این سنت ناپسند است.
پیش تر از شیوع این ضدفرهنگ در میان برخی از جوانان شهر، در دستههای شهر قزوین معمولا دو یا نهایتاً سه طبل وجود داشت و البته زیبایی و معنای این حرکت نیز با همان دو، سه طبل قابل انتقال بود اما زیاده روی در استفاده از طبل وجه زننده به دستههای عزاداری میبخشد که لازم در این رفتار تجدید نظر شود.
طبق گردانی آیینی حسینی یا رسمی یزیدی؟
رسم طبق گردانی در شهر قزوین چه ریشهای دارد؟ آیا این رسم آیینی حسینی است یا رسمی یزیدی؟ اگر از طبق کشان محترم در مورد ریشههای این حرکت سئوال شود قطعا همه آنها به حادثه ای صحیح و تاریخی اشاره خواهند کرد. جایی که یزید پس از فاجعه کربلا برای افزودن بر آلام اهل بیت سر مبارک حضرت اباعبدالله را در طبقی قرار داد و برای فرزند خردسال حضرت سیدالشهدا(ع) فرستاد.
البته این واقعۀ مصیبت بار، تاریخی و کاملاً صحیح است ولی نکته اینجاست که طبق کشان دارند همان کردار یزدیان را تکرار میکنند یعنی به یادگار اینکه سر مبارک امام در طبق قرار داشت، طبق میکشند و دوباره یاد همان کار را زنده میکنند در این صورت کجای این حرکت آیین حسینی است؟ مگر اینکه فلسفه دیگری در رابطه با این رسم ذکر شود که نگارنده از وجود آن بی اطلاع است به همین سبب در مورد این رسم نمیتوان نظر قطعی صادر کرد.
کمبود سخنران قوی و مداح محوری جلسات
متاسفانه تعدادی از هیئات عزاداری در شهر قزوین، مداح محور و عاری از سخنرانان قوی و مسلط هستند. حال آنکه یک سخنران قوی و مسلط هم میتواند در جهت آگاهی بخشی عزاداران گام بردارد و هم اینکه خود مداحی قوی باشد.
اما متاسفانه از حیث آگاهی بخشی در رابطه با نهضت حسینی هیئات قزوین آنگونه که باید و شاید ظاهر نشدند و این موضوع سبب شده تا فرصت بسیار ارزشمندی را از دست دهیم چرا که بسیاری از اقشار و افراد در طول سال تنها در شب عاشورا و یا لیالی قدر به مسجد و حسینیه مراجعه میکنند و باقی ایام سال سروکار چندانی با مسجد و حسینیه و یا مسائل شرعی و دینی ندارند.
حال آنکه یک سخنران خوب در هیئت سیدالشهدا میتواند افرادی که رابطه چندانی با دین و تشیع ندارند را جذب امام حسین، دین و شرع خدا کند.
«بیت باکسرها» در هیئتهای امام حسین چه میخواهد؟
بیت باکس یا دهان نوازی نوعی سبک موسیقی است که در آن از هیچ سازی استفاده نمیشود تنها افرادی از طریق دهان اقدام به تولید اصواتی می کنند که تداعی کننده موسیقی است.
معمولا بیت باکسرها نوازندۀ ترنس هستند و ترنس یعنی همان ضرب آهنگ که در موسیقیهای تند و تیز به عنوان زمینه صدا شنیده میشود، است.
اما ارتباط بیت باکس با هیأتهای عزاداری در این است که برخی از برادران مداحان اسم مبارک امام حسین را مانند بیت باکسرها مدام در هیئت به بهانۀ شور تکرار میکنند، مثلا مدام میگویند: «حسین... حسین... حسین...» که البته اسم مبارک را به صورت کامل هم تلفظ نمیکنند و معمولا اینگونه ادا میکنند: «حسیعه... حسیعه... حسیعه» و بعد مداح بعدی با بیسی که مداح بیت باکسر میدهد، شور میگیرد. در این گونه مواقع هیأت از حالت طبیعی و متین خارج میشود و بلاتشبیه، شبیه کنسرتهای موسیقی سبک متال و رپ میشود.
این حرکت چه معنایی دارد؟ آیا ما مقتل کم داریم که برای جبران آن نیاز داریم هیأت سیدالشهدا را به کنسرت متال و بلک متال تبدیل کنیم؟ مقام معظم رهبری 9 سال پیش در این رابطه به مداحان تذکرات جدی داده بود اما متاسفانه امروز این تذکرات کاملا فراموش شده اند.
مدافعان حرم در راه اهل بیت
مدافعان حرم کسانی بودند که در درجه اول و آخر به تاسی از شهدای کربلا و بیش از همه سید و سالار شهیدان به چنین مقام رفیعی رسیدند. در یک کلام عشق حسین بود که از این افراد شهید ساخت.
راه مدافعان حرم ادامه خواهد داشت تا زمانی که هیأت و عَلم امام حسین برقرار و برافراخته باشد. برای همین هم باید در هیئات و مجالس حسینی در درجه اول به امام و سایر شهدای کربلا پرداخت و نباید هرگز نام و یاد مدافعان حرم تحت الشعاع دهندۀ نام مقدس شهدای کربلا باشد که در این صورت قطعا روح شهدای مدافع حرم از مسببین این انحراف ناخرسند خواهد بود.
در همین رابطه لازم است بار دیگر یکی از ارزشمندترین و بی بدیلترین سخنان مقام معظم رهبری را یادآور شویم. زمانی که در در سال 1380 در دیدار با جوانان اصفهان، پیش از سخنرانی یکی از حاضران، ایشان را «علی زمان» خواند. ایشان در همان جلسه این گونه قاطعانه و زیبا تذکر دادند:
«وقتی کسانی اسم مبارک امیرالمؤمنین علیهالسلام یا اسم مبارک ولىّ عصر روحی فداه را می آورند، بعد اسم ما را هم دنبالش میآورند، بنده تنم می لرزد. آن حقایق نور مطلق، با ما که غرق در ظلمتیم، بسیار فاصله دارند. ما گیاه همین فضای آلودۀ دنیای امروزیم؛ ما کجا، کمترین و کوچکترین شاگردان آنها کجا؟ ما کجا و قنبرِ آنها کجا؟ ما کجا و آن غلام حبشىِ فداشده در کربلای امام حسین علیه السلام کجا؟ ما خاک پای آن غلام هم محسوب نمی شویم. اما آنچه که حقیقت است، این است که ما به عنوان مسلمانانی که راهمان را شناختهایم، تصمیم خود را گرفتهایم و نیروی خود را برای این راه گذاشتهایم؛ با همۀ وجود در این راه حرکت می کنیم و ادامه خواهیم داد».
این سخنان گهربار و خاضعانه از زبان رهبر مسلمانان عالم در گلایه از افرادی بود که نام معظم له را هم عرض نام امیرالمومنین آورده اند؛ برهمین اساس اگر نام و یاد مقدس شهدای مدافع حرم تحت الشعاع دهندۀ شب عاشورا و تاسوعا شود رهبری چه واکنشی نسبت به این قضیه نشان خواهند داد؟
عزاداری محرم فستیوال نیست
عاشورای سال جاری در قزوین از حیث استفاده از آلات موسیقی در دستجات واقعا بیسابقه بود. این حجم از شیپور، ساکسیفون و فلودنوازی واقعاً همانند استفاده همزمان 25 نفر از طبلهای عظیم الجثه در کجای مذهب تشییع توصیه شده است که برخی به بهانۀ محرم و عزای امام حسین از آن استفاده میکنند؟
چنانکه در ظهر عاشورا کمتر دسته و هیئتی در محوطۀ خیابان سپه وجود داشت که تنها سینه زنی میکرد و باقی دسته¬جات مشغول نواختن انواع و اقسام آهنگها بودند.
از سویی ادای اصوات گوش خراش و زننده از سوی برخی از هیأتها که به نام جوانان محلات مختلف قزوین هستند وجه نامناسبی به مراسم عاشورای قزوین داده بود.
همچنین باید اشاره ای داشت به وضعیت حجاب در شهر قزوین آنهم در روز عاشورا که سال به سال نگران کننده تر میشود.
جا دارد در این زمینه شهر قزوین اندکی از شهر زنجان و عزاداران حسینی در این شهر الگو بگیرد که از همان ابتدای شکل گیری عزاداری حسینیه اعظم زنجان، یعنی حدود 150 سال پیش عزاداران زن و مرد – حتی بسیاری از خانوادهها هر کدام در یک سوی خیابان تردد میکردند و اگر هم اختلاطی پیش میآمد هرگز ذره ای از جلوه فروشی و بدحجابی نگران کننده در میان آنها مشاهده نمیشد و نمیشود.
محرم قزوین نیاز به فرهنگسازی دارد
دهۀ اول محرم سال جاری سپری و با وجود همه آسیبهایی که بعضا در مراسمهای مشاهده شد نام مبارک امام حسین – از آنجا که خود بزرگ ترین منجی و معلم این آسیبهاست اجازه نداد که جریان کلی عزاداری در قزوین از مسیر بصیرت و اصالت شیعی خارج شود.
با این حال لازم است برخی از مراکز و ادارات چون تبلیغات اسلامی، کانونهای فرهنگی-هنری مساجد، نیروی انتظامی و حوزههای علمیه در رابطه با فرهنگ محرم و عزا در قزوین بیش تر کار کنند.
چرا اجتماع عزاداران حسینی قزوین در خیابان سپه تجربه شکست خورده ای است و مردم باز هم به سمت طبقها و آلات موسیقی گرایش پیدا میکنند؟ بی حجابی در این روز چه معنایی دارد و چرا مداحان و سخنرانان قویتر عمل نمیکنند؟
اینها همگی سئوالاتی است که باید در رابطه با بخشی از سنت عزاداری در قزوین پاسخ داده و مسائل آن حل و فصل شود. با این حال آنچه که در این میان امیدوار کننده است این حقیقت است که نام مقدس حسین(ع) خود هدایت کنندۀ عزاداریها و قلبهای عزاداران حسینی در کل عالم است و باید به عنوان اولین و آخرین معلم، همۀ آسیب ها را به نام مقدس او واگذار کرد.
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها