به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر
صبح قزوین ،----- علی تقوایی.
شهرستانها محروم تر از پایتخت
هزار روز از آن صد روز آرمانی که حجت الاسلام حسن روحانی وعده تحقق آن را داده بود، میگذرد. صد روزی که قبل از انتخابات قرار بود طی آن: «مهمترین مشکلات معیشتی و اقتصادی کشور حل و فصل شود» اما درست پس از انتخابات به «منظور رئیس جمهور هدایت مشکلات کشور در مسیر حل و فصل بود نه حل همه معضلات» تبدیل شد.
برخلاف تصور افکار عمومی صد روز طلایی حسن روحانی تنها معطوف به حل مشکلات اقتصادی کشور نبود، بلکه قرار بود تا در طول این بازه زمانی بسیاری دیگر از معضلات و بحرانهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور نیز با ید تدبیر دولتمردان حل و فصل شود اما اکنون از آن 100 روز طلایی 1000 روز و از موعد انتخاب آقای روحانی نیز بیش ازهزار روز میگذرد و کماکان خبری از آن آرمانشهری که دکتر روحانی پیش از انتخابات وعده آن را داده بود، نیست.
در این بین اوضاع استانها از جهات مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تفاوتهای معناداری با پایتخت داشت هر چند رئیس جمهوری در یکی از آخرین سفرهای استانیاش به زادگاه خود، یعنی استان سمنان در اظهاراتی بیسابقه، نهایت حمایت خود را از طرح عجیب انتقال آب خزر به سمنان اعلام کرد با این حال دست کوتاه ایرانیان از آن صد روز طلایی در شهرستانها مشهودتر از تهران است.
قزوین بی بهره از سفرهای استانی دولت
حاتم بخشی و نگاه ویژه رئیس جمهور به زادگاهاش در شرایطی روی میدهد که با ورود قریب الوقوع دولت به فاز تبلیغات زودهنگام، شایعههای بسیاری درباره خط خوردن قزوین از فهرست سفرهای استانی حجت الاسلام روحانی شکل گرفته است.
چه اینکه دولت نهایتا تا یک ماه آینده برای سفرهای روتین خود زمان دارد و در این یک ماه وزرا و رئیس قوه مجریه ترجیح دادهاند تا قید سفر به قزوین را بزنند.
البته احتمال اینکه آقای روحانی طی ماههای آینده به استان سفر کند، وجود دارد اما یقینا این سفر، سفر هیئت دولت برای رسیدگی به بحرانها و مشکلات استان – مانند سفر به زادگاه آقای روحانی- نخواهد بود بلکه بیشتر سفری است تبلیغاتی و تشریفاتی برای جمع آوری آرا که حتی تحقق این مورد دوم نیز در هالهای از ابهام قرار دارد.
با این حال بی بهرگی استان قزوین از دولت تدبیر و امید تنها منحصر در خط خوردن قزوین از فهرست سفرهای استانی خلاصه نمیشود؛ بلکه این استان از میان وعدههایی که مشخصا آقای روحانی در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ارائه کرده بود، نیز چندان عایدی به خود ندید.
البته آقای روحانی در رقابتهای انتخاباتی خود هرگز اشارهای به نام قزوین نکرده بودند با این حال بسیاری از وعدههای کلان و ریز وی به طور مستقیم از جهات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی با استان قزوین در ارتباط بود که یکی از مهمترین این وعدهها، شعارهای فرهنگی آقای روحانی بود.
وعدههایی که میتوان آنها را بعد از گذشت هزار روز از آن 100 روز طلایی در ترازوی سنجش و داوری قرار داد.
کدام ناشر کدام ممیزی؟
واگذاری ممیزی نشر به ناشران و کاستن از سخت گیریهای اعطای مجوز، تولید و واردات بیشتر کاغذ برای کاهش قیمت این ماده ارزشمند مهمترین وعده روحانی برای بهبود وضعیت نویسندگان و ناشران بود.
حسن روحانی در این رابطه در اردیبهشت سال 92 گفته بود: «... باید ممیزی را به دست متخصصان که همان اصحاب نشر و تالیف باشند سپرد تا هم اوضاع نشر از وضعیت بحرانی خارج شود و هم نویسندگان بتوانند آثار بیشتر و بهتری خلق کنند» و در جای دیگر نیز گفته بود: «... دولت بنده همه تلاش خود را برای ارزانی کاغذ و یا واردات موقتی انجام خواهد داد تا از فشارهای تحمیل شده بر ناشران بکاهد».
وعدههای حسن روحانی اما به تعبیر «محسن خمسه» این است: پس از پیروزی رئیس جمهور تنها دو تا سه ماه بحث حاشیهای رسانههای دولت بود و پس از آن به فراموشی مطلق سپرده شد و روزگار نشر و ناشران به ویژه در استانها حتی بدتر از گذشته شد.
مالک چاپخانه البرز ادامه میدهد: رئیس جمهور دقیقا روشن نکرد که منظورش از واگذاری ممیزی به ناشران چه بود حال آنکه این مسئله بسیار مهم است چرا که این احتمال وجود دارد با اشتباه نویسنده همه تقصیرات و پیامدها متوجه ناشر شود؛ با این حال این وعده از سوی رئیس جمهور مطرح شد و همانگونه که دیدیم با گذشت بیش از سه سال از عمر دولت کاملا به فراموشی سپرده شد.
وی درباره بحث ارزانی و واردات کاغذ نیز میگوید: تقریبا از زمان روی کار آمدن دولت تدبیر و امید هزینههای کاغذ و سایر تمهیدات چاپ و نشر تا دو و نیم برابر افزایش داشته است تا جایی در همین بازه زمانی تعداد زیادی از ناشران در دو استان قزوین و البرز متحمل خسارات جبران ناپذیری شدهاند.
تمرکززدایی فرهنگی از پایتخت
«همه ایران باید در همه ابعاد رشدی توامان با عدالت داشته باشد، قرار نیست ایران تنها تهران باشد و باقی استانها و شهرستانهای ایران فراموش شود از این رو نهایت تلاش خود را به کار خواهیم بست تا در همه ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همه استانهای کشور نیز برخوردار شوند».
سخنان حسن روحانی در مورد ضرورت تمرکززدایی فرهنگی در اردیبهشت 92 هر چند سخنان قابل تقدیر و ارزشمندی بود اما در همان مقام سخن درجا زده شد و اثری از تحقق آن در قزوین مشاهده نشد.
نمونه عینی این حکم کاهش بودجههای ادارات فرهنگ و ارشاد استانهاست تا جایی که طی سه سال اخیر ادارات ارشاد استانها غالب تلاش خودشان را صرف پرداخت حقوق کارمندان کردهاند و خبری از برنامههای فرهنگی نیست.
خداحافظی نمایشگاه کتاب و جشنواره فجر با قزوین
در مورد قزوین نیز مانند سایر استانها این ماجرا کاملا صدق میکنند. چنانکه سال قبل پس از سالها برگزاری متمادی نمایشگاه کتاب، وضعیت کمبود بودجه به حدی جدی شد که بزرگ ترین رویداد فرهنگی استان برگزار نشد و قزوینیها سالی بدون نمایشگاه کتاب را پشت سر گذاشتند. البته برگزاری نمایشگاه قرآن نیز پیشتر لغو شده بود.
از سویی نیز طرح اکران فیلمهای جشنواره فجر در استانهای کشور به تدبیر دولت احمدی نژاد در اواخر دولت مهرورز در راستای تمرکززدایی فرهنگی در قزوین آغاز شده بود در دولت تدبیر و امید از استان رخت بربست.
علیرضا مجابی از کارگردانان جوان استان درباره پیامدهای تصمیم دولت در رابطه با خط زدن نام قزوین از لیست اکران فیلمهای جشنواره فجر میگوید: این تصمیم در شرایطی به وقوع پیوست که اکران فیلمهای جشنواره فجر در استان موقعیت اقتصادی مناسبی را برای سینما مهتاب فراهم میکرد و از سویی نیز فیلمسازان و فیلم نامه نویسان و به طور کلی جامعه سینمایی استان را در جریان آخرین دستاوردهای سینمای ایران قرار میداد اما طی چند سال اخیر قزوینیها برای تماشای این فیلمها باید هزینه و وقت بسیاری را برای مراجعه به تهران و موفقیت احتمالیشان صرف کنند.
سینما ملت کماکان در محاق
پس از تمرکز بر حل مشکلات ناشران تلاش برای ارتقای سینمای ایران و نیز صنعت سینماداری مهمترین سرفصل وعدههای آقای روحانی در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 92 بود. در استان قزوین اما این امر با سرنوشت سالنهای سینما گره خورده بود.
با این حال دولت در این زمینه نیز چندان موفق نبود چرا که گذشته از محرومیت قزوین از فیلمهای جشنواره فجر، سینما ملت قزوین کماکان با نبود اعتبارات و البته صرفه اقتصادی و بودجه کافی متروکه است.
از سویی نیز اجرای پروژههای ساخت سینما در شهرستانهای قزوین - که پرونده آن از دولت پیشین کماکان باز بود- عملا با توجه به وضعیت سینمای کشور و بودجه های استان غیرممکن مینمایند.
اداره ارشاد قزوین غرق در حاشیه و التهاب
«کار فرهنگی را نباید به پلیس سپرد. شاید در ایستگاه آخر نیاز به پلیس باشد اما هم اکنون ما پلیس را در ایستگاه اول وارد کردهایم. ما اخلاق پلیسی نمیخواهیم بلکه پلیس اخلاقی را میخواهیم... کارها را باید به اصحاب اصلی فرهنگ واگذار کنیم و دولت حامی آنها باشد... امروز نگاه به فرهنگ نگاهی قیممآبانه است در حالی که باید نگاه به فرهنگ قوامگونه باشد». سطور فوق سخنان انتخاباتی حسن روحانی در میتینگ سعادت آباد در اردیبهشت 92 بود. سخنانی که قرار بود مشی مدیریت دولت در عرصه فرهنگ را به سمت نخبه گرایی فرهنگی سوق دهد.
با این حال در طول سه سال اخیر اداره ارشاد قزوین یکی از ملتهبترین و حاشیه سازترین ادوار خود را سپری کرد تا اصحاب فرهنگ و هنر استان با وجود روی کار آمدن دولتی دیگر از جنس تدبیر و امید و متمایل به اصلاح طلبان، کماکان یاد و خاطره مدیر اصولگرایان را گرامی بدارند.
در کنار این التهاب و حاشیه سازی، عالیترین دستگاه فرهنگی استان مهمل انواع و اقسام لابیهای سیاسی برای وارد کردن گزینههای مورد نظر جناحها و دستههای سیاسی در سمت مدیر کلی فرهنگ و ارشاد قزوین بود.
برهمین اساس محمد حسین شفیعیها جای خود را به موسی احمدی داد. فردی که گفته میشد نوع مدرک و شیوه وی در زمان تصدی سمت مدیر کل فرهنگ و ارشاد قزوین حاشیههای زیادی را با خود همراه ساخت.
با این حال پس از احمدی نیز این سمت به چهرههای فرهنگی استان محول نشد و اکبر اسکندری نژاد فردی از تیم حراست زمان رئیس جمهور اسبق و با سوابق فرهنگی کم در راس تشکیلات فرهنگ و هنر استان قزوین قرار گرفت تا انتصاب وی به شدت از جانب نماینده ولی فقیه در استان و نیز اصحاب فرهنگ و هنر مورد انتقاد قرار گیرد.
این انتصاب و حواشی پیش آمده پیرامون آن و نیز سایر موارد فوق همگی در کنار یکدیگر شمهای نه چندان موفق از کارنامه دکتر حسن روحانی در استان قزوین ارائه میدهد، بگونهای که بعید به نظر میرسد در مدت زمانی اندک که پیش رو داریم شاهد تغییرات جدی در این نمای کلی از فرهنگ و هنر استان براساس وعدههای دکتر روحانی در مبارزات انتخاباتی باشیم.
رسانهها و انجمنهای هنری در مظلومیت به سر میبرند
در بخش رسانههای مکتوب از زمان شروع بکار دولت تدبیر جناب روحانی سوبسید و کمک دولتی رسانهها با تاخیر واریز شد و در برخی مواد حتی این کمک به صورت سلیقهای توزیع شده است که عامل نارضایتی صاحبان رسانههای مکتوب و غیرمکتوب را فراهم کرد؛ البته این قضیه همه ماجرا نبود بلکه با بهانههای مختلف از بیمه کردن هنرمندان و روزنامه نگاران جلوگیری به عمل آمد.
سایت سما یا همان درگاه ثبت نام خبرنگاران در برخی مواقع بصورت تعطیل درآمد و اگر امروز بعد از سه سال آماری از کمیت ثبت نامیها صورت بگیرد یقینا با کاهش دهها درصدی روبرو خواهد شد.
همچنین در بحث کانونهای فرهنگی به هر انجمن هنری اگر مراجعه شود، دلی پر خونی دارند و از نبود اعتبار و بودجه شکایت میکنند، انجمن قرآن، شعر و موسقی، فیلم سازی، مجسمه سازی، خوشنویسی و... برای انتشار مشکلات این انجمنها و درد دل آنها ساعتها وقت لازم است که در فرصت این گزارش نمیگنجد.
وعدههایی برای زباله دان فراموشی
1000 روز از سرآغاز آن 100 روز طلایی دولت میگذرد و در این مدت سیاستهای برجامی دولت تدبیر و امید رسما فرهنگ استانهای کشور را از مضان توجهات خود حذف کرده است.
هر چند که کمیت و کیفیت مشکلات پیش روی کشور جدا اجازه حل بسیاری از مشکلات را در کوتاه مدت نمیدهد با این حال دولت آقای روحانی برمبنای این وعده خود که صد روزه مشکلات کشور را حل خواهد کرد و یا تخفیف خواهد داد رای مردم را کسب کرده است.
با این حال حتی با صرف نظر از وعده 100 روز طلایی با در نظر گرفتن هزار روزی که از عمر دولت روحانی میگذرد باز هم نمیتوان تحقق وعدههای فرهنگی رئیس جمهور را اعلام کرد.
در این بین آنچه که عجیب مینماید اصرار دولتمردان برای اثبات تحقق دستاوردهای مثبت برای دولت در عرصه فرهنگ است اصراری که البته بهترین داور آن برای تعیین ابطال و تایید آن رای دهندگان انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده هستند.
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها