به گزارش
صبح قزوین به نقل از روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی قزوین، این اقدام خداپسندانه روز چهارم آذر 1392 اتفاق افتاد و شاید والدین یاسین با گوش جان از او شنیدند که اگر برای من اتفاقی رخ داد و پزشکان تشخیص دادند، دیگر امیدی به زنده ماندن من نیست، اعضای بدنم را به دیگران هدیه کنید.
شاید این پیام این بود که روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملافه سفید تمیزی که چهار طرفش زیر تشک بیمارستان جمع شده است، قرار می گیرد و آدم هایی که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند از کنارم عبور می کنند. لحظه ای که پزشکم می گوید مغز من از کار افتاده است و به هزاران دلیل زندگی ام رو به پایان است. پس تلاش نکنید به شکلی مصنوعی و با استفاده از دستگاه، زندگی ام را به من باز گردانید و بگذارید جسمم به دیگران کمک کند که به حیات خود ادامه دهند و اینکه؛ این را بستر مرگ ندانید، که بستر زندگی است.
انتهای پیام/
دیدگاه ها