به گزارش خبرنگار اجتماعی
صبح قزوین ،___ شیما شعبانی.
متأسفانه امروزه بیشتر زندگیهای مشترک کورکورانه، بدون شناخت و درک درست از زندگی مشترک و براساس تعبیر غلط از دوست داشتن تشکیل میشود و همین موضوع آرمانها و ارزشهای بنیان خانوده را به چالش کشیده و زمینه را برای بروز اختلافات اساسی در زندگی فراهم میکند.
ریشه افزایش پدیده طلاق بیشتر به خاطر بیتوجهی نهادها به آموزش مهارتهای زندگی به جوانان است، به طوریکه بررسیها نشان میدهد، درصد بالایی از طلاقها در سال اول زندگی رخ میدهد، نکته حایز اهمیت در این زمینه و همانطور که نتایج تحقیقات هم نشان میدهد، دست کم 60 درصد طلاقهایی که در دادگاههای خانواده صورت میگیرد، ریشه در مسائل جنسی دارد.
همسر آزاری، عدم تفاهم، اعتیاد و سوءمصرف مواد در خانوادهها و همچنین نبود مهارتهای زندگی، دخالت اطرافیان، عدم رعایت معیارهای ازدواج، مشکلات مالی و اقتصادی خانوادهها از دیگر علل جدایی زوجین است.
*عدم یادگیری مهارت زندگی دلیل اصلی طلاق
این روزها دادگاههای خانواده میزبان زوجهای جوانی است که با دعوا و جنجال و یا به صورت توافقی خواستار طلاق هستند، مردان و زنانی که آمدهاند تا هرچه زودتر اجازه حک شدن مهر «طلاق» را روی عقدنامههایشان بگیرند، مُهری که به قول خودشان حکم رهایی از یک زندگی تلخ و سراسر کشمکش است.
به یکی از دادگاههای خانواده قزوین رفتیم تا جویای علت مراجعه مردم برای طلاق شویم.
بعضیها در حال نوشتن دادخواست و بعضیها در نوبت پذیرش هستند، هیچ کدام از زوجها با یکدیگر حرفی نمیزنند.
علی 30 ساله و مریم 26 ساله یکی از زوجهایی هستند که از کمشکشهای دوساله زندگی مشترک خسته شدهاند و برای طلاق به دادگاه آمدهاند.
علی میگوید: از ابتدای شروع زندگی مشترک با یکدیگر تفاهم نداشتیم و سر هر مسئلهای کوچک و بزرگی که در زندگی پیش میآمد جرو بحث میکردیم.
وی اظهار میکند: ازدواج ما خیلی با سرعت انجام شد و فرصتی برای آشنایی با روحیات، اخلاق و رفتار یکدیگر نداشتیم و به نظر من این مهمترین دلیل طلاق ماست.
آنطرفتر با خانمی 40 سالهای همکلام میشوم که 22 سال است ازدواج کرده در حالی که آشفته و ناراحت بر روی صندلی نشسته است از او علت دادخواست طلاقش را جویا میشوم، میگوید: همسرم معتاد و بیکار است تمام هزینههای زندگی و فرزندانم بر دوش من است.
سمیعی در ادامه اضافه میکند: 3 فرزند دختر دارم که فرزندانم در شرایط سختی زندگی میکنند همچنین دختر بزرگترم موقعیتهای ازدواجی که برایش پیش میآید را به خاطر پدرش دست میدهد.
وی تصریح میکند: همسرم چند سالی پیش از کارخانهای که در آن کار میکرد اخراج شد و چند ماهی به دنبال کار بود اما چون کاری پیدا نکرد، انگیزه خود را برای کار کردن از دست داد.
سمیعی تشریح میکند: همسرم بعد از بیکار شدن به سمت مواد مخدر گرایش پیدا کرد و از وقتی که معتاد شده موجب آزار و اذیت من و فرزندانم میشود، در این چند سال خودم کار کردم و هزینههای زندگی را متقبل شدم.
ایوب رحیمی معاون سیاسی اجتماعی و امنیتی استاندار در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی
صبح قزوین اظهار میکند: استفاده از مواد مخدر یکی از مشکلاتی است که در جامعه امروز وجود دارد و مطابق با بررسیهای صورت گرفته دلیل اصلی طلاق نیز ناشی از آن است.
وی اضافه میکند: آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد و طلاق علاوه بر اثرگذاری بر روی فرد، اثرات نامطلوبی نیز در جامعه دارد و موجب نابودی جامعه نیز میشود.پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در ابتدا باید در خانوادهها آغاز شود و پس از آن آموزش و پرورش، دانشگاهها، حوزههای علمیه و سازمانهای مردم نهاد میتوانند نقش مؤثری داشته باشند.
رحیمی عنوان میکند: براساس آمار منتشر شده از سوی ادارهی کل ثبت احوال استان نرخ طلاق در استان قزوین روند افزایشی نداشته است، این در حالی است که همین میزان نیز برای استان فرهنگی و مذهبی قزوین غیر قابل قبول است و همکاری مسئولان را میطلبد.
*طلاق زلزله خاموش در بین خانوادهها
از امیر جوان 28 ساله علت جداییاش را میپرسم که با حالت ملتمس گونهای میگوید: از دست همسرم خسته شدهام، من نمیتوانم توقعات بیجای همسرم را برآورده کنم.
وی در ادامه اضافه میکند: من یک سوپر مارکت کوچک دارم و کمتر از دو سال که با همسرم ازدواج کردم و به مدت یکسال هم عقد بودیم.
امیر توضیح میدهد: از زمانی که عقد کردیم همسرم توقعات زیادی داشت، من هم به دلیل علاقهی زیادی سعی میکردم انتظارات و توقعات او را برآورده کنم؛ اما او وضعیت مالی من را درک نمیکند و من نمی توانم با این درآمد اندک نیازهای بیش از حد او را تامین کنم.
وی در ادامه ابراز میکند: همسرم به دلیل چشم و همچشمی با فامیل و بستگان زندگیمان را خراب کرد از دست او خسته شدهام و نمیتوانم به زندگی مشترک با او ادامه دهم برای تامین نیازهای همسرم در فشار مالی سختی قرار گرفتهام.
زارعی خانم 35 سالهای که 11 سال است ازدواج کرده و یک فرزند 8 ساله دارد، از او علت حضورش در دادگاه را جویا میشوم، میگوید: آمدهام تا حضانت فرزندم را برعهده بگیرم.
وی با بیان اینکه علت اصلی جداییاش دخالتهای بیجای خانواده همسرش است، اظهار میکند: همسرم به شدت دهن بین است او به حرف همه به خصوص خانواده خود گوش میدهد به جز من.
زارعی در ادامه اضافه میکند: از ابتدای شروع زندگی مشترکمان خانوادهی همسرم در کوچکترین کارهای زندگی ما دخالت میکردند؛ سعی کردم بخاطر فرزندم و با صبوری زندگیم را حفظ کنم اما تحمل این شرایط برایم سخت است.
وی عنوان میکند: با همسرم به توافق رسیدهایم که از هم جدا شویم و در ازای حضانت فرزندم از مهریهام را ببخشم.
ارزشها و هنجارهای گذشته خانوادهها به نوعی دچار تغییر شده است، عصر مدرنیته به نوعی در خانوادههای نفوذ کرده و این امر باعث فاصله گرفتن از سبک زندگی اسلامی- ایرانی، شده و مشکلات اقتصادی و تورم نیز ضمن فراهم نمودن بسیاری از اختلافات بین زوجین، سبب بروز طلاق میان زوجها میشود.
* طلاق توافقی بحران تازه خانوادههای ایرانی
بروز طلاق توافقي يکي از بحرانهاي تازه خانوادههاي ايراني و از آسيبهاي اجتماعي رو به گسترش است. در حالي كه در گذشته حساسيتهاي بيموردي روي طلاق وجود داشت كه باعث ميشد حكم طلاق صادر نشود اما امروز در کمتر از یک روز اين حكم صادر ميشود. به همين دليل شاهد افزايش طلاقهاي توافقي هستيم.
با چندین مورد زوج برخورد کردم که برای درخواست طلاق توافقی به دادگاه آمده بودند و بدون حرف یا جرو بحثی و به صورت کاملا مسالمت آمیز دادخواست طلاق توافقی را پر میکردند.
مهران29 ساله و فریده 25ساله یکی از زوجهایی هستند که برای طلاق توافقی آمدهاند. دو سال است که ازدواج کردهاند، از آنها میپرسم چرا تصمیم به جدایی گرفتهاید؟ مهران با لبخندی میگوید: «با هم تفاهم نداریم همین، دیگر تمایلی به صحبت کردن از خود نشان نمیدهند.
کمی آن طرفتر نازنین سهرابی جوان 32 سالهای است که همراه وکیلش در راهروی دادگاه ایستاده از او علت جداییاش را جویا میشوم، در حالی که آرام آرام اشک میریزد و سریع با دستمال صورتش را پاک میکند تا اطرافیان متوجه گریه او نشوند، میگوید همسرم به من خیانت کرده است.
وی اظهار میکند: 4 ساله است که از زندگی مشترک ما میگذرد من در طول این مدت از زندگی خود راضی بودم اما به تازگی متوجه خیانت همسرم شدم.
سهرابی در ادامه اضافه میکند: همسرم مدتی است که به شبکههای فضای مجازی ورود کرده و بعد از محل کار بیشتر وقت خود را در گروهها و شبکههای مجازی میگذراند.
وی با اشاره به علت جدایی خود ابراز میکند: به تازگی متوجه شدم که همسرم در یکی از این گروهها با خانمی آشنا شده و با او ارتباط دارد.
مهدیه صادق پور، کارشناس ارشد روانشناسی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی
صبح قزوین اظهار میکند: لایک، کامنت، شیر، فوروارد و سایر مشتقات شبکههای اجتماعی با ورود خود جای انرژی مثبت، ارتباطات رو در رو، همچون دوست داشتن و احساسات درونی و بیرونی واقعی که زوجین را به هم نزدیک میکند، گرفته است.
وی عنوان میکند: شبکههای اجتماعی مجازی در نظر کاربر جذاب بوده و افراد را به سمت خود میکشانند از سویی دیگر فقدان همدلی میان زوجین، موجب پناه بردن آنها به این شبکهها میشود تا از این طریق نیازهای عاطفی خود را برآورده کنند.
این کارشناس خاطرنشان میکند: ورود به این شبکهها ممکن است با آسیبهایی همراه باشد زیرا روز به روز از ارتباط مثبت زوجین کاسته میشود و آنها به سمت فردی که حرفهای او را گوش میدهد و تحقیر و نقدش نمیکند، کشش پیدا میکند، این افراد به دلیل برآورده نشدن نیازهای عاطفی و روانی خود به فضای مجازی گرایش پیدا کرده و دچار آسیب میشوند و طلاقهای عاطفی بیارتباط با استفاده نادرست از شبکههای اجتماعی مجازی نیستند.
وی ادامه میدهد: زوجهایی که به دلایل مختلف عملکردهای زناشویی خود را ناکارآمد میدانند به برقراری ارتباطهای پنهانی اقدام میکنند و به جای حل مسایل و مشکلات زندگی مشترک خود، مسئله جدیدی برای خود و خانواده خود ایجاد میکنند که از آن با نام خیانت یاد میشود.
طلاق یک معضل اجتماعی است که به شدت مقدس بودن ازدواج و تشکیل خانوده را تهدید و دچار خدشه کرده و متاسفانه راهکارها برای جلوگیری و کاهش طلاق هنوز کارساز نشده و همچنان در بین خانوادهها و جوامع یکهتازی کرده و قربانی میگیرد.
به هر حال برای برون رفت از این آسیب اجتماعی و کاهش طلاق در کشور، بهبود شرایط اقتصادی کشور(افزایش اشتغال، کاهش قیمت مسکن و...)، تحقق عدالت اجتماعی، آموزش مهارتهای زندگی به جوانان قبل از ازدواج، آموزش مسائل زناشویی قبل از ازدواج، افزایش مراکز مشاوره برای خانوادهها، کاهش انتظارات و توقعات نابجای زوجین ضروری به نظر میرسد.
انتهای پیام/1404
دیدگاه ها