به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر
صبح قزوین ، حمیدرضا ملازینل تحصیلات آکادمیک خود را در رشتههای فلسفه و جامعه شناسی به پایان رسانده است و اخیرا کتاب «دو روزی که گذشت» با تدوین وی در قزوین رونمایی شد.
"دو روزی که گذشت" به همت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس چاپ شده است. این اثر در قالب تاریخ شفاهی به بازخوانی روزهای انقلاب و سالیان جنگ تحمیلی در خاطرات «سید جعفر ثانی قوامی» از رزمندگان و جانبازان قزوینی میپردازد.
بخش مهمی از حوادث این کتاب در تشریح فضای اجتماعی و سیاسیِ قزوینِ پیش و پس از انقلاب میگذرد و بخش دیگری از آن نیز در اقصا نقاط کشور؛ به مناسبت رونمایی از این کتاب با حمیدرضا ملازینل به گفتگویی مشروح نشستیم.
صبح قزوین : تاریخ شفاهی دقیقا چیست و به چه کار میآید؟
ملازینل: تاریخ شفاهی نوعی ثبت تاریخ است که در آن «مورخ-مصاحبه گر» به طور مستقیم و بی واسطه با افرادی که درگیر در بطن حوادث تاریخی بودهاند، مواجه میشود.
در این شیوه به جای ارائه تاریخ به شیوه «روایی محض» تاریخ به شیوه «شبه گفتگو» روایت میشود و مصاحبه شونده که خود در بخشی از تاریخ سازی مشارکت داشته است-به بیان تجارب و تحلیلهای خود و به عبارت دیگر بازسازی و بازروایی تاریخ میپردازند.
تاریخ شفاهی قدمت بسیار کهنی دارد اما شکلگیری «فن تاریخ شفاهی» پدیده مدرن و متاخری است.
این شیوه از ثبت رویدادها همچنین از تاریخ محض منعطفتر است بگونهای که شما میتوانید براحتی در تاریخ شفاهی ردی از «تاریخ اجتماعی»، «تاریخ تحولات سیاسی»، «ادبیات» و حتی «انسان شناسی» را مشاهده کنید در حالی که در تاریخ محض موظف به رعایت متدهای لایتغیر هستید و نمیتوانید مثلا در تاریخ اجتماعی از انسان شناسی هم سخن بگوئید.
از سویی نیز تاریخ شفاهی بهترین ابزار برای درهم شکستن روایتهای قاطع و شایع از حوادث تاریخی است.
صبح قزوین : لطفا به صورت مصداقی بگویید؟
ملازینل: به عنوان مثال سالها روایتهای تاریخی و البته رسمی با قاطعیت به ما میگفتند که در زمان استالین آزادی مذهبی و سیاسی تا حدودی در میان ممالکت تابعه شوروی رعایت میشد اما برای اولین این تاریخ شفاهی بود که این روایت را درهم شکست خبر از قتل عام وحشتناک 20 میلیون نفر در شوروی زمان استالین به جرم عقاید مذهبی و سیاسی داد.
در ایران نیز تاریخ شفاهی میتواند نقش مهم و بیبدیلی را به ویژه در بازخوانی برهههای حساسی از تاریخ ایفا کند.
متاسفانه ما در رابطه با این برهههای حساس تاریخ ملی، اسیر فقر روایی هستیم بگونهای که باید تاریخ ایران معاصر را بجای جستجو در دانشگاههای تهران، قزوین و تبریز در دانشگاههای «کمبریج»، «هارواد» و «سوربن» جستجو کرد.
چارهای هم نیست چرا که تاریخ نویسی در غرب از نظر فنی قابل قیاس با دانشگاههای ما نیست با این حال با استفاده از همین فن در موارد بسیاری روایتهای قاطع و اشتباهی از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ارائه و تثبیت شده است.
اما پروژه تاریخ شفاهی میتواند مقدمه و ابزار مهمی برای فهم ایرانی و برخاسته از سنت ایرانی از تاریخ انقلاب و دفاع مقدس باشد. البته این را هم باید اضافه کرد که پروژه ثبت تاریخ شفاهی انقلاب در ایران از سال 1389 آغاز شده است اما مشابه همین پروژه یعنی ثبت «تاریخ شفاهی حکومت پهلوی و انقلاب 1979 ایران» در دانشگاه هاوراد 20 سال زودتر از ما یعنی در سال 1369 شمسی و 1990 میلادی توسط امریکاییها آغاز شده بود.
صبح قزوین : ظرفیت شهر قزوین را در رابطه با تاریخ شفاهی انقلاب و دفاع مقدس چگونه میبینید؟
ملازینل: میخواهم کمی این سئوال شما را بسط دهم تا از مقوله تاریخ شفاهی نیز فراتر برویم و به تاریخ محض برسیم.
شما در تاریخ محض ایران میبینید که نام «قزوین» و «قزوینیها» همیشه از اعصار کهن با تاریخ تحولات «جهان ایرانی» گره خورده و هرگز محدود به جغرافیای استان فعلی قزوین نبوده است.
از زمان اسکان «کاسیها» در این ناحیه – که هنوز نام اعتباری قزوین بر آن نهاده نشده بود و شکل گیری اولین تمدنهای فلات ایران تا نقش بیبدیل قزوین در دوره فتوحات اسلامی و مشارکت شیعیان قزوینی در قیام علیه قَتله کربلا تا دوره مشروطه، تسخیر شهر توسط متفقین، کودتای رضاخان و دو دوره حکومت پهلوی، قزوین همیشه یا محل وقوع مهمترین حوادث ایران بوده و یا شخصیتهای قزوینی مبدع و دخیل در این مهمترین حوادث بودهاند.
برهمین اساس ظرفیت شهر قزوین در رابطه با تاریخ و به طور اخص تاریخ شفاهی انقلاب و دفاع مقدس نیز در همین نمای کلی و محوریت تاریخی «قزوین» و «قزوینیها» قابل بررسی و تحلیل است.
صبح قزوین : وسعت و جمعیت اندک قزوین در دوره معاصر با این نقش برجستهای که شما برای این منطقه تعریف کردهاید، چگونه قابل تطبیق است؟
ملازینل: ارتباطی به وسعت و جمعیت ندارد، این شهر و مردمانش همواره فراتر از وسعت و جمعیت خود در جریان انقلاب و دفاع مقدس نقش داشتهاند، بنابراین نباید وسعت و جمعیت شهر قزوین را ملاک قرار دهیم.
شما می بینید در جریان جنگ 8 ساله شهر قزوین بیش از 550 کیلومتر با خطوط درگیری با بعثیها فاصله دارد اما در کدام علمیات و جبهه درگیری بوده که قزوینیها حضور پررنگی نداشته باشند؟
حتی شما میبینید که در اردوگاههای اسرا در خاک عراق نیز قزوینیها در همه اسارتگاهها پراکنده هستند نمونه آن نیز «مرحوم سید علی اکبر ابوترابی»، «فرج الله فصیحی رامندی»، «شهید لشگری» و دهها چهره دیگری از این نوع است.
از سوی دیگر این تعداد شهید، جانباز و آزاده در شهر قزوین در طول خدمت سربازی به این مقام نائل نیامدهاند بلکه غالب شهدا، اسرا و جانبازان قزوینی داوطلب و به صورت بسیجی و پاسدار عازم مناطق جنگی شده بودند.
در رابطه با انقلاب هم همین وضعیت حاکم است. گذشته از اتفاقات و تظاهرات تاریخی در این شهر، شما حزب و جریانی را در سطح ملی سراغ ندارید که قزوینی ها در آن حضور فعالی نداشته باشند - هر چند که در نهایت غلبه با جریان اصیل انقلاب اسلامی شد- بنابراین همان نقش کهن و محوری قزوین در تاریخ ایران در تاریخ دفاع مقدس و انقلاب هم تکرار شده است.
با این حال این نقش کماکان برای بسیاری دستکم گرفته شده است. البته کتابهای بسیاری در مورد قزوین و شهدای قزوین داریم و زحمات ارزشمندی کشیده شده است اما هنوز به لحاظ نظریهای و عمقی با ایرادات بسیاری مواجه هستیم.
صبح قزوین : ما هم اکنون دهها عنوان کتاب در مورد شهدای قزوین در استان داریم چگونه این مسئله با این قضاوت شما تطابق دارد؟ آیا این کتابها خواننده ندارد؟
ملازینل: خیر، بحث خواننده نداشتن این آثار مطرح نیست، بحث تولید محتوا مطرح است. بله امروز ما در دهها عنوان کتاب میتوانیم اسم پدر و مادر و بیوگرافی شخصیتهای بارز قزوین در انقلاب و دفاع مقدس را پیدا کنیم اما آیا اینها را هم میتوانیم از این کتاب پیدا کنیم که چرا این شخصیتها از میان همه جریانات به شدت قوی که با شاه مبازه میکردند، فقط جذب راه و منش امام راحل(ره) شدند؟
بنابراین بحث این است که این حجم از آثار تولید شده درباره شهدا چقدرشان آثار ژورنالیستی و ویکی پدیایی است و چه تعدادشان آثار تحلیلی و تاریخی؟ در حالی که ما به مورد دوم احتیاج داریم و اصولا در این زمینه نیز ضعف داریم.
ضمن اینکه معمولا در فضای رسانهای استان همه در پی پرداختن به شهدا و شخصیتهای معروف و بِرند هستند در حالی که شهدا و شخصیتهای کمتر شناخته شده بسیاری در قزوین هستند که میتوانند برعکس فضای رسانهای، موضوع تاریخ شفاهی قرار گیرند و از این قِبل بخشی از تاریخ قزوین آشکار شود.
صبح قزوین : مانند شخصیت سید جعفر ثانی قوامی در کتاب شما؟
ملازینل: دقیقا، وی در میان رسانهایهای قزوین نام شناخته شدهای نیست اما هر خوانندهای که اثر مطالعه کرده، متوجه میشود که آقای ثانی قوامی از جمله شخصیتهای درخورتوجه قزوین در جریان انقلاب و دفاع مقدس بوده است.
صبح قزوین : با همین چشم اندازی که شما ترسیم کردید فکر میکنید تا چه حد این نقش قزوین در انقلاب دفاع مقدس در کشور برجسته شده است؟
ملازینل: برعکس سئوالات پیشین که پرسش شما را بسط دادم در این جا لازم است که فضای پرسش را کمی محدود کنم و بگویم که صرف نظر از بُعد ملی، حتی در بعد استانی هم چندان شخصیتهای قزوینی و به طور کلی نقش این شهر برجسته نشده است.
البته سالهاست که پژوهشگران استان در این زمینه فعالیتهای ارزشمندی انجام میدهند که آثار خوبی را هم خلق کردهاند با این حال نقش قزوین و شخصیتهای قزوینی برجستهتر از آن است که بتوان به تلاشهای ولو بسیار ارزشمند چند چهره معدود اکتفا کرد. از سویی گمنامی قزوین در زمینه تاریخ انقلاب و دفاع مقدس نیز فراتر از تصور همه ماست.
صبح قزوین : تدوین خاطرات «سید جعفر ثانی قوامی» و خلق کتاب «دو روزی که گذشت» توسط شما براساس کدام یک از این دغدغهها شکل گرفت؟ پرکردن خلاهای موجود یا کار علمی؟
ملازینل: آمیزهای از هر دو، چون اگر در کتاب دقت کنید، میبینید که خاطرات آقای ثانی قوامی گذشته از بُعد جذابیت از نظر تاریخی به ویژه تاریخ اجتماعی نیز مفید است.
صبح قزوین : به جز روایت «برادرم علی» باقی قسمتهای کتاب با نوعی روایت خطی و با رعایت ترتیب زمانی نوشته شده است این تاکید خود شما بود که تریب زمانی روایتها حفظ شود یا سیرمصاحبه به این سمت و سو گرایش داشت؟
ملازینل: مانند هر مصاحبه تاریخ شفاهی دیگری ما ابتدا باید یک شمه کلی از خاطرات و گفتنیهای مصاحبه شونده به دست میآوردیم که در اینجا هم این اتفاق افتاد و ما پس از ترسیم این شمه کلی از خاطرات آقای ثانی قوامی در موارد جزئی وارد شدیم و گاهی نیز مجبور شدیم که به عقب برگردیم و یک حادثه را به صورت جزئیتر و دقیقتر مورد بررسی و پرسش قرار دهیم.
اما در مجموع تاکید داشتم که به جز روایت «برادرم علی» -که به نوعی پیش زمینه مناسبی نسبت به شخصیت خانواده و خود آقای ثانی قوامی را برای خواننده فراهم میکند- باقی بخشها با روایت خطی از روزگار کودکی و پیش از انقلاب تا سالهای جنگ و جانبازی وی به صورت کلاسیک و قصه وار روایت شود.
صبح قزوین : اشارهای که به زندگی آقای ثانی قوامی پس از مجروحیت و اتمام جنگ میشود، بسیار مختصر است این مسئله برای کتاب ضعف نیست؟
ملازینل: خیر، البته به کتاب از هر جهت نقد و ایراد وارد است با این حال در این موردی که شما فرمودید ما تاکید داشتیم کتاب روایتی از روزهای انقلاب و سالهای جنگ تحمیلی در خاطرات وی باشد - همانگونه که روی جلد نیز همین عبارت نقش بسته است- بنابراین اینکه آقای ثانی قوامی از دهه هفتاد تاکنون چه میکرده و به چه مشغول بوده است دیگر تاریخ شفاهی انقلاب و دفاع مقدس محسوب نمیشود.
بنابراین تاکید داشتیم که همین بخش از خاطرات و تجارب ایشان در قالب دو روزی که گذشت ثبت شود اما شاید روزی قسمت شد در قالب تاریخ شفاهی نسل سوم انقلاب بخش دیگری از خاطرات ایشان هم ثبت شد.
صبح قزوین : بازخورد کتاب پس از رونمایی در میان مخاطبان چگونه بوده است؟
ملازینل: بازخورد خوبی را تجربه کردیم که جای شکر دارد با این حال من معتقدم که به کتاب تا آنجا که مربوط به کار من میشود، نقدهایی هم وارد است که از شنیدن این نقدها و البته ایرادات بسیار بیشتر خوشحال خواهم شد.
البته باید از آقای ثانی قوامی هم تشکر ویژه داشته باشم که در بیان خاطرات خودشان با وجود گذشت چندین دهه بخوبی ظاهر شدند. همین طور لازم است از «جناب سرهنگ طاهرخانی» ریاست بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس و آقای «روح الله شریفی» که هر دو در این بنیاد در راستای تحکیم و اشاعه میراث و آرمانهای شهدا گام برمیدارند، صمیمانه تقدیر و تشکر کنم.
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها