بیت الله اکبری در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی
صبح قزوین اظهار کرد: کاهش نقدینگی موجب کنترل تورم شده، اما این موضوع آثار منفی هم دارد و با کاهش مقدار پول در کشور، تولید و رشد اقتصادی کاهش خواهد یافت.
وی در ادامه افزود: این سیاست پولی که سیاست پولی انقباضی نام دارد موجب بیکاری شدید در سالهای اخیر شده، زیرا جلوی رشد پول در کشور گرفته شده و به تبع آن تقاضا کاهش یافتهاست، در چنین شرایطی میزان تولید و اشتغال هم کاهش خواهدیافت.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: سیاست پولی انقباضی را نمیتوان موفق دانست، زیرا سیاست موفق سیاستی است که تورم و بیکاری را همزمان کاهش دهد.
اکبری تصریح کرد: بهتر بود به جای سیاستهای طرف تقاضا مثل کاهش نقدینگی، سیاستهای طرف عرضه را پیش میگرفتیم، شاید در آن صورت نتیجه کوتاه مدت نمیگرفتیم اما در بلند مدت میتوانست هر دو مشکل تورم و بیکاری را حل کند.
تورم کاهش حقیقی نداشتهاست
این استاد دانشگاه با بیان اینکه اگر مردم شغل و درآمد داشتهباشند تورم به خودی خود آزاددهنده نیست، تاکید کرد: تورم زمانی آزاردهنده است که با بیکاری همراه باشد، مردم ترجیح میدهند شغل و درآمد داشته باشند ولو اینکه قیمتها بالا باشد.
وی اظهار کرد: اگر مردم کار و درآمد نداشته باشند پایین بودن قیمتها سودی برای آنها ندارد، زیرا پولی ندارند که جنسی بخرند و نارضایتی بالا خواهدرفت؛ اما اگر درآمد داشته باشند، میتوانند کالای با قیمت پایینتر را برای خرید انتخاب کنند.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به اینکه کاهش دستوری سود بانکی تاثیر مطلوبی بر اقتصاد نخواهدداشت، تاکید کرد: سود بانکی یک متغیر است و باید خودش کاهش پیدا کند. اگر صرفا به دلیل کاهش تورم نرخ بهره را هم کاهش دهیم مفید نخواهد بود.
وی اذعان کرد: وقتی بانکها میلی به کاهش تورم ندارند یعنی تورم کاهش حقیقی نداشتهاست و تورم همچنان در ذات نظام بانکی ایران وجود دارد؛ اما اگر طی ۲ الی ۳ دوره این کاهش تورم اتفاق بیفتد و پایین بماند نرخ بهره هم خودش کاهش پیدا میکرد.
این استاد دانشگاه تشریح کرد: وقتی تولید زیاد شد عرضه زیاد و تقاضا کم میشود و قیمتها خود به خود کاهش و تورم کاهش مییابد. به همین ترتیب نرخ بهره بانکی نیز یک قیمت است و اگر تقاضا برای وام وجود نداشته باشد، خود بانکها ناچار به کاهش نرخ سود هستند. اما اکنون حتی در نرخ سود بالا نیز تقاضا از طرف مردم برای وام زیاد است و بانکها به دلیل نداشتن پول قادر به برآوردن تقاضا نیستند.
وی تصریح کرد: دلیل مسئولان از اجرای این سیاست تثبیت کاهش تورم بود و میخواستند نرخ بهره را پایین آورند تا سرمایهگذران به وام دادن تشویق شوند و سرمایهگذاری و تولید افزایش پیدا کند.
نرخ پایین سودبانکی عامل گرانی اجاره بها شد
اکبری ادامه داد: اما در واقع بانکها توانی برای وام دادن ندارند و کاهش سود بانکی تنها تقاضا را افزایش میدهد، در حالی که عرضه وام محدود است. زمانی هم که تقاضا زیاد و عرضه کم باشد نرخ بهره طبیعتا بالا میرود، در صورتی که الان بر اساس یک سیاست دستوری برعکس عمل شده است.
وی تاکید کرد: از سوی دیگر این موضوع بر تصمیم سپردهگذاران نیز تاثیر میگذارد زیرا وقتی نرخ بهره پایین میآید سپردهگذار تصمیم میگیرد پول خود را در جای دیگری خرج کند و به دنبال سودآوری است.
این کارشناس اقتصادی اضافه کرد: یکی از مواردی که این موضوع در آن بروز میکند بازار مسکن است و صاحبخانهها تقاضای اجارههای بالا میکنند، کسی که پیش از این حاضر بود منزل خود را رهن دهد و با دریافت سود آن رهن از بانک راضی بود، اکنون تقاضای اجاره دارد و همان نرخ بهرهای را که پیش از این از بانک میگرفت میخواهد از مستاجر بگیرد.
وی عنوان کرد: بهتر بود به جای این شرایط بازار بورس رونق پیدا می کرد و مردم به جای اینکه پول خود را در بازار مسکن ببرند به بازار بورس میبردند و سرمایه گذاری میکردند.
اکبری در پایان گفت: اما بازار سهام در ایران به قدری ناکاراست که برای مردم پرریسک شده، از سوی دیگر تبلیغی هم برای این نمیشود و خیلی از مردم بازار بورس را نمیشناسند.
انتهای پیام/5001
دیدگاه ها