صبح قزوین ،--- علی تقوایی.
لشگر بی شمار اصحاب رسانه در قزوین
استان آذربایجان شرقی و شهر تبریز هر کدام به ترتیب با 3 میلیون و دویست و یک میلیون و 700 هزار نفر جمعیت سه برابر استان و حدود 5 برابر شهر قزوین جمعیت دارند با این حال خانه مطبوعات آذربایجان شرقی حدود یک سوم مجموع جمعیت رسانهای استان قزوین، یعنی کمتر از 200 عضو دارد و در عوض در استان قزوین بیش از 500 نفر عضو خانه مطبوعات و فعال رسانهای مشغول به کار خبری و تحلیلی! هستند.
این در حالی است که شهر تبریز از روزگاران پیش از مشروطه – بیش از یک قرن- تا کنون همواره مرکز روزنامه، نشر و چاپ ایران بوده و هست اما همانگونه که ذکر شد مجموع اعضای خانه مطبوعات تمام این استان 3 میلیون و دویست هزار نفری از عدد 200 فراتر نرفته که حیطه کاری آنها نیز در سراسر این استان پراکنده است.
از سویی نیز 80 درصد نشریات و رسانههای فعال قزوین، متمرکز در مرکز استان هستند و سوژههای خبری و رسانهای را در شهر قزوین پیگیری میکنند. به تبع این تمرکز، عمده اصحاب رسانه استان نیز در قزوین متمرکز شدهاند و شهرستانهای این استان با بی اقبالی رسانههای قزوینی مواجهاند.
همچنین غالب رسانههای استانی قزوین که نمایندگی تهران را بر عهده دارند، طی دو سال اخیر با دستورالعملی که از تهران برای آنها تهیه شده مجبور به بایکوت و حذف اخبار شهرستانهای استان هستند چرا که به اذعان رسانههای پایتخت اصولا اخبار مراکز استانها نیز اهمیت چندانی برای آنها ندارد چه برسد به شهرستانهای مراکز استان!
با این روند عملا همه تمرکز 550 فعال رسمی و دهها فعال غیررسمی دیگر در رسانههای استان، بر محور رویدادهای خبری و تحلیلی شهری با جمعیت 360 هزار نفر قرار دارد. اما جای سئوال است که آیا شهر قزوین کشش صدها فعال رسانهای را دارد؟ و اصولا بار خبری در شهر تقریبا کوچک و کم جمعیتی مانند قزوین تا چه میزان است که صدها فعال رسانه در این شهر فعال باشند؟
حضور صدها خبرنگار و روزنامه نگار در قزوین خوب یا بد؟
شاید در نگاه اول و یا در دیدگاه کسانی که با فضای رسانهای استان آشنا نیستند، حضور صدها خبرنگار در شهر قزوین یک موقعیت استثنایی برای پیشرفت سریع و همه جانبه شهر قلمداد شود چه اینکه خبرنگاران، نمایندگان و به نوعی وکیلان مردم هستند بنابراین میتوانند براحتی حقوق بالقوه و تضییع شده مردم را از مسئولان مطالبه کنند.
اما این تصور با صرف نظر از اصحاب واقعی رسانه که فراتر از هر حزب و جناحی مورد احترام و تقدیر هستند در رابطه با شهر قزوین هیچگونه شمول صدقی ندارد و در برخی موارد نیز دقیقا برعکس، حجم قابل توجهی از این آمار اصحاب رسانه نما، مخل کار، تخصص، درآمد، شخصیت اجتماعی و هویت اصحاب رسانه در استان قزوین هستند.
طبیعتا واضح است که تعداد زیادی از قشر موسوم به اصحاب رسانه در قزوین از قشر محترم اصحاب آگهی و رِپرتاژ هستند که به جای خود محترم اما گذشته از این موارد نیز تعداد دیگری از اصحاب رسانه در استان نیز به صورت مخفی و زیرپوستی از اصحاب آگهی و رپرتاژ هستند و تنها به دلیل پرستیژ بیش تر عنوان سردبیر، روزنامه نگار و خبرنگار به نسبت رپرتاژ بگیر در این سمت باقی ماندهاند.
اما جای این پرسش مطرح است که بسیاری از رسانههای استان و از نظر فشاری که افکار عمومی، اداره ارشاد قزوین و رسانههای مرکزیشان در تهران بر آنها وارد میآورند، نیاز به تولید محتوا دارند. از سویی نیز بخش عمدهای از فعالیتها در این رسانهها در راستای دریافت رپرتاژ و آگهی است، پس وضعیت تولید محتوا در رسانه های استان چه میشود؟
ایمیل، سایت روابط عمومی ادارات و سرقت خبری
پاسخ این سئوال البته در میان اصحاب رسانه به ویژه آن دسته که در رسانههای مجازی چون پایگاههای خبری و
خبرگزاری های استان فعال هستند روشن است. «ایمیل»، «سایت روابط عمومی ادارات» و «سرقت خبری» سه منبع مهم ادامه حیات برخی از
خبرگزاری ها در استان قزوین است.
به عبارت دیگر کار سرقت خبری به حدی در برخی از رسانههای قزوین بالا گرفته است که حتی برخی
خبرگزاری هایی که وابسته به تهران هستند، حقوق بالای ماهیانه و مزایا متعددی از پایتخت دریافت میکنند نیز بخش اعظمی از محتوای خود را از طریق اخبار ایمیلی، سایت روابط عمومی ادارت و نیز دزدی از پایگاههای خبری و رسانههای بومی تامین میکنند.
در مواردی نیز مشاهده شده است که این
خبرگزاری ها حتی به گزارشهای تحلیلی و مصاحبههای تفضیلی نیز رحم نکردهاند و با اندک پس و پیش کردن این مطالب، آنها را به نام خود در
خبرگزاری درج کردهاند و کاملا بی توجه به زحمت خبرنگار بومی قزوین، حق التحریر دیگری را در کیسه خود پس انداز میکنند.
موارد تکرار این بی اخلاقیهای صنفی فراتر از حد شماره و تبدیل به رویهای عادی برای تعداد قابل توجهی از رسانههای قزوین گردیده است که این موضوع گذشته از حق رسانههای غارت شده برای شکایت از شبه رسانههای متخلف برای اعتبار استان نیز وجه ناخوشایندی برجای خواهد گذاشت.
رسانههای بومی قزوین اولین قربانیان دزدی رسانهای
با این شرایط رسانههایی که به صورت بومی و بدون کسب حقوق و مزایا از تهران، شبانه روز در حال تولید محتوا در استان هستند، بیش ترین ضربه را از این دزدی رسانهای متحمل میشوند. در این بین «پایگاه تحلیلی- خبری
صبح قزوین » نیز از این غارت شدن رسانهای برکنار نمانده و در موارد متعددی
خبرگزاری ها و رسانههایی به دور از حداقلهای اخلاقی، اقدام به کپی خبر، گزارش و مصاحبه از این رسانه نمودهاند.
این در حالی است که همین
خبرگزاری ها با وجود حقوق بسیار بالا در دوره رخوت روزنامه نگاری در قزوین و نیز در مواقع بروز بحرانهایی که شهروندان قزوین نیازمند کمک رسانهها برای احقاق حقوق خود بودند کاملا محافظه کار و عافیت طلب شدند.
نمونه نشست زمین در بازار و فوت تاسف بار شهروند قزوینی هنوز در خاطره مردم این شهر ثبت است. زمانی که بسیاری از رسانههای قزوین در برابر این اقدام و مقصرین این حادثه نه تنها با محافظه کاری رقت باری سکوت پیشه کردند، بلکه خود تبدیل به تریبونی برای تبرئه بانیان این حادثه شدند.
اما ای کاش ذرهای از محافظه کاری و خاکساری برخی از رسانههای استان قزوین در برابر مسئولان و بحران آفرینیهای آنان، در رابطه با رعایت اخلاق رسانهای آنها در سرقت نکردن از پایگاههای خبری رعایت میشد. موضوعی که یقینا نمیتوان در کوتاه مدت نسبت به تحقق آن امیدوار بود.
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها