۲۴/ربيع الأول/۱۴۴۶

-

۱۴۰۳/۰۷/۰۶ جمعه

صبح قزوین نقش و نگاری که چشم و روح را می‌نوازد/ زیبابافانی که دسترنجشان جیب دلالان را چاق می‌کند!
کد خبر: ۳۴۹۰۲۴ تاریخ انتشار: ۱۴۰۰/۱/۴ ساعت: ۱۴:۵۶ ↗ لینک کوتاه

گزارشی از هنر گلیم وگبه بافی قزوین؛

نقش و نگاری که چشم و روح را می‌نوازد/ زیبابافانی که دسترنجشان جیب دلالان را چاق می‌کند!

گلیم‌های رنگارنگ و زیبایی که چشم‌‌ها را نوازش می‌کند و دل را گرم به این همه هنر و نبوغ و استعداد، توسط هنرمندان قزوینی بافته می‌شود اما حال و روز این هنر این روزها بازیچه دست دلالان و گرانی مواد اولیه شده است. گلیم قزوین هنری به جامانده از دل تاریخ ایران بی توجهی به بافندگان قزوینی، هنر آن ها را به فراموشی سپرده است

نقش و نگاری که چشم و روح را می‌نوازد/ زیبابافانی که دسترنجشان جیب دلالان را چاق می‌کند!
به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر صبح قزوین، گلیم بافی در استان قزوین رواج بسیار دارد؛  گلیم های زیبا و متنوعی در منطقه الموت غربی و شرقی، بویین زهرا و آبیک در استان قزوین بافته و به فروش می‌رسند. نقش مایه‌های این گلیم‌ها را عمدتا زلف عروسک، مارپیچی، زیگزاگ و گل ارداق که مختص گلیم بویین زهرا است، تشکیل می‌دهد.

گلیم‌های قزوین بافت متفاوتی مانند دورو، پیوندی و بافت چاکدار در مناطق مختلف قزوین دارند؛ از دیر باز بافتن گلیم جاجیم، قالی و قالیچه در قزوین رواج داشته است و امروزه همچنان با گذر زمان، جایگاه خود را از دست نداده است.

گِلیم یا پَلاس یکی از انواع صنایع دستی زیراندازی و پوششی است که از ابریشم، موی بز، پشم گوسفند و یا دیگر چهارپایان اهلی بافته می‌شود. گلیم به شکل سنتی‌اش، معمولاً برای پوشاندن زمین، دیوار و یا رواندازی برای حیوانات باربر استفاده می‌شود ولی امروزه به عنوان یک پوشش مدرن برای خانه‌های شهری نیز خریداری می‌شود.

مقصد ما یک کارگاه گلیم و گبه بافی در یکی از محله‌های قزوین بود که البته در بدو ورود با تناقضات فاحشی مواجه شدیم؛ در ابتدای امر فکر می‌کردیم با محیطی مواجه خواهم شد که جنبه کاری و کارگاهی داشته باشد اما درب خانه‌ای زده شد و ما وارد حیاطی قدیمی و مخروبه شدیم، از پلکان آهنی پایین رفته و در حیاط به اتاقی رسیدیم که چند دار گلیم و گبه بافی در آن دایر بود و فضای نمور و غبارآلود کارگاه چشم را خیره می‌کرد و مشام را می‌آزرد.

گلیم‌های رنگارنگ و زیبایی که چشم‌‌ها را نوازش می‌کرد و دل را گرم به این همه هنر و نبوغ و استعداد، در مقابل دیدگانمان قرار گرفت؛ آرام آرام با خانمی میانسال که حکم سرپرست کارگاه را داشت آشنا شدیم و سر صحبت باز شد.

عشق و علاقه‌ای که باعث ادامه کار هنرمندان شده است

بعد از آشنایی، درد دل‌ها هم آغاز شد. چند خانم که یکی از آنان از اتباع افاغنه بود در این اتاق مشغول کار در حیطه صنایع دستی و گلیم  گبه بافی بودند.

از مسئول کارگاه پرسیدم که چرا در مکانی بهتر و مناسب‌تر به ادامه کار در این زمینه نمی‌پردازند؟ و این شروع ماجرا بود. این بانوان هنرمند و کوشا گفتند که به واسطه قیمت‌های بالای پشم و نخ و خرید پایین وعدم استقبال افراد به واسطه گران بودن گلیم و گبه، نمی‌توانند مکان مناسب‌تری را کرایه و به فعالیت بپردازند؛ از این رو در حیاط منزل مسکونی یکی از همین افراد که دست‌اندر کار بافت فروش و تولید این محصولات سنتی بود نیز مشغول به کار شده‌اند.

صحبت‌هایمان در حیطه هنر و دغدغه‌های دردمندانه در راستای مظلوم واقع شدن این هنر دستی زیبا، ادامه پیدا کرد. در صد فروش پایین و هزینه‌های بالای خرید مواد اولیه و اینکه برای این زنان هنرمند و کوشا مبلغ زیادی پس از اتمام گلیم‌ها به عنوان دست‌مزد باقی نمی‌ماند و بیشترین سود نصیب دلالان سودجو می‌شود نیز از دیگر دغدغه‌های این بانوان هنرمند قزوینی بود.

این در حالی است که دستان هنرمند و چشم‌های تیزبین این بانوان کوشا نقش‌های دلدادگی را طرح می‌زند و مشام روح و جان را می‌نوازد.

صحبت از خرید نقش‌ها و طراحی گلیم و گبه‌ها به میان آمد و از گرانی طراحی‌های به‌روز و مدرن شد که این بانوان گفتند: این مشکلات باعث شده که به طرح‌های تکراری و قدیمی بسنده کنند.

آن‌ها ابراز کردند: گرانی نخ و پشم و باعث شده که بنا به درخواست متقاضی و مشتری نیز از انواع دیگر نخ‌ها استفاده کنند که عدم تحویل نخ‌ها به صورت اقساط در شرایط کنونی نیز از دیگر مشکلات در این حوزه است.

گلیم و گبه در کارگاه ارزان‌تر و در مغازه‌های لوکس با قیمت‌های نجومی!

این هم‌صحبتی دوستانه ادامه دارد تا اینکه رضایی، یکی از گلیم بافان کارگاه از عدم فروش گلیم‌ها به قیمت مناسب در بازار گلایه کرد و گفت: به دلیل عدم استقبال مردم از خرید این گلیم‌ها، مجبوریم که با قیمت خیلی کمتری این صنایع دستی را به دلالان بفروشیم تا بتوانیم درآمد اندکی داشته باشیم.

وی بیان کرد: گلیم‌های بافت دست ما را به طور مستقیم از کارگاه خریداری نمی‌کنند اما همین تولیدات را از مغازه‌های لوکس با قیمت خیلی بالاتری خریداری می‌کنند و این ظلمی بزرگ در حق تمام بافندگان و سازندگان صنایع دستی است.

یکی دیگر از بافندگان از آلودگی هوای کارگاه و مشکل ریه‌هایش سخن به میان آورد و دیگری از درد دست‌ها و ستون فقراتش گفت و ما دراین زمان خیره به زیبایی هنر دست این هنرمندان، آرزو می‌کردیم روزی فرا برسد که این بانوان کوشا و هنرمند بتوانند بی‌هیچ دغدغه و کمبودی به فعالیت در این راستا بپردازند و پاسدار این هنر اصیل باشند.

از مسئول کارگاه در رابطه با کمک‌های بنیاد صنایع دستی یا حتی اینکه آیا این نهاد وام یا تسهیلاتی به آن‌ها ارائه کرده است یا خیر، سوال کردیم که در پاسخ گفت: وام‌های صنایع دستی اغلب به واحدهایی پرداخت می‌شود که رابطه و ضامن بسیار توانمند داشته باشند و از طرفی درصد بالایی که برای وام‌های بانکی است نیز مانع از دریافت آن می‌شود.

این بافندگان اذعان کردند که سازمان صنایع دستی هیچ تسهیلات و تمهیداتی در راستای خرید این صنایع ندارد و حتی سرگلایه یکی دیگر از بافندگان باز شد که بعضی ارگان‌ها جهت خرید گلیم و گبه‌های بافته شده در جهت تهیه هدیه و جوایز به کارگاه‌های ما مراجعه می‌کنند اما می‌خواهند این صنایع دستی بافته شده را به قیمت خیلی کمی خریداری کنند و به فکر هزینه‌ها و زحمات ما نیستند که این خود دردی مضاف بر دردهای دیگر است.



به گزارش صبح قزوین، این کارگاه پررمز و راز که دنیایی از طرح‌ها و نقش‌های برآمده از دل و احساس سازندگان و بافندگان بود را ترک کردیم اما حسرت اینکه چرا باید چنین گنجینه ارزشمندی که می‌تواند هم منبع غنی برای فرهنگ و هنر استان قزوین و هم منبع درآمدی مناسب برای هنرمندان خوش ذوق باشد، روزگاری نچندان خوشایندی را سپری کند.

بدون شک هنرمندان قزوین وارثان هنر دوره‌های مختلف تاریخی به ویژه صفوی هستند تاجایی که قزوین در این دوره بعد از شیراز و اصفهان از مراکز هنری مهم به شمار می‌آمد و اکنون هم همچنان اگر سری به هر خانه در این دیار مینودری بزنیم قطعا اثری از هنر دست هنرمندان را خواهیم یافت. باشد که روزگاری دستان هنرمند و تلاشگر این بانوان و مردان کوشا و هنرمند سرشار از روزی و منازل ما مملو از هنر آنان باشد.
انتهای پیام/ 1300

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان