شایعات زندگی حسن درد و اندوه ما را بیشتر می کند

به گزارش صبح قزوین ایران جزو کشورهایی است که بالاترین میزان کشته شدگان را در ترورهای مختلف، از بین تمامی اقشار دارد.

رده ی سنی شهدای ترور در ایران از نوزاد چند ماهه تا پیرمرد چندین ساله است.
حملات تروریستی از همان سال های اول انقلاب اسلامی ایران آغاز شد و متاسفانه همچنان ادامه دارد.

در سال های اخیر افرادی مورد حمله های تروریستی قرار گرفته اند که جزو انسان های تاثیر گزار در روند جمهوری اسلامی ایران بوده اند.

گروه های مختلف تروریستی، از طرف دشمنان ایران مورد حمایت قابل توجهی قرار می گیرند و برای جذب افراد وعده های چرب و شیرینی می دهند.

لزوم معرفی شهدای ترور به خصوص در سال های اخیر و نشان دادن ماهیت پلید گروه های تروریستی، عده ای از جوانان آگاه و انقلابی را بر آن داشت که زیر نظر موسسه راهبردی دیده بان، شاخه ای تحت عنوان شهدای ترور را تشکیل و فعالیت خود را در استان های مختلف بسط دهند.

واحد قربانیان تروریسم استان قزوین جهت شناسایی ومعرفی شهدا وقربانیان ترور، مدتی است که کار خود را آغاز نموده است.

در قدم اول، شهدای ترور استان توسط دانشجویان شناسایی شدند و به مناسبت هفته دفاع مقدس وعملیات های پیروزمندانه رزمندگان سپاه در ارتفاعات جاسوسان سردشت، اقدام به مصاحبه از خانواده شهید حسین حسن پور نمودند.

پاسدار شهید حسن حسین پور در اردیبهشت سال 61 در قزوین متولد شد و در 13 شهریور سال 90 توسط گروهک تروریستی پژاک به درجه ی رفیع شهادت نائل آمد.

مادر شهید درباره ی زندگی ایشان اظهار داشت: از اول ابتدایی عضو بسیج بود و به بسیجی بودن عشق می ورزید، دوران خدمت نظام وظیفه را هم در سپاه پاسداران گذراند و پس از آن استخدام سپاه شد.

مادر شهید افزود: 1 سال و نیم در پادگان ثامن الائمه بود و 40 روز هم در مشهد دوره های ویژه ی تکاوری را آموزش دیده بود، سپس 6 ماه درگیر عملیات دستگیری عبدالمالک ریگی بود و وقتی از عملیات آمد در سال 89 ازدواج کرد و پس از آن هم  4 ماه با گروهک پژاک درگیر بود که همان موقع به آرزوی خود یعنی شهادت دست یافت.

مادر شهید حسین پور روحیات فرزندش را اینگونه بیان کرد: از همان دوران کودکی او را به مجالس روضه ی امام حسین(ع) و ائمه می بردم، به همین علت علاقه ی ویژه ای به امام حسین(ع) داشت.

مادر افزود: هیچ وقت از سختی کارش نمی گفت و اصلا مسائل کارش را داخل خانه مطرح نمی کرد، مدام به فکر ایران و اسلام و رهبر بود و همیشه به شهادت فکر می کرد، در سفرش هم به کربلا از امام حسین(ع) فقط شهادت خواسته بود.

بیشترین دارایی حسن، کتب و لوح های فشرده ی مربوط به شهدا بود

خواهر شهید حسن حسین پور، دیگر میهمان این نشست درباره ی برادر شهیدش اذعان داشت: هیچ وقت از میزان حقوقی که دریافت می کرد به ما چیزی نمی گفت و بیشتر آن را پنهانی صرف امور خیریه می کرد.

خواهر شهید اضافه کرد: در روستای ما 2 شهید هستند که متاسفانه قبور آن ها تخریب شده بود و هیچ کس از اعضای خانواده ی آنان در قید حیات نبود که به این موضوع رسیدگی کنند، حسن به مدت یکسال از طریق بنیاد شهید پیگیر بازسازی قبور و ثبت اسامی این شهدا در لیست شهدای قزوین بود.

حسین پور ادامه داد: حسن تمام هزینه های بازسازی را از جیب خودش داده بود اما در پایین بنر عکس شهدا نام سپاه صاحب الامر(عج) را قید کرده بود.

خواهر شهید حسین پور از علاقه ی برادرش به شهدا گفت: بیشترین دارایی ایشان کتب و لوح های فشرده ای بود که از زندگی شهدا داشتند و بعد از عقدشان هم اولین جایی که رفته بودند مزار شهدا بود.

حسین پور افزود: بعد از ازدواجش یک شب خواب یکی از دوستان خود که در دوره های آموزشی شهید شده بود، دیده بودند که دستش را دراز کرده و به ایشان گفته بود، حسین پور، بیا باهم برویم، اینجا برای تو جا نگه داشته ایم.

از همان ابتدای ورودش به سپاه من را برای شهادتش آماده کرده بود

در همین حین مادر شهید ،خاطره ی دوره ی آموزشی ایشان در مشهد را عنوان کرد: در حرم امام رضا(ع) 40 روز نماز شب خوانده بود و بعد از آن به من گفت، مادر، من خوابی دیده ام که اگر لایق باشم به آن میرسم.

مادر، آخرین گفت و گوی بین خود و شهید را اینگونه توصیف کرد: ساعت 12 شب، همان شب شهادتش، با او تماس گرفتم و گفتم رسانه ها اعلام کرده اند که پژاک آتش بس داده است، گفت نه مادر، الان من به فاصله ی 60 متری از آن ها هستم و جنازه ی 2 تا از شهدای ما هنوز دست آن هاست.

وی ادامه داد: از همان ابتدا که وارد سپاه شده بود، مدام درباره شهدا و زندگیشان و خانواده هایشان برایم صحبت می کرد و به این وسیله مرا آماده ی شهادت خودش کرده بود.

مادرشهید حسین پور تشریح کرد: امسال وقتی به سردشت و نزدیکی ارتفاعات جاسوسان رفتم، تازه متوجه شدم که فرزندان ما در مرز چه سختی هایی می کشند تا ما در خانه های خود در امنیت زندگی کنیم و ما باید شکرگزار این نعمت باشیم، من  در سفر سال گذشته ام به سوریه طعم ناامنی را به خوبی چشیدم.

در ایام ماه رمضان به من گفت، بعد از عید فطر خبر خوبی می شنوید

حسین حسین پور،برادر کوچکتر شهید حسین پور یادآور شد: من و حسن رابطه ی بسیار صمیمی با هم داشتیم و من همیشه تمام مشکلاتم را با ایشان در میان می گذاشتم.

برادر شهید افزود: در ایام ماه رمضان برای مرخصی برگشته بود خانه، قبل از بازگشتش به ماموریت به من گفت، چند روز بعد از عید فطر خبر خوشی به شما می دهند و من هم فکر می کردم که احتمالا سفر کربلا یا مکه در پیش دارد.

حسین پور ادامه داد: دقیقا یک روز بعد از عید فطر با او تماس گرفتم و گفتم زود باش خبر خوب را بگو وگرنه می فهمم دروغ گفتی، گفت من شوخی کردم اما تو چرا سریعا به مادر همه چیز را گفتی.

حسین حسین پور از ماجرای اطلاع یافتن از شهادت برادرش گفت: من مثل همیشه صبح سر کارم رفتم، اما دیدم همکارانم مدام درباره ی حسن از من می پرسند و در نهایت یکی از همکارانم گفت که خبر شهادت حسن را از رسانه ها اعلام کرده اند، اصلا باورم نمی شد، بلافاصله به خانه آمدم و سعی کردم آرام آرام ماجرا را برای اعضای خانواده توضیح دهم.

ما بعد از شهادت حسن، انرژی مضاعفی برای مقابله با شایعات گذاشتیم

خانواده ی شهید حسین پور در پایان گله هایی را نیز مطرح کردند.

خواهر شهید ابراز داشت: برادرم حسین، مستندی درباره ی زندگی حسن ساخته است که هیچ نهادی مسئولیت پخش آن را به عهده نمی گیرد و این در حالی است که گروه هایی مانند پژاک برای جذب نیروهایی خود تبلیغات بسیاری می کند، اما ما هنوز نتوانسته ایم اقدام تاثیرگزاری برای معرفی این گروه ها به مردم انجام دهیم.

خواهر شهید در ادامه گفت: ما بعد از شهادت حسن، انرژی مضاعفی برای مقابله با شایعاتی که درباره ایشان بود، گذاشتیم ، از جمله شایعه ی بارداری همسر شهید و یا نام فرزند این شهید.

مادر شهید حسین پور اعلام کرد: سازمان های حقوقی بین الملل باید پیگیر حق شهدای ما باشند و گروه های تروریستی را ازبین ببرند تا خون فرزندان ما پایمال نشود.

در پایان با حضور خانواده شهید، از نام شهید حسن حسین پور در دایرة المعارف شهدای ترور رونمایی شد.

انتهای پیام/