به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر
صبح قزوین ، سید عزیزالله حسینی یکی از پیرغلامان امام حسین(ع) است که متولد سال 1326 در محل دشتابی منطقه آق بابای قزوین است.
سه فرزند، دارد یک دختر و 2 پسر.
از کودکی به مداحی علاقمند بوده و از سنین 7 سالگی مکبری میکرده است کمی که سنش بالاتر رفت در تعزیه خوانهای محل زندگی خود در نقشهای حضرت قاسم، سکینه و رقیه(ع) بچه خوانی کرده است.
مادرم مرا به وادی روضه امام حسین(ع) کشاندعزیزالله حسینی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و هنر
صبح قزوین ، اینگونه از زندگی یک پیرغلام امام حسین(ع) روایت میکند: مادرم خیلی به روضه علاقمند بود و از خانواده اهل علم و از تبار آیت الله مظفری معروف در استان بود، پدربزرگ مادریام نیز صاحب مکتب خانه بود و مادرم مرا به وادی روضه امام حسین(ع) کشاند.
تشویقهای آیت الله مظفری که دایی آقا عزیزالله بوده زمینه پیشرفت وی را فراهم کرده است، وی شعرهای روضه خوانی خود را با مشورت این عالم بزگوار انتخاب میکرده است، یادش میآید که داییاش ارزش مداحی او را از سخنرانیهای منبرهای خود تاثیرگذارتر میدانسته و این موضوع زمینهای برای تشویق وی شده است.
این مداح اهل بیت(ع) میگوید: سواد ندارم اما یک ملامکتبی داشتیم که قرآن را پیش او یاد گرفتم، در آن دوران کودکی میگفتند صدایت قشنگ است و بیشتر از بقیه تشویق به قرائت قرآن در جمع میشدم.
شروع مداحی رسمی آقا عزیزالله نیز خاطره جالبی دارد.
این پیرغلام امام حسین(ع) با پرشدن اشک در چشمهایش بیان میکند: نخستین بار در دوره سربازی و شب تاسوعا به صورت رسمی مداحی را شروع کردم در آن زمان در بهشهر مازندران سرباز و ارشد گروهان بودم.
ماه محرم آمده بود و ما 8 روز نتوانسته بودیم عزاداری کنیم، قلبم آرامش نداشت.
شب تاسوعا سال 47 فرا رسید و دلم طاقت نیاورد که بی روضه این شب را سر کنیم پادگان ما روی تپه قرار داشت؛ بقیه سربازها را روی این تپه بیرون پادگان جمع کردم و بدون توجه به موقعیت نظامی خودمان و سختگیریهای دوران پهلوی شروع به روضه خوانی و سینه زنی کردیم.
فرمانده پادگان با شنیدن سروصدا به محل عزاداری آمد و شروع به توبیخ ما کرد، به او گفتم من نوکر امام حسین(ع) هستم و نمیتوانم در شب تاسوعا آرام و لال و کر بمانم.
این حرفم فرمانده پادگان را تحت تاثیر قرار داد و ما شب عاشورا هم برنامه عزاداری برپا کردیم.
این روضه خوان امام حسین(ع) پس از اتمام سربازی خود در سال 50 ازدواج میکند و در وزارت نیروی در تهران استخدام میشود در هیئت شریف آبادیهای مقیم تهران مداحی اهل بیت(ع) را ادامه میدهد، او در سال 58 با گرفتن انتقالی به آب منطقهای قزوین میآید.
آقای حسینی از اشعار مداحی دوره مبارزات انقلابی چیزی به یاد ندارد، اما میگوید: در دوران مبارزات انقلابی اعلامیههای امام خمینی(ره) را بین قزوین و تهران جابجا میکردم.
وی در روستاهای اطراف مثل حصارخروان 17 سال روضه خوانی کرده است و در هیئات امامزاده علی، مسجد جامع، جواد الائمه، مسجد جوادیه، لاهیجان، یزد نیز اجرای برنامه داشته است.
20 سال است در هیئت ابوالفضلی در خیابان منتظری قزوین شبها روضه خوانی دارد، همچنین دهه اول محرم در هیئت پیروان قرآن و منزل حاج آقا ابوترابی نیز جزء برنامه ثابت وی میباشد.
در دم و دستگاه امام حسین(ع) هزینهها گرفتنهای میلیونی جالب نیست
آقا عزیزالله اشعار روضه خوانی خود را از کتابهای حسان چایچی، صغیر اصفهانی، مرحوم کربلایی، سید بیچاره قزوینی انتخاب میکند.
میگوید؛ برخی اوقات در دهه اول محرم هرشب ده مجلس میخوانده است و در حال حاضر خانواده اش به خاطر کهولت سن اجازه حضور در مجالس زیاد را نمیدهند.
از ابتدا نوحههای سنتی میخوانده و امروز هم همان را ادامه میدهد زیرا معتقد است علاقمندان این نوع از روضهها زیاد است.
این پیرغلام امام حسین(ع) در مورد حال و هوای محرم در گذشته مطرح میکند: در آن ایام عزاداریها به این شدت نبود و این تعداد هیئت نداشتیم؛ اما امروز جوانان با شور حسینی عزاداریهای امام حسین(ع) را قوت بخشیدهاند و باید این شور را در بین آنها تبدیل به شعور کرد امام راحل همیشه میفرمود: این محرم و صفر، اسلام را زنده نگه داشته است؛ امروز باید برگزاری روضههای خانگی را جدی بگیریم.
وی با دریافت پولهای میلیونی برای مداحی کردن مخالف است و میگوید در دم و دستگاه امام حسین(ع) این هزینهها گرفتنها جالب نیست.
از آقا عزیزالله میخواهم که تعریف خود را از یک پیرغلام و مداح خوب بگوید؛ تاکید میکند: شرایط پیرغلامی این است که در راه امام حسین(ع) استخوان خورد کرده باشید.
مداح باید اخلاص داشته باشد و با وضو پای منبر برود و امام حسین را برای خودش خرج نکند و باید خود را برای امام خرج کنیم؛ یک مداح باید خوش صدا باشد چون برنده ترین ابزار یک مداح صدای وی است.
وی ادامه میدهد: مداحی شغل نیست و یک هنر است، توصیهام به مداحان جوان این است عزت نفس داشته باشند و با اخلاص خودشان را به پول نفروشند.
آقا عزیزالله شبهای سه شنبه در حسینیه محمدزاده در خیابان سعدی قزوین آموزش مداحی به جوانان دارد.
مداحی یک نوع اشاعه فرهنگ است
این پیرغلام همه خاطراتش از روضه خوانی امام حسین(ع) را شیرین میداند و میگوید:
در دوران خردسالی که در تعزیه قلعه خیبر در روستای آق بابا شرکت داشتم خیمه دشمن امام علی(ع) روی بلندی بود که دوستان این خیمه را روی پشت بام ایجاد کرده بودند.
باید بازیگر نقش عمربن عبدود مرا به پایین پرت میکرد و بازیگر نقش امیرمومنان مرا میگرفت اما وقتی از بالا به پایین پرتاب شدم این شخص نتوانست مرا بگیرد و به زمین خوردم و پایم در رفت.
آقای حسینی روضه وداع که زبان حال امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) است را خیلی دوست دارد.
وی معتقد است برگزاری اجلاس پیرغلامان برایش شبیه یک دانشگاه است و هر دوره موضوع جدیدی را یاد میگیرد.
این پیرغلام امام حسین(ع) میگوید: شعرخواندن ما در مداحیها و روضهها باید پیام داشته باشد و هدف نباید فقط گریاندن مخاطب خودمان باشد مداحی یک نوع اشاعه فرهنگ است، با شعر قوی میتوان مستمع را پای منبر حفظ کرد.
آقا عزیزالله یکی دیگر از خاطراتش را اینگونه روایت میکند: یک سال به عنوان مداح کاروان به زیارت عتبات عالیات در عراق رفته بودیم و در یکی از صبحها در حرم امام حسین(ع) همه مداحان از شهرهای مختلف جمع بودند و اکبر بازوان از مداحان بزرگ کشور میخواست مداحی کند.
پای منبر نشسته بودم یک نگاهی به گنبد حضرت انداختم و در دلم گفتم یا سیدالشهدا اگر مرا به نوکری قبول کردید توفیق بدهید در این جمع بخوانم.
پس از چند لحظه که آقای بازوان رفت برای روضه خوانی صدایش گرفت و نمیتوانست بخواند و شانه مرا گرفت و گفت سید پاشو و بخوان.
بزرگترین آرزو
بزرگترین خواسته این مداح اهل بیت(ع) این است که در آخرین نفس هم پای منبر امام حسین(ع) بمیرد.
آقا عزیزالله در تعریف زندگی حسینی میگوید: این شعر بیانگر زندگی حسین گونه است:
گفت با مردم کفار حسین بن علی/گر شما را به جهان دین و آیینی نیست/ لااقل مردم آزاده دنیا باشید.
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها