۱۹/ربيع الأول/۱۴۴۶

-

۱۴۰۳/۰۷/۰۱ یکشنبه

صبح قزوین مادران قزوینی برای فرزندان گمنام وطن گل کاشتند
کد خبر: ۳۶۰۸۴۵ نویسنده: نفیسه مهرداد تاریخ انتشار: ۱۴۰۱/۱۰/۶ ساعت: ۲۲:۲۰ ↗ لینک کوتاه

روایت صبح قزوین از تشییع شهدای گمنام؛

مادران قزوینی برای فرزندان گمنام وطن گل کاشتند

باید مادر بود تا این حال و هوا را درک کرد، تا فهمید چرا اشک‌های پیرزن قزوینی اینگونه با دیدن تابوت‌های شهدا سرازیر می‌شود و یا چرا آن‌طرف‌تر بانوی شل حجابی که تنها به درختی تکیه داده اینگونه بر سرش کوبیده و گریه وزاری می‌کند.

مادران قزوینی برای فرزندان گمنام وطن گل کاشتند
به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر صبح قزوین، امسال نیز همچون سال‌های گذشته در روز شهادت حضرت زهرا (س) میهن شهیدپرور ما میزبان ۴۰۰ شهید گمنام در تمام استان‌ها بوده که سهم استان قزوین از این دسته گل‌های فاطمی 8 شهید است که امروز روی دستان شهروندان قزوینی تشییع و در نقاط مختلف استان تدفین شدند.

اینجا مسجد امام خمینی(ره) قزوین است، تا چشم کار می‌کند خیل بانوانی است که آمده‌‌اند برای این فرزندان شهید گمنام مادری کنند، می‌خواهم خود را به درون مسجد برسانم، خیل جمعیت امانم نمی‌دهد.

مهم نیست چه تفکر سیاسی و مذهبی دارند، اینجا تنها یک حس فرمانروایی می‌کند، حس ناب مادری! آن هم برای فرزندی که مانند بانوی شهیده این روزها (حضرت زهرا سلام الله علیها) غریب و گمنام است.

باید مادر بود تا این حال و هوا را درک کرد، تا فهمید چرا اشک‌های پیرزن قزوینی اینگونه با دیدن تابوت‌های شهدا سرازیر می‌شود و یا چرا آن‌طرف‌تر بانوی شل حجابی که تنها به درختی تکیه داده اینگونه بر سرش کوبیده و گریه وزاری می‌کند.

اصلا مگر می‌شود مادر بود و با دیدن این تابوت‌های منور به حضور شهدا متحول نشد.


وقتی اولین تابوت به چشمم خورد، به فکر فرو رفتم؛ این پیکر استخوانی که تنها چند تکه از آن باقی مانده، در زمان شهادت چه سیمایی داشته و یا چند سال از عمر بابرکتش گذشته است، به مادرش فکر می‌کنم چگونه حاضر شده فرزند برومندش را در اوج در هیبت یک رزمنده جنگی راهی جبهه کند و سالها در انتظار حتی تکه استخوانی از پیکر جوانش چشم در باشد.

بی‌محابا یاد علی می‌افتم، فرزند سه ساله‌ام که قبل آمدن به مراسم تشییع شهدا، وقتی که در خواب ناز بود دستانش را آرام بوسیده و پتوی نرمش را روی بدنش کشیدم تا سرمای اندک اتاق آزارش ندهد، شیشه آبش را پر از آب کردم تا در صورت نیاز گلوی کوچکش را تر کند، آهسته درب را بسته و با پدرش سپردم تا در آرامش و سکوت خانه به خواب و استراحتش ادامه دهد.

علی کوچک من هم روزی بزرگ خواهد شد، قد می‌کشد و جلوی چشمانم دلبری می‌کند؛ دیگر گریه امانم نمی‌دهد، حتی دوست ندارم یک لحظه خودم را جای مادران این لاله‌های پرپر بگذارم.

به داخل جمعیت می‌رود، صدای سلام و صلوات از همه جای مسجد بلند است، تابوت‌های پاک شهدا روی دستان شهروندان قزوینی به سمت مسجد امام حسن عسگری (ع) حرکت می‌کند، مداح روضه می‌خواند، از مادر سادات، از تنهایی علی(ع)، از غربت بچه‌های فاطمه(س)، از شهدا گمنام که مانند مادرشان در گمنامی و غربت پیکرشان تدفین می‌شود.

کسی چه می‌داند شاید مادر یکی از این 8 لاله در بین همین جمعیت فریاد می‌زند و فرزندش از ورای آسمان نظاره‌اش می‌کند.



فریاد مادر مادر جمعیت بلند است، ضجه بانویی که سعی می‌کند خود را به یکی از تابوت‌ها برساند نظرم را جلب می‌کند، گویی که دردانه‌اش را از او دور می‌کنند، اول گمان کردم شاید مادر شهیدی باشد! اما نه سن و سالش به این چیزها نمی‌خورد! حدودا چهل سال دارد، اما بی‌تابی‌اش برای رسیدن به تابوت مثال نزدنی است.

کودکی که در بین جمعیت اشک‌ریزان خود را به تابوت شهیدی رسانده و از همراهانش می خواهد که بلندش کرده و دستش را به نشانه تبرک به تابوت بزند و برروی صورت بکشاند.

در بین خانم‌ها همهمه عجیبی است، براستی که مادران قزوینی برای فرزندان گمنام خمینی(ره) گل کاشتند، همان فرزندانی که اگر از امام حسین(ع) درس آزادی گرفته‌اند، اما درس دفاع از حریم ولایت را از بانوی دوعالم و دخت نبی مکرم اسلام آموختند، دفاعی حماسی که با مظلومیت مطلق "ام ابیها" (س) در سراسر تاریخ اسلام درآمیخته است.


اگر حضرت زهرا(س) در سنین جوانی در راه امامت به شهادت رسید، مدافعان حریم دین و میهن هم در اوج جوانی پرکشیدند تا وطنشان اسلامی بماند.

شهدای گمنامی که امروز روی دستان مردم سرتاسر کشور تشییع شدند، همان جوانان ۲۰ ساله در دهه شصت هستند که در پاسخ ولی فقیه خود لبیک گفته و در راه آزادی و اقتدار میهن اسلامی جان دادند تا کشورشان استوار و مقتدر پای ولایت مانده و در مسیر رسیدن به عدالت علوی گام برداشته و زمینه را برای ظهور حضرت قائم (عج) مهیا کند.

و امروز پیکر این شهدای 20 و اندی ساله بر دوش ۲۰ ساله‌های دهه هشتادی تشییع شد تا دنیا بداند جوانان ما پای درس ایثار و از جان گذشتگی ۲۰ ساله‌های دهه ۶۰ نشسته و برای اقتدار و استقلال کشور حاضرند تمام هستی خود را در طبق اخلاص بگذارند.

انتهای پیام/2001

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان