تحلیل غلط «انتصاب آشوبها و ناآرامیها و تخریبهای گسترده اخیر به مردم طبقه متوسط و پایین و حتی اهالی جنوب شهر» از زبان برخی تحلیلگران و کاسبان سیاسی احزاب حامی دولت، دروغ بزرگی است که در راستای مقاصد خاص سیاسی از جمله بهرهبرداری در ایام انتخابات مجلس توسط تئوریسینهای این طیف همیشه مدعی طراحی و منتشر شده است.
صبح قزوین؛-------محمدرضا ذاکر.
وقت آن رسیده است که پس از چند هفته رصد اتفاقات ناشی از بدسلیقگی دولت در تصمیم بدموقع افزایش به یکباره و بی خبر بنزین، اما و اگر و حدس و گمان را کنار بگذاریم و آنچه مشاهده شد را بیان کنیم.
واقعیت آن است که در آغاز، حجم قابل توجهی از مطالبات به حق و اولیه برآورده نشده طبقات محروم با جرقه افزایش قیمت بنزین، موجی از اعتراضات را آغاز کرد، اعتراضاتی که با گلایههای اقتصادی شروع شد اما در کمتر از 24ساعت، مجالی برای یک رادیکالیسم و اعمال خشونت از سوی جبهه معاندین و مخالفین نظام مقدس جمهوری اسلامی را فراهم آورد.
خیلی زود مطالبه مسالمتآمیز اقتصادی و درخواست اصلاح قیمت اعلام شده برای بنزین، تبدیل به آشوبهای پراکنده و خشونت باری شد که در آن میتوان هر صدایی را جز مطالبه خواستههای طبقات محروم جامعه را یافت. آنچه ملموس است، اتفاقات چندهفته گذشته کشورمان، دیگر نه یک واکنش اعتراضی و مردمی، که یک کنش ساختارشکنانه، مسلحانه، کاملا حساب شده و کانالیزه شده بود که علاوه بر ریختن خون بسیاری، امنیت، اموال و آسایش عمومی را به طرز وحشتناکی به ورطه نابودی کشاند.
در چنین موقعیتهای آشوبناک یکی ازمهمترین وظائف و فعالیتهایی که احزاب و گروهها، نخبگان جامعه، مدیران بالادستی و سازمانهای متولی نظم در جامعه برعهده دارند، ارائه تحلیلهای درست و روشن و متغن و شکل دادن نوعی نظام ارتباطی و گفتوگویی با جامعه و مردم است. مردمی که گاهی در پیچ وخم سیاست بازیها و حزب بازیهای برخی مسئولین انقلابی نما، به اولویت دست چندم تبدیل می شوند.
تناقض گوییها، اعلام بیخبری و بیاطلاعی مسئولین ارشد کشور، حتی شخص اول اجرایی کشور! از زمان و نحوه دقیق اجرای طرح اصلاح و افزایش قیمت بنزین از سویی و حمایت بیدریغ سران فتنه و نیز احیا و بکارگیری اتاق عملیات روانی فتنه 88 و 96 در نقش بلندگوی فتنه و بازنشر هرآنچه به شعلهور شدن بیشتر ناآرامیها کمک میکند از سویی دیگر و همچنین اظهارات، نامهها و حتی استعفای برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی از جمله اعضای فراکسیون امید در شرایط بحرانی آبان ماه98 که بیشتر به یک شوی سیاسی شبیه بود، همگی نشان از یک سناریوی از پیش تعیین شده با مختصات گسترده در جهت تضعیف نظام و مقاصد خاص سیاسی دارند.
با شکست قطعی گفتمان سازش و مذاکره با کدخدا و اثبات ناکارآمدی کلید دولت تدبیر و امید در برطرف کردن مشکلات کشور، جریان حامی دولت مترصد فرصتی است تا هزینه این شکست مفتضحانه، که ناشی از فاصله گرفتن رهبران و لیدرهای اصلی این جریان از خط اسلام ناب و آرمانهای انقلاب اسلامی و غرق شدن در رویای بازگشت آمریکاییها به کشور بود را بر دوش طبقه پایین دستی جامعه بیاندازند، بر همین اساس در اغتشاشات آبان98 شاهد بودیم که حجم گسترده آشوبها اعم از تخریب اموال عمومی تا به آتش کشیدن بانکها و مراکز دولتی نه در مناطق شمال شهر و مرفهنشین جامعه که در حاشیه شهرها به راه افتاد و امنیت و آسایش طبقه متوسط و پایین جامعه مخدوش شد.
تاکتیک کشاندن موج اغتشاشات به حاشیه شهرها با دوهدف اصلی در دستورکار ضدانقلاب قرار گرفت:
1- دادن آدرس غلط و مدیریت افکارعمومی جامعه با تکنیکهای شعارسازی، بزرگ نمایی، سانسور و کلی گویی و واکنش زنجیرهای، در جهت دردست گرفتن ابتکار عمل در فضای مجازی و شتابدهی به جریان مخالف، با القای این دروغ که ناآرامیها و اعتراضات متعلق به قشر ضعیف و پایین جامعه است که اتفاقا بیشترین سهم در پاسداری انقلاب هم بر عهده همین قشر میباشد، که البته نوع سازماندهی گروههای 8-7 نفره اغتشاش گران و انجام ماموریتهای یکدست و از پیش تعیین شده و عدم همراهی توده مردم با ایشان، نشان از نارضایتی عمومی از بروز این آشوبها داشت.
طیف جمعیتی و سنی و صنفی اغتشاشگران نیز گواه این ادعاست که آشوبهای آبان98 به هیچ وجه یک شورش مردمی و عادی نبود.
همچنین بعد از سخنان حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب در درس خارج فقه روز یکشنبه، که به اعتراف دوست و دشمن در خاموش شدن فتنه گسترده 98، نقش کلیدی و اصلی را ایفا کرد، صفوف مردم معترض و مطالبه گر واقعی که نظام وظیفه دارد به مطالبات ایشان رسیدگی نماید از صف اغتشاشگران و برهم زنندگان نظم و امنیت جامعه جدا و دروغ بزرگ بوقچیهای اپوزیسیون خارجنشین و خودفروختگان داخلی در دادن آدرس غلط به افکار عمومی بیش از پیش آشکار شد.
2- دومین عامل کشاندن موج خرابکاریها به حاشیه شهرها را میتوان حجم آمادگی نیروهای نظامی و انتظامی و اطلاعاتی در مراکز شهرها دانست. در اعترافات تعدادی از دستگیرشدگان اتفاقات اخیر به سازماندهی گروههای کوچک و پرهیز از اجتماع و ایجاد ناامنی و تخریب در تعداد نقاط بیشتر و پراکنده در حاشیه شهرها تاکید شده است. بطوریکه در یکی از شهرهای کشور در یک شب همزمان در بیش از 100 نقطه تخریب اموال عمومی و ایجاد آشوب و ناامنی در جریان بوده است و این میتواند به فرسایشی شدن نیروهای انتظامی و کاهش بهرهوری آنها بیانجامد.
با این اوصاف، تحلیل غلط «انتصاب آشوبها و ناآرامیها و تخریبهای گسترده اخیر به مردم طبقه متوسط و پایین و حتی اهالی جنوب شهر» که چند روزی است از زبان برخی تحلیلگران و کاسبان سیاسی احزاب حامی دولت، دروغ بزرگی است که در راستای مقاصد خاص سیاسی از جمله بهرهبرداری در ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی توسط تئوریسینهای این طیف همیشه مدعی طراحی و منتشر شده است.
علاوه بر این، اسناد و مدارک نشان میدهد اتاق فرمان این آشوبها همانند اغتشاشات سال 88 و 96 در خارج از کشور قرار داشت. در قرارگاه اصلی این اغتشاشات، مثلث شوم امریکا، رژیم صهیونیستی، رژیم سعودی با مشاورت راهبردی استعمار پیر انگلیس خبیث قرار داشتند. اظهار نظرهای این روزهای مقامات این کشورها در حمایت از آشوبهای ایران و حتی منطقه، به وضوح عقبه اصلی، اهداف و نشانه رویهای دشمنان انقلاب را را برملا ساخت.
انتهای پیام/5000
دیدگاه ها