۱۷/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۰۷ جمعه

صبح قزوین با چند معمای سرگرم کننده هوش و ذکاوت خود را محک بزنید
کد خبر: ۳۴۷۷۵۰ تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۱۱/۷ ساعت: ۱۱:۲۹ ↗ لینک کوتاه

با چند معمای سرگرم کننده هوش و ذکاوت خود را محک بزنید

در ادامه چند معمای جالب برایتان آماده کرده ایم که جواب آن‌ها را در انتهای مطلب می‌توانید مشاهده کنید.

با چند معمای سرگرم کننده هوش و ذکاوت خود را محک بزنید

به گزارش سرویس اجتماعی صبح قزوین؛وقت آن است که با چند معما که شما را به فکر کردن وامی دارند قدرت ذهن تان را بسنجید. این چالش را دست کم نگیرید، چون این معما‌ها به آن سادگی که فکر می‌کنید نیستند.

در ادامه چند معمای جالب برایتان آماده کرده ایم که جواب آن‌ها را در انتهای مطلب می‌توانید مشاهده کنید.

 

معمای شماره ۱

با چند معمای سرگرم کننده هوش و ذکاوت خود را محک بزنید

مرد وقتی از اسکی پیش دوستانش بازگشت با نگاهی به وسایلش متوجه شد غذایش نیست به همین خاطر از دوستانش پرسید که می‌دانند چه اتفاقی افتاده. زن اول گفت تمام روز را سرگرم اسکی کردن بود و دیگری هم گفت از صبح کنار آتش نشسته و همان آبمیوه‌ای که دستش بود را خورده بود. مرد فوراً لبخند زد، چون فهمید کدام زن دروغ می‌گوید. اما از کجا؟

معمای شماره ۲

در این تصویر چند کبریت وجود دارد؟

با چند معمای سرگرم کننده هوش و ذکاوت خود را محک بزنید

معمای شماره ۳

وزن شان را محاسبه کنید.

با چند معمای سرگرم کننده هوش و ذکاوت خود را محک بزنید

معمای شماره ۴

این ۴ نقطه را با تنها ۳ خط و بدون بلند کردن انگشت تان به هم وصل کنید.

با چند معمای سرگرم کننده هوش و ذکاوت خود را محک بزنید

معمای شماره ۵

آن چیست که هر چه بیشتر برمی دارید بیشتر پشت سر خود جا می‌گذارید؟

معمای شماره ۶

آیا می‌توانید ۳ روز متوالی را بدون استفاده از کلمات شنبه، یکشنبه، دوشنبه، سه شنبه، چهارشنبه، پنجشنبه یا جمعه نام ببرید؟

معمای شماره ۷

آن چیست که فقط زمانی مفید است که شکسته باشد؟

معمای شماره ۸

یک نفر را تبدیل می‌کنم به دو نفر. من چه هستم؟

معمای شماره ۹

مایک در باران قدم می‌زد. نه چتری داشت نه کلاهی. با اینکه لباس هایش کاملاً خیس شده بود، اما حتی یک تار مویش هم خیس نبود. چطور چنین چیزی ممکن است؟

معمای شماره ۱۰

آدم‌ها یا دوستم دارند یا از من متنفرند. من چهره‌ی آدم‌ها و طرز فکرشان را تغییر می‌دهم. حتی اگر فرد تلاش کند پنهانم کند باز هم دیده می‌شوم. هر قدر هم که آدم‌ها تلاش کنند هیچوقت کم نمی‌شوم. من چه هستم؟

معمای شماره ۱۱

ویلیام با ماشین قرمزش می‌راند. چراغ‌های ماشینش روشن نبودند. ماه هم بیرون نبود. خانم مسنی از خیابان رد می‌شد. ویلیام چطور زن را دیده بود؟

معمای شماره ۱۲

آن چیست که کلید‌های زیادی دارد، اما هیچ دری را باز نمی‌کند؟

معمای شماره ۱۳

آن چه سؤالی است که نمی‌توان با «بله» به آن جواب داد؟

معمای شماره ۱۴

آن چیست که هر بیشتر خشک می‌کند بیشتر خیس می‌شود؟

معماری شماره ۱۵

یک پسر چند تا سیب می‌تواند بخورد تا معده اش پر شود؟..

 

جواب ها

 

جواب معمای شماره ۱

زنی که لیوان در دست دارد دروغ می‌گوید. یخ‌های درون لیوان از صبح حتماً آب می‌شدند.

جواب معمای شماره ۲

۸ چوب کبریت

با چند معمای سرگرم کننده هوش و ذکاوت خود را محک بزنید

جواب معمای شماره ۳

با چند معمای سرگرم کننده هوش و ذکاوت خود را محک بزنید

۲۷ کیلوگرم

گربه + موش = ۱۰؛ سگ + موش = ۲۰؛ سگ + گربه = ۲۴.

گربه = ۱۰ – موش؛ سگ = ۲۰ – موش.

۲۰ – موش + ۱۰ – موش = ۲۴؛ موش = ۳.

اگر موش = ۳، گربه = ۷، سگ = ۱۷

پس موش + گربه + سگ = ۲۷.

جواب معمای شماره ۴

با چند معمای سرگرم کننده هوش و ذکاوت خود را محک بزنید

جواب معمای شماره ۵

قدم

جواب معمای شماره ۶

دیروز، امروز و فردا

جواب معمای شماره ۷

تخم مرغ

جواب معمای شماره ۸

آینه

جواب معمای شماره ۹

ویلیام کچل است.

جواب معمای شماره ۱۰

سن

جواب معمای شماره ۱۱

هوا روشن و آفتابی بود.

جواب معمای شماره ۱۲

پیانو

جواب معمای شماره ۱۳

خوابی؟

جواب معمای شماره ۱۴

حوله

جواب معمای شماره ۱۵

تنها یکی. چون بعد از خوردن اولین سیب معده اش دیگر خالی محسوب نمی‌شود.

منبع:روزیاتو

انتهای پیام/1404

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان