به گزارش خبرنگار اجتماعی
صبح قزوین ؛____محدثه کشاورز.
از سال 1386 روز 25 شهریورماه که در این سال با روز 25 ذیحجه همزمان بود به عنوان روز خانواده و تکریم بازنشستگان در تقویم رسمی کشور درج شده است.
علت انتخاب این روز شأن نزول آیه «هل اتی» در سوره الانسان که راجع به خانواده و استحکام پایههای آن است، عنوان شد. سوره هل اتی در روز 25 ذیحجه در شان اهل بیت پیامبر (ص) نازل شد که پس از سه روز روزه و انفاق افطار خود، از طرف خداوند اطعام شدند.
اما در شورای فرهنگ عمومی اتفاق نظر بر این بود که روز بازنشستگان با یک روز در تقویم رسمی کشور تلفیق شود که بهترین روز برای این منظور روز 25 ذیحجه یعنی روز خانواده در آن سال بود که همزمان با 25 شهریورماه بود که این مناسبت در تاریخ رسمی کشور ثبت شد.
بازنشستگان قشر زحمت کشی هستند که پس از سالها تلاش و زحمت در عرصه اقتصاد کشور به سن سالخوردگی میرسند و از فعالیتهای رسمی در حوزه کاری خود کناره گیری میکنند.
به مناسبت روز بازنشستگان به سراغ تعدادی از بازنشستههای قزوینی رفتیم که گفتوگوی خبرنگار اجتماعی
صبح قزوین با آنها را در ادامه میخوانید:
محمدی از بازنشستگان قزوینی است که 40 سال سابقه کار دارد، وی درباره مشکلات و دغدغههای امروزه خود میگوید: سال ۸۴ بازنشسته شدم و اکنون حقوق من یک میلیون و ۸۰۰ تومان است.
وی ادامه میدهد: متاسفانه حق ما که این همه سال برای مملکت خدمت کرده ایم آنطور که باید ادا نشده است و اصلا از حقوق خود راضی نیستم؛ با این همه افزایش تورم، حقوق بازنشستهها افزایش خیلی کمی داشته و امروز بیشترین مشکلات بازنشستگان از لحاظ مالی است.
این بازنشسته قزوینی عنوان میکند: مشکل بیمه ندارم البته خدمات کم هست اما راضی هستم؛ مشکلی که خیلی ما را اذیت میکند مشکلات مادی است و دوباره هم نمیتوانم مشغول به کار شوم. زیرا شغل خیلی سنگینی داشتم که به بدنم آسیب وارد شده است و اکنون دیگر توان کار کردن را ندارم.
محمدی درباره درخواست خود از مسئولین تصریح میکند: متاسفانه مسئولین فقط شعار میدهند؛ تا به امروز چند بار قول افزایش حقوق باز نشستهها را داده اند؛ اما عمل نکرده اند.
ملکی یکی دیگر از بازنشستگان قزوینی است که میگوید: در ماه حدود ۹۰۰ تومان حقوق میگیرم و این حقوق کفاف یک ماه خرج خانواده را نمیدهد و تا اواسط برج تمام میشود و متاسفانه نمیتوانم جوابگوی خرج تحصیلات فرزندانم باشم.
وی میافزاید: حتی بیمه خوبی هم ندارم، مریض هستم وقتی نسخه را به داروخانه تحویل میدهم همه داروها را آزاد حساب میکند و اکنون در این سن با این همه مریضی هم زمان دوباره کار کردن ما نیست.
این بازنشسته قزوینی تاکید میکند: خواهش ما این است که مشکلات ما را عنوان کنید تا شاید مسئولین کمی هم رسیدگی کنند و به فکر مشکلات مردم باشند و وعدههای بی عمل ندهند.
رحیمی یکی دیگر از بازنشستگان قزوینی است که میگوید: مشکلات خیلی زیاد است و اصلی ترین مشکل باز نشستهها کمبود حقوق است، یک میلیون و ۳۰۰ حقوق میگیرم و همه حقوقم را برای قسطهای وام و قرضم میدهم و تا پایان ماه نمیدانم با تامین خرج زندگی چه باید کرد.
وی اذعان میکند: همسرم مریضی سختی دارد و از عهده خرج و مخارج درمان برنمیآیم و بیمه هم این هزینه را قبول نمیکند، شاید مقدار خیلی کمی را متقبل شود.
صفری هم از بانشستگان نظامی است که ۳۰ سال خدمت کرده است، وی میگوید: ۷ سال در جبهههای دفاع مقدس بوده ام، اما ما را فراموش کرده اند که عمر خود را برای خدمت به مملکت گذاشته ایم و اکنون مشکلات مالی ما را اذیت میکند.
وی ادامه میدهد: از مسئولین میخواهم که به وضع موجود رسیدگی کنند، حقوقها را باتوجه به افزایش تورم موجود در جامعه افزایش دهند و خدمات بیمهای مناسبی در اختیار بازنشستهها بگذراند زیرا اکثرا بیمار هستیم.
درویش هم در مصاحبه با خبرنگار اجتماعی
صبح قزوین عنوان میکند: تقریبا ده سالی است که بازنشسته شده ام و شغلی هم نیست که دوباره بتوانم مشغول به فعالیت شوم؛ حتی حقوقم کفایت نمیکند که همه فرزندان و نوههایم به خانه ام بیایند و اگر هم بیایند، نمیتوانم از آنها به نحو احسن پذیرایی کنم.
وی بیان میکند: ما حقوق نجومی هم نمیخواهیم اما حداقل حقوقی باشد که جوابگوی تورم جامعه باشند و بتوانیم زندگی خود را بدون دغدغه، وام و قسط بگذرانیم و وقتی نوه ام از من چیزی میخواهد از اینکه توان تهیه آن را ندارم، خجالت نکشم.
فراستی یکی دیگر از بازنشستگان قزوینی است که ابراز میکند: ماهی ۵۰۰ تومان قسط دارم و با این حقوق توان خرید جهیزیه برای دخترم را ندارم، فرزندانم دانشجو هستند و با حقوقی که دریافت میکنم، نمیتوانم همه هزینهها را تامین کنم.
یوسفی هم از دیگر بازنشستگان قزوینی است که چهار سال است که بازنشسته شده، درباره مشکلاتش میگوید: حدود یک میلیون و ۸۰۰ حقوق میگیرم، دو فرزند محصل و یک فرزند شیرخواره دارم؛ هزینهها سنگین است و با این حقوق زندگی سخت میگذرد.
وی ادامه داد: من از نوجوانی کار کرده ام و اکنون که بازنشسته شده ام و وقت استراحتم است اما مجبورم از صبح تا غروب در تاکسیرانی کار کنم تا بتوانم خرج تحصیل و زندگی فرزندانم را فراهم کنم.
معتمد که بازنشسته تربیت معلم است، میگوید: ۳۰ سال جوانی خود را در راه تربیت جوانان جامعه گذاشته ام و اکنون که به میانسالی رسیده ام اما هنوز زندگی همراه با آسایش ندارم، دو فرزند بیکار دارم و مخارج زندگی زیاد است.
وی میافزاید: متاسفانه به همان میزان که در جامعه تورم افزایش پیدا کرده حقوق بازنشستهها افزایش نیافته است و همین باعث بسیاری از مشکلات میشود.
این بازنشسته قزوینی تصریح میکند: از مسئولین تقاضا دارم که فکری به حال جوانان بیکار کنند؛ زیرا حقوق بازنشستگی در این زمانه جوابگوی خرج یک خانواده و چند جوان در خانه نیست.
حسینی یکی دیگر از بازنشستگان قزوینی است که اذعان میکند: ده سال است که بازنشسته شده ام و از نوجوانی کار کردم اما هنوز هم توان خرید یک خانه را ندارم و هزینه دانشگاه فرزندم بسیار بالاست.
وی درباره مشکلات بیمه خود عنوان میکند: یکی از فرزندانم مریض است و هزینه بیمارستان و دارو بسیار بالاست و بیمه شاید نصف این هزینه را متقبل شود و با وجود این همه مشکلات خودم قرص اعصاب مصرف میکنم.
این بازنشسته قزوینی تصریح میکند: از مسئولان درخواست داریم اگر حرفی میزنند به آن عمل کنند و به فکر پدری که فرزند مریض دارد؛ اما توان پرداخت هزینه درمان او را ندارد؛ هم باشند.
انتهای پیام/3008
دیدگاه ها