به گزارش سرویس فرهنگ و هنر
صبح قزوین ، احمد شاکری نویسنده و منتقد ادبیات داستانی و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار کرد: ادبیات در هر دورهای بازتابدهنده وضعیت اجتماعی و فرهنگی همان دوره است؛ وقوع انقلاب اسلامی در به وجود آمدن جریانهای بسیار مهم و تحولساز حوزه ادبیات نقش موثری ایفا کرده است.
وی با اشاره به وجود آمدن جریانهای جدید در مستندنگاری و داستاننویسی در دوره انقلاب اسلامی و پس از پیروزی آن، افزود: میتوان گفت در حوزه مستندنگاری دگرگونی جدیدی پدید آمد و اساسا میشود مستند نگاری را به دورههای پیش و پس از انقلاب اسلامی تقسیم کرد.
شاکری عنوان کرد: امروز میزان تولید مستندنگاریها و خاطراتی که در حوزه انقلاب و دفاع مقدس منتشر میشود نسبت به پیش از آن قابل مقایسه نیست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: ادبیات داستانی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی یک جریان وابسته و وارداتی و کاملا ترجمهای بود بنابراین گرایشات فکری و سیاسی نویسندگان این دوره گویای همین واقعیت است.
منتقد ادبیات داستانی خاطرنشان کرد: با پیروزی انقلاب اسلامی نسلی جدید در عرصه نویسندگی پدید آمد که همه محورهای آن متوجه ارزشهای معنوی و اهداف و مبانی انقلاب اسلامی قرار گرفت.
این نویسنده در ادامه افزود: ادبیات دفاع مقدس در بین گونههای پس از انقلاب اسلامی از لحاظ کمیت و تیراژ، تنوع موضوعی و کیفیت جایگاه ممتازی دارد.
وی تصریح کرد: تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس پیوند عمیقی با ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس دارد به طوری که این دو جدایی ناپذیر هستند.
دفاع مقدس باعث بالندگی ادبیات داستانی جنگ
شاکری با اشاره به ملاک ارزیابی اوج و فرود ادبیات دفاع مقدس، گفت: باید دید ادبیات با چه ملاکهایی به اوج و یا به فرود میرسد؛ ملاک ادبیات دفاع مقدس این است که باید پایبند و متعهد به حقیقت آن باشد یعنی هم واقعیتهای رخ داده در دفاع مقدس و هم حقیقت نورانی و قدسی آن را باید نمایش دهد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در همین زمینه ادامه داد: هر زمان ادبیات دفاع مقدس از این دو نکته فاصله گرفته رو به سقوط رفته است.
منتقد ادبیات داستانی یادآور شد: نقاط فرود ادبیات دفاع مقدس را میتوان در دهه ۷۰ و زمانهایی ارزیابی کرد که جریانی تحت عنوان ادبیات داستانی سیاه دفاع مقدس ظهور کرد.
شاکری افزود: این ادبیات دست به قلب حقایق دفاع مقدس گذاشت یعنی حقیقت نورانی و معنوی آن را حقیقتی ظلمانی تعبیر و واقعیتهای پررنگ دینی و پشتوانه عاشورایی دفاع مقدس را کمرنگ کرد.
وی اضافه کرد: ادبیات سیاه تلاش کرد از دفاع مقدس ایدئولوژی زدایی کند و به شدت همانند جریانی عمل کرد که گرایشات ترجمهای و مبانی ادبیات اومانیستی غربی را ترویج میکند.
شاکری خاطرنشان کرد: ادبیات دوران دهه ۶۰ بیشتر تلاش دارد حماسهها و ارزشها را نمایش دهد یعنی ادبیات دهه مذکور به واسطه فضا و دوره دفاع مقدس ادبیات نورانیتری دارد اگرچه اشکالاتی هم بر آن وارد است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اذعان داشت: ادبیات دهه ۷۰ و دهه حاضر ادبیاتی است که تمایلات و رگههای سیاه نویسی در آن قوت گرفته و البته این دو جریان همواره وجود داشتهاند و خواهند داشت.
منتقد ادبیات داستانی بیان کرد: تقابل ارزشهای دینی و سبک زندگی غربی که جامعه ما به لحاظ فرهنگی با آن مواجه است.
این نویسنده ابراز کرد: ادبیات انقلابی، متعهد به ارزشها و متعقد به معنویت و از طرف دیگر ادبیات غرب زده، پوچ انگار و مادی نگر است.
ایدئولوژی زدایی جوهره اصلی سیاه نویسی در ادبیات دفاع مقدس را تشکیل میدهد
وی در توضیح اینکه جریان سیاه نویسی در ادبیات دفاع مقدس نزدیک به ۲۰ خصوصیت دارد، افزود: جوهره اصلی این جریان، ایدئولوژیزدایی است؛ حضرت امام(ره) فرمودند؛ جنگ ما جنگ نور و ظلمت، ایمان و کفر، حق و باطل است که چنین تعبیری در تعابیر قرآنی هم آمده است اما ادبیات سیاه تلاش میکند تا این ایدئولوژی را پاک کند.
شاکری ادامه داد: اگر این ایدئولوژی پاک شود پس دلیلی هم برای جنگ وجود ندارد لذا ارزشهایی که ناظر برحق و دین اسلام بوده و ارزشهایی که ملاک شناسایی نور و ظلمت هستند در این نوع ادبیات دیگر معنایی نخواهند داشت.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: نکته دیگر این است که افرادی که شخصیت این نوع روایتها را میسازند کسانیاند که عموما دارای افکار مردد، شکاک، دودل و دچار ضعف ایمانی هستند.
منتقد ادبیات داستانی عنوان کرد: باور و قوت ایمانی در ادبیات سیاه دفاع مقدس جایی ندارد چون وقتی کسی معتقد باشد باید نگاهش هم تابع تشخیص حق از باطل باشد اما ادبیات سیاه از شخصیتهای مرددی استفاده میکند که در نتیجه بین حق و باطل گیر کردهاند.
این نویسنده با بیان اینکه یکی دیگر از خصوصیتهای سیاه نویسی در ادبیات دفاع مقدس توجه به خسارتهای جنگ است، گفت: تعبیری که این نوع ادبیات در مورد جنگ به کار میبرد «جنگ لعنتی» و «جنگ بی حاصل» است لذا عموما دفاع مقدس را بی حاصل میدانند در حالی که خلاف فرمایشات امام راحل و دیدگاه دینی ما است.
ادبیات سیاه دفاع مقدس با عاشورا پیوند ندارد
وی تشریح کرد: این نوع ادبیات به لحاظ فرم، ساختار و فلسفه نسبی اندیش و نسبی گرا بوده و به حقایق مطلق اعتقادی ندارند و سربازان جنگ را قربانیان بیحاصل جنگ میداند که برای هیچ و پوچ جانشان را از دست دادهاند و از نظر آن تنها این فرماندهان، دولتمردان و صاحبان حکومت و قدرت هستند که منفعت جنگ را میبرند.
شاکری تاکید کرد: ادبیات سیاه دفاع مقدس عموما پیوندی با سابقه تاریخی و حماسی شیعه یعنی عاشورا ندارد، علت هم این است که وقتی کسی که به عاشورا توجه میکند این توجه او را به ملاکهایی برای انتخاب حق از باطل میرساند و دیگر خبری از شخصیتی مردد نخواهد بود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: ادبیات عاشورایی ادبیاتی حماسی است اما ادبیات سیاه بعضا ادبیاتی تراژیک و غم زده و بی حاصل است.
ادبیات دفاع مقدس بدون ولایت پذیری، باورهای دینی و مقاومت معنایی نخواهد داشت
منتقد ادبیات داستانی با اشاره به ویژگی ادبیات دفاع مقدس گفت: اگر ولایت پذیری و شخصیت امام راحل به عنوان ولی امر و اصول انقلاب همچون واقعه عاشورا، ولی عصر (عج)، ظلم ستیزی و ایستادن در مقابل اسرائیل و دفاع از مردم مظلوم قدس، لبنان و فلسطین را از ادبیات دفاع مقدس بگیریم این ادبیات دیگر هیچ معنایی نخواهد داشت.
این نویسنده در پایان تصریح کرد: ویژگی بارز ادبیات دفاع مقدس بر گرفته از معرفت، دانش و باورهای شیعی است و صرفا دفاع از خاک و مقابله با تجاوز نیست بلکه فراتر از این تعبیر است.
انتهای پیام/2002
منبع:
شاخص نیوز
دیدگاه ها