فتنه در آتش/ پروژه خلع سلاح حزب الله، ناکام ماند

صبح قزوین؛________ جواد جوادی شریف.

انفجار عصر روز ۴ اوت ۲۰۲۰ برابر ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ بندر بیروت لبنان فاجعه عمیقی است که به عنوان مهمترین خبر رسانه‌ها و جزء 10 اتفاق نادر قرن به حساب آمده، این حادثه را از منظر نظریه‌های سیاسی در روابط بین‌الملل اینگونه می‌توان تحلیل کرد:

لبنان کشوری است که تا پیش از جنگ‌های داخلی در اواخر دهه ۱۹۷۰ به عنوان سرزمین رفاه و آرامش و عروس خاورمیانه مطرح بوده است، با آغاز جنگ‌های داخلی این کشو،ر قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای درصدد دخالت در امور لبنان برآمدند و بر آتش بحران افزودند.

در اوایل دهه ۱۹۸۰ رژیم صهیونیستی با توجه به شرایط داخلی کشور لبنان و وضعیت خلع قدرت ناشی از آن وارد سرزمین لبنان شدند و مناطق بسیاری از جنوب تا بندر بیروت به اشغال درآمد؛ اما این اشغالگری با مجاهدت بزرگانی همچون امام موسی صدر و مقاومت لبنان به پایان رسید.

عصر روز سه‌شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ انبار شماره ۱۲ بندر بیروت که دو هزار و 700 تن مواد از نوع ماده نیترات آمونیوم در آن نگهداری می‌شود، پس از حادثه‌ای براساس دو سناریو خطای انسانی و هدف استراتژیک مورد انفجار قرار گرفت.

این بندر مرکز مبادلات اقتصادی لبنان بوده و در آن بیشتر ارزاق و کالاهای اصلی و ضروری کشور لبنان مبادله می‌شود. این بندر از حدود قرن پانزدهم، مهمترین بندر و مرکز بازرگانی اقتصادی عرب بوده که به واسطه موقعیت راهبردی آن و قرار گرفتن در مرکز سه قاره آسیا،آفریقا و اروپا در نقل و انتقال کالا و مسافران نقش حیاتی دارد.

بندر بیروت منطقه‌ای ۱۲۰ هکتاری را پوشش می‌دهد که در آن، ۱۲ انبار کالا و یک سیلوی غلات با ظرفیت 120 هزار تن واقع شده است، اهمیت این سیلو زمانی آشکار می‌شود که بدانیم ۹۰ درصد گندم لبنان از طریق واردات و در این سیلو نگهداری می‌شود، گندم به عنوان یک کالای اساسی و تامین مواد غذایی لبنان به تولیدات داخل تکیه ندارد.

مواد انبارشده از سال ۲۰۱۴ یعنی شش سال گذشته که توسط یک تاجر لبنانی نزدیک به جریان سعد حریری و جریان المستقبل، از آفریقای جنوبی خریداری شده و در راه انتقال به کشور ثالث توقیف و در این بندر به صورت غیراصولی نگهداری شد.

حتی براساس بیان برخی از مطلعین این بندر و انبار، فاقد تجهیزات امنیتی و حتی یک نگهبان ساده بوده و به نوعی یک هدف بدون دردسر برای دشمنان لبنان از جمله رژیم صهیونیستی است.

برای این حادثه دو سناریو متصور است:

الف) ناشی از احتمال یا همان خطای انسانی
ب) یک اقدام نظامی برای فروپاشی اقتصاد لبنان

این حادثه را اگر از منظر نظریه دولت ورشکسته که دولت‌های ناکارآمد را به سه دسته ضعیف، شکننده و ورشکسته تقسیم می‌‌کند، تحلیل کنیم، دولت حسن دیاب در موقعیتی است که باید شکسته شود؛ لذا بر اساس شرایط اقتصادی و معیشتی مردم همچنین سناریوی قبلی که در دولت نخست وزیری سعد حریری دنبال می‌شود و ناکام ماند، این شرایط موقیعتی را برای دولت حسان دیاب که با حمایت حزب الله تشکیل کابینه داده باید از ساختار و قدرت سیاسی لبنان حذف شود.

براساس نظریه آشوب که یک نظریه بی‌نظمی است که سیاست‌های ترامپ را برخی برگرفته از نظریات مطرح همچون استراتژی جوجیتسویی "بازیگر دیوانه" در پارادایم آشوب تحلیل می‌کنند که در این نظریه موضوع مطرح این است که برای ضربه زدن به حریف از نیروی خود حریف استفاده شود.

در این فضارشرایط لبنان و بیروت مهیاست تا با استفاده از نیروی لبنان و مردم لبنان با عملیات روانی دوگانه معیشت و امنیت، علیه حریف که حزب الله لبنان است استفاده کرد؛ به طوری که در اتفاقات چند روز اخیر ۸ اوت ۲۰۲۰ برابر ۱۸ مرداد ۱۳۹۹حمله به ساختمان‌های دولتی از جمله وزارت خارجه و تجمع در اطراف میدان شهدای بیروت که علیه دولت و حزب الله لبنان مردم شعار دادند، بار دیگر خلع قدرت سیاسی در لبنان را مهیا و دولت حسن دیاب در تاریخ ۲۰ مرداد به صورت رسمی استعفا و کناره‌گیری کرد.

اتفاقات غرب آسیا، انفجار بندر بیروت و توافقنامه امارات با رژیم صهیونیستی در شرایطی اتفاق افتاد که جهان در حال مشاهده افول و قدرت حاکمیتی در داخل آمریکا بود، تابستان داغ امریکا در اوج خود قرار داشت. از انفجار ناو دریایی ریچارد بونهام تا سلسله زنجیروار آتش‌سوزی در جنگل‌ها و کارخانه‌های فولاد، سقوط بالگرد نیروی دریایی امریکا، سقوط یک فروند هواپی ارتش امریکا از نوع کلاس e-11 در افغانستان، سقوط جنگنده نسل ۵ اف ۲۲ و نمونه‌های دیگر در ایالت‌های داخلی امریکا موجب شده بود که امریکا در صدر اخبار رسانه‌ها قرار گیرد.

لازم بود جریان رسانه‌ای جهان به یک اتفاق جدید روی گردانی کند و این خطای انسانی یا به احتمال هدف استراتژیک بهترین راه برای تیم رسانه‌ای امریکا و ترامپ است تا ضمن سوق افکار عمومی به سمتی دیگر اهداف انتخاباتی خود را نیز در این مسیر مهیا کند.

سناریو‌های متصور در مورد آینده لبنان به بهانه کمک به بازسازی بندر بیروت شامل این موارد است؛
سناریوی اول تامین انرژی و نفت اسرائیل با تضمین کمک به بازسازی بیروت با جلب نظر یهودیان حامی "جو بایدن" در انتخابات پیش‌رو که به نوعی جلب نظر آنان برای ترامپ در انتخابات پیش روی 2020 امریکا.

سناریوی دوم ایجاد دولت ائتلاف در دو مرحله، مرحله اول گزینه مورد حمایت امریکا، مرحله دوم در صورت موفق نشدن در مرحله اول بازگشت سعد حریری به قدرت.

سناریوی سوم که اهداف راهبردی آنان است، خلع سلاح حزب الله بوده که این سناریو نیز در سخنرانی روز جمعه سید مقاومت سید حسن نصرالله با موضع‌گیری شجاعانه در سالروز جنگ 33 روزه به نوعی ناکام ماند.

نکته‌ای که می‌توان بیان کرد این است که این اتفاق عظیم در موقعیت زمانی و مکانی‌ای رخ داد که محور مقاومت تعریف شده و به نوعی پس از ترور سردار دل‌ها شهید سپهبد سلیمانی، برخی از کشورهای غربی و اروپایی و حتی جنوب غربی آسیا به این تحلیل غلط رسیده‌اند که محور مقاومت دچار ضعف شده که باید بازوی دیگر این محور حزب الله لبنان نیز تحت این شرایط محدود شود که بر اساس سنت الهی و آیه 54 سوره آل عمران "وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ" بهترین پاسخ بر این خط و تحلیل غلط است.

انتهای پیام/۵۰۰۰