۱۶/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۰۶ پنجشنبه

صبح قزوین سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم / ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم
کد خبر: ۳۷۷۶۶ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

به یاد قیصر امین پور

سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم / ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم

هشتم آبان سالگرد قیصر امین پور بود.وی از جمله شاعرانی بود که در شکل‌گیری و استمرار فعالیت‌های واحد شعر حوزه هنری نقش تأثیر گذاری داشت.

سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم / ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم
سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم چو گلدان خالی لب پنجره پر از خاطرات ترک‌خورده‌ایم به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر صبح قزوین، قیصر امین‌پور در اردیبهشت ماه سال ۱۳۳۸ در شهر شوشتر واقع در استان خوزستان چشم به جهان گشود.
دوران کودکی و نوجوانی اش را در دزفول گذراند.
در سال ۱۳۵۷ در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد، ولی پس از مدتی از تحصیل این رشته انصراف داد.
امین‌پور  سال ۱۳۶۳ در رشته زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه رفت و این رشته را تا مقطع دکترا گذراند.
پایان‌نامه دکترای خود با راهنمایی دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی با عنوان «سنت و نوآوری در شعر معاصر» در سال 76 دفاع کرد.
این پایان‌نامه در سال ۱۳۸۳ و از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد.
وی از جمله شاعرانی بود که در شکل‌گیری و استمرار فعالیت‌های واحد شعر حوزه هنری تأثیر گذار بود.
وی مسئولیت صفحه شعر ِ هفته‌نامه سروش را بر عهده داشت و اولین مجموعه شعر خود را در سال ۱۳۶۳ منتشر کرد.
اولین مجموعه او «در کوچه آفتاب» دفتری از رباعی و دوبیتی بود و به دنبال آن «تنفس صبح» تعدادی از غزلها و شعرهای سپید او را در بر می‌گرفت.
امین پور هیچگاه اشعار فاقد وزن نسرود و در عین حال این نوع شعر را نیز هرگز رد نکرد.
jcs3i16xsenw3pctw1sd دکتر قیصر امین‌پور، تدریس در دانشگاه را در سال ۱۳۶۷ و در دانشگاه الزهرا آغاز کرد و سپس در سال ۱۳۶۹ در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد.
او در سال 68 موفق به کسب جایزه نیما یوشیج، موسوم به مرغ آمین بلورین شد.
امین‌پور در سال ۱۳۸۲ به‌عنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد.
وی پس از تصادفی در سال ۱۳۷۸ همواره از بیماری‌های مختلف رنج می‌برد و حتی دست کم دو عمل جراحی قلب و پیوند کلیه را پشت سر گذاشته بود و در نهایت حدود ساعت ۳ بامداد سه‌شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶ در بیمارستان دی درگذشت.
پیکر این شاعر در زادگاهش گتوند و در کنار مزار شهدای گمنام این شهرستان به خاک سپرده شد.
پس از مرگ وی میدان شهرداری منطقه ۲ واقع در محله سعادت آباد به نام قیصر امین پور نامگذاری شد.
قیصر امین پور در میان همه اشعارش شعری دارد که می‌توان آن را بی بدیل در جامعه هنری دانست چرا که شاید بتوان گفت تنها شاعری که توانست به زیبایی شعری بسراید که هم حال و هوای اول مهر را داشته باشد و هم یادآور حماسه عاشورا و دفاع مقدس باشد قیصر است.
شعری که حتی اگر آن را هزاران بار هم بخوانی باز روز اول مهر تنها شعری که در ذهنت تداعی می‌شود و ناخودآگاه زمزمه می‌کنی این است: باز هم اول مهر آمده بود و معلم آرام اسم ها را می خواند.
اصغر پورحسین! پاسخ آمد: حاضر.
قاسم هاشمیان! پاسخ آمد: حاضر.
اکبر لیلا زاد.
.
.
پاسخش را کسی از جمع نداد.
بار دیگر هم خواند: اکبر لیلازاد! پاسخش را کسی از جمع نداد همه ساکت بودیم جای او اینجا بود اینک اما، تنها یک سبد لاله ی سرخ در کنار ما بود لحظه ای بود، معلم سبد گل را دید شانه هایش لرزید همه ساکت بودیم ناگهان در دل خود زمزمه ای حس کردیم گل فریاد شکفت! همه پاسخ دادیم: حاضر، ما همه اکبر لیلا زادیم.
قیصر امین پور حرف های نا تمام قیصر که هنوز می توان با شعرهایش با او حرف زد حرف‌های ما هنوز ناتمام .
.
.
.
تا نگاه می‌کنی : وقت رفتن است باز هم همان حکایت همیشگی! پیش از آن‌که با خبر شوی لحظه‌ی عزیمت تو ناگزیر می‌ شود آی .
.
.
.
.
ای دریغ و حسرت همیشگی ناگهان چقدر زود دیر می‌شود!
انتهای پیام/8002  

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان