به گزارش پایگاه خبری تحلیلی
صبح قزوین؛ هشتم دی ۱۳۳۱، شهید مسعود پرویز در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش محمدباقر، در کارخانه کار میکرد و مادرش رقیه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی درس خواند و دیپلم گرفت. سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم تیر ۱۳۶۱، با سمت فرمانده گردان از لشکر ۲۵ قدس در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به قلب، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. برادرش محمدمحسن نیز به شهادت رسیده است.
وصیت نامه
آرزوی زیارت امام زمان(عج) را داشتم؛ امام غایب! آقایی که دنیا به نور جمالش روشن میشود و با ظهورش کفر از روی زمین برداشته میشود. قبل از هر چیز از استاد عزیز و گرامیام، عموی بزرگوارم، آقای محمد علی خلجْ تشکر میکنم و امیدوارم بابت زحمتهایم مرا حلال کند؛ استادی که عشق و شهادت را به من آموخت و مرگ را برایم خیلی آسان کرد. چه خوش است مرگی که در راه اسلام و در جهاد بین کفر و اسلام باشد. سرگذشت و جنگهای رسول الله(ص) و علی(ع) را شنیدهام و هم چنین شبی را که سید الشهدا با ۷۲ تن از یارانش اتمام حجت میکردند، به یاد دارم؛ چنان که آرزو داشتم ای کاش چنین صحنهای هم برای من پیش بیاید. ای کاش من هم در جمع یاران امام حسین(ع) بودم؛ اما حالا هم از این که در این نبرد شرکت دارم، خوشحالم، ولو این که یاران سید الشهدا(ع) با ما -از زمین تا آسمان- فرق دارند؛ زیرا آن ها هم جهاد اکبر و هم جهاد اصغر داشتند.
مسعود پرویز؛ ۱۳۵۹/۱۰/۱۸
همسر عزیزمْ فکر میکرد آنچه از خدا درخواست کرده، من بودم؛ ولی لایق او نبودم. او خیلی با تقوا، با ایمان و معتقد به انقلاب و مبارزه در رژیم گذشته بود. امیدوارم مرا عفو کند که من آن طور که باید برای او و برای انقلابْ نبودم. از پدر و مادرم تقاضا دارم زهرا را -همانند دخترشان- پذیرا باشند. به همسرم به خاطر روحیهی پاک و با ایمانش، تبریک میگویم که با وجود این که میدانست موقعیت پاسداری به چه صورت است، اما با جان و دل مرا پذیرا شد. از مال دنیا چیزی ندارم، آنچه هست متعلق به همسرم میباشد.
انتهای خبر/۱۴۰۴
دیدگاه ها