به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر
صبح قزوین؛ شب یلدا به معنای زایش و تولد، نمادی از برکت تندرستی، فراوانی وشادی است؛ قدیم براین اعتقاد بودند که تاریکی نماینده اهریمن است و چون در طولانیترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر میپاید، این شب برای ایرانیان نحس محسوب میشد و به همین خاطر دور هم گرد آمده، آتش میافروختند و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و گفتوگو به سر میآوردند تا تاریکی و عاملان اهریمنی نابود شوند؛ امروز نیز با گذشت سالیان سال از این باورها، ایرانیان با حضور در منزل پدربزرگها و مادربزرگها این شب را جشن میگیرند تا به سلامتی و خوشی از بلندترین شب سال عبور کنند؛ خبرنگار صبح قزوین به همین مناسبت پای صحبتهای یک پدربزرگ و مادربزرگ قزوینی نشسته است.
علی حاجیکریمی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و هنر
صبح قزوین؛ با بیان اینکه شب چله یک جشن برای دور هم جمع کردن خانواده و اقوام در کنار هم است؛ اظهار میکند: در گذشته 30 آذرماه هرسال، با تاریک شدن هوا کوچه و پس کوچههای شهر و روستا پر میشد از خانوادههایی که با در دست داشتن میوه و بخصوص هندوانه به سمت خانه پدریشان میرفتند.
وی میافزاید: آن زمانها در خانههایی که مانند امروز آپارتمانی و کوچک نبودند کرسی برپا میشد و همین کرسی در شب چله محل صرف تنقلات و دورهم جمع شدن اقوام را فراهم میکرد.
مثل گویی بخش جدایی ناپذیر شبهای یلدااین پدربزرگ قزوینی با اشاره به قصهگویی والدین برای فرزندان در شب یلدا میگوید: حافظ خوانی و شاهنامه خوانی در خانوادههایی که سواد خواندن و نوشتن داشتند رسم بود؛ اما در دیگر خانوادهها معمولا پدربزرگها با گفتن خاطرات و افسانهها مجلس را گرم و همه توجهات را به خود جلب میکردند.
حاجیکریمی ادامه میدهد: مثل گویی هم که برپایه داستانهای غیرواقعیاند و قهرمانان آن جانوران، دیوها و پریان هستند یکی دیگر از گفتنیهایی بود که پیرها تعریف میکردند و بچههای کوچک بسیار از شنیدن آن بر سر ذوق میآمدند.
این پدربزرگ درحالی که لبخند به لب دارد؛ میافزاید: به یاد میآورم وقتی خودم کودکی بیش نبودم در آغوش مادرم مینشستم و با دقت به این مثلها گوش میدادم و حالا که پدربزرگ هستم آنها را برای نوههایم تعریف میکنم، بله اینگونه میشود که افسانهها سینه به سینه منتقل میشوند.
وی با اشاره به اینکه پدربزرگها با طرح کردن چیستان در شب یلدا فرزندان و نوههای خود را به چالش میکشیدند؛ بیان میکند: جایزه کسانی که میتوانستند پاسخ درست بدهند شکلات یا یک مشت آجیل مخصوص از جیبهای پدربزرگ بود؛ و لذت خوردن آن با تمام خوردنیهای شب یلدا فرق داشت.
دغدغه مردم رسومات یلدا را از یاد برده استاین پدربزرگ با بیان اینکه اکنون برگزاری شب چله بسیار با گذشته متفاوت است؛ تصریح میکند: همانقدر که شب یلدا در قدیم با علاقه زیادی برگزار میشد؛ اکنون به دلیل مشغله، گرفتاریهای کاری و مالی رسومات یلدا رو به فراموشی سپرده شده است؛ گاهی دوست دارم فقط یکبار دیگر شب یلدای قدیم را با برف و بوران شدیدی که در آن شب میبارید تجربه کنم.
حاجی کریمی درحالی که ناراحتی به چهرهاش دویده است؛ ادامه میدهد: برخلاف گذشته که کوچکترها میدانستند شب یلدا باید در خانه بزرگترها حضور داشته باشند اما اکنون اگر دعوتی صورت نگیرد والدین باید چشمان خود را به در بدوزند تا شاید فرزندی در خانه را بگشاید.
وی در پایان میگوید: گرانی و گرفتاری مردم باعث شده است که بعضیها رسم دید و بازدید در شب چله را نیز فراموش کنند؛ اما در مقابل عدهای هم این شب را آنقدر پرتجملات برگزار میکنند که دیگر هیچ شباهتی به آن دورهمیهای گذشته که بسیار با صفا بود ندارد.
طاهره قافله باشی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و هنر
صبح قزوین؛ درخصوص رسم و رسوم قزوینیها در شب یلدا اظهار میکند: مردم قزوین به میوههای سرخ رنگ "شب چره" میگویند؛ میوههای سرخ رنگ فصل سردسال شگون دارند و به زمستان برکت میدهند؛ بنابراین در شب یلدا عموما از این میوهها مصرف میشود.
نخودچی و کشمش معروفترین خوراکیهای شب چلهوی با اشاره به اینکه در گذشته رسم نبود انواع آجیلها بر سر سفره شب یلدا باشد؛ میافزاید: پرمصرف ترین آجیل شب یلدا نخودچی، کشکمش، توت خشک و شاهدانه بود؛ اما اگر خانوادهای باغ داشت؛ گردو نیز به آجیلها اضافه میشد.
این مادربزرگ قزوینی با بیان اینکه پذیرایی شب یلدا به عهده مادربزرگها بود؛ میگوید: یکی از خوراکیهایی پذیرایی شب یلدا در زمانهای گذشته مخلوط برف و شیره بود؛ همچنین گندم برشته، اگردک و کدو حلوایی آب پز شده نیز به عنوان خوراکیهای شب یلدا مصرف میشدند.
قافله باشی با اشاره به اینکه قدیمترها خوردن میوههایی همچون موز رسم نبود؛ بیان میکند: مادربزرگها در کنار میوههایی مانند هندوانه، نارنگی و سیب، انار را دانه و با گلپر مخلوط میکردند و معمولا انار دان شده بعد از شام خورده میشد.
خنچه بران، رسم هدیه دادن به عروس درشب یلدا وی با ذوقی که شاید ناشی از یادآوری خاطرات خوبی باشد؛ ادامه میدهد: در شب یلدا مادر و خواهر داماد با فراهم کردن آجیل، کله قند، میوه، پارچه و لباس که در مجمع حمل میشد به همراه اقوام خود راهی خانه نو عروس میشدند تا رسم خنچه بران را برگزار کنند.
این مادربزرگ تصریح میکند: برگزاری رسم خنچه بران مانند امروز با تجملات همراه نبود و به سختی خانوادههایی پیدا میشدند که طلا هدیه بدهند؛ اما متاسفانه این تجملات اکنون باوجود گرانی طلا و خریدهای سنگین جزو جدایی ناپذیر این مراسم شده است.
قافله باشی با بیان اینکه هرچه از گذشته دورتر میشویم شب یلدا و رسومات آن کمرنگتر میشود؛ تاکید میکند: شب چلهای که ما دیدهایم با شب یلدایی که نوههایمان میشناسند بسیار متفاوت است؛ اکنون جوانها لباسهای یلدایی میپوشند و بیشتر وقت خود را صرف عکس گرفتن و به اشتراک گذاشتن آن با دیگران میکنند؛ اما شب چله برای ما فرصتی بود که میشد از آن برای تقویت صمیمیت و محبت در خانوادهها استفاده کرد.
وی در پایان با چهرهای که در آن امید موج میزند؛ میگوید: کرونا برای یک مدت طولانی پدربزرگها و مادربزرگها را از فرزندان و نوههای خود دور کرد؛ اما امیدوارم با بهبود شرایط کرونا و وضعیت اقتصادی مردم، دوباره شاهد برگزاری هرچه بهتر آیینهایی مانند شب یلدا باشیم و از این فرصت برای با هم بودن بهره ببریم.
انتهای پیام/3003
دیدگاه ها