شاکردوست نوشته است:
«هميشه از بچگى هر داستانى كه مى خوندم با به نام خداى مهربان شروع ميشد اما اين داستان خداى مهربان نداره. شايد درگير تمام قتل عام هايى بوده كه اين روزها از رسانه ها در سراسر دنيا ميبينيم، داستان زن ستيزى و دگرباشان جنسى روايت جديدى در جامعه ما نيست، انقدر ريشه پيدا كرده كه امروز تبديل به يك معضل بزرگ شده و نفس مان را گرفته، ما را به جايى رسانده كه جانى را كه نداده ايم حق گرفتنش را طلب ميكنيم، در گوشه گوشه ى اين خاك زنان و مردانى به دست خانواده و عزيزانشان سر بريده مى شوند، فقط و فقط براى كوچك ترين حق انسانيت. حق انتخاب، حق داشتن سليقه ، حق تصميم گرفتن براى زندگى خود. كشته شدن توسط هم بازى هاى بچگى، پدر، مادر و عزيزان هزار بار مردن است. امروز بايد تمام قد بايستيم تا اين ابر سياه را از سرمان برداريم، امروز ديگر سكوت نمى كنيم. براى عليرضاهاى قربانى شده اين سرزمين»
دیدگاه ها