۲۱/محرّم/۱۴۴۶

-

۱۴۰۳/۰۵/۰۶ شنبه

صبح قزوین اعتدال و انقلاب
کد خبر: ۷۷۴۶ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

اعتدال و انقلاب

اعتدال و انقلاب

نگرش دستگاه معرفت‌شناسانه انديشه‌ها به نوع انسان نيز بر اين مسئله مؤثر است حتي تفسير‌هاي مختلف از قرآن نيز مي‌تواند نوسانات از فهم اعتدال را به ارمغان آورد.
دكتر روحاني اگر اين تفسير و تبيين را انجام ندهد مي‌تواند منجر به برداشت‌هاي متفاوتي شود كه بعضاً وي را در موضع اتهام هم قرار خواهد داد، به طور مثال آيا اعتدال همان «تسامح و تساهل» است كه اگر اين باشد، اصلي از اصول ليبراليسم محترم شمرده شده است.
آقاي پورنجاتي نيز در مصاحبه با روزنامه اعتماد از قول خاتمي، دكتر روحاني را ليبرال‌تر از خاتمي معرفي مي‌كندو همين‌جا است كه مي‌توان فهميد اگر دكتر روحاني خود به تفسير اعتدال مبادرت نورزد، برخي اصلاح‌طلبان آن را در تراز تساهل و تسامح معرفي مي‌كنند؛ همان نگرشي كه مهاجراني هنگام اخذ رأي اعتماد از مجلس پنجم طرح كرد و اتفاقاً از مجلس اصولگرايان رأي اعتماد هم گرفت.

مجلسي كه ناطق نوري رئيس و روحاني نايب رئيس آن بود.
تفسير ديگري كه مي‌تواند صورت گيرد مبتني بر مباني ديني است، يعني اينكه آيا اعتدال يعني حركت در بين حق و باطل؟ آيا مي‌توان اعتدال را حد وسط خير و شر هم دانست؟ «اشداء علي‌الكفار و رحماء بينهم» چگونه بر مسئله اعتدال سوار مي‌شود؟ درست است كه با دوستان بايد ميانه‌رو بود اما در مقابل استكبار چه بايد كرد.

آنچه لزوم تفسير دكتر روحاني از اعتدال را لازم‌تر مي‌نمايد نگرش امام به صحنه جهاني است.
دكتر روحاني بايد بتواند بين روح اسلام انقلابي كه امام آن را بزرگ‌ترين دستاورد جنگ تحميلي مي‌دانست و اعتدال مدنظر جمع‌بندي و تجميع نمايد.
در مقابل استكبار چگونه بايد عمل نمود؟ وقتي امام با صراحت و خارج از عرف حاكم بر روابط بين‌الملل مي‌فرمايد: «ما درصدد خشكانيدن ريشه‌هاي فساد صهيونيسم، سر‌مايه‌داري و كمونيسم هستيم» دكتر روحاني مي‌خواهد اين خشكاندن را چگونه به انجام رساند؟ وقتي امام از تهران براي يك نفر در لندن حكم اعدام صادر مي‌كند (سلمان رشدي) و هم آنجا مي‌گويد «من بيم از آن دارم كه تحليلگران امروز 10 سال ديگر بر كرسي قضاوت بنشينند و بگويند صدور حكم اعدام خلاف عرف ديپلماسي بوده است» چگونه بايد اعتدال را فهميد.
آيا آنان كه امام مي‌گويد 10 سال ديگر قضاوت خواهند كرد كه حكم خلاف عرف حاكم بوده است مي‌توانند پيروان اعتدال باشند؟ وقتي امام مي‌فرمايد: آنان كه مي‌گويند: ما تندروي كرده‌ايم و جمهوري اسلامي سبب دشمني‌ها شده و ملت ايران از چشم شرق و غرب افتاده، خوب است به اين سؤال پاسخ دهند كه ملت‌هاي جهان سوم و خصوصاً ملت ايران چه موقع نزد غربي‌ها و شرقي‌ها اعتبار داشته‌اند كه امروز بي‌اعتبار شده‌اند؟ از موضع اعتدال در سياست خارجي دفاع مي‌كند؟ در اين كه اسلام دين عدالت و اعتدال است اجماع وجود دارد.
امام براي چه و چگونه و كجا و با كي و ده‌ها سؤال ديگر فهم اعتدال را روشن مي‌كند.

اعتدال در خوردن و خوابيدن، اعتدال در كار مورد اجماع هستند.
اما خوبي‌ها چگونه بايد معتدل شوند، علم آموزي چگونه بايد با اعتدال سنجيده شود.
شايد منظور دكتر روحاني صرفاً در حوزه «لحن» محاوره در حوزه داخلي و خارجي نظام خلاصه شود كه اگر اين باشد مسئله را آسان مي‌نمايد.
اما اگر در حوزه ضروريات دين و اجراي حدود الهي باشد گذشت از تخلف مي‌تواند دوران اصلاحات را از بعد فرهنگي و رسانه‌اي ياد‌آور شود.
اگر در سياست خارجي امام شاخص است نمي‌توان از وي شنيد كه اسرائيل بايد منهدم شود و آن را در بزرگرا‌هاي كشور نصب نمود اما شاگردان امام بگويند «ما با اسرائيل جنگي نداريم» لذا اگر دكتر روحاني ظرافت و اغنا‌گري لازم را به كار نگيرد، اولين متهم در حوزه گفتماني وي، امام (ره) خواهد بود.

امامي كه مانند كوه ايستاد و از حوادث پس از پيروزي به عنوان حوادث كمر‌شكن بعد از پيروزي انقلاب ياد مي‌كرد، اما مي‌فر‌مود امروز خميني سينه خود را آماده كرده است يا مي‌فر‌مود اگر بند بند استخوان‌هايمان را جدا كنند امان‌نامه كفر را امضا نخواهيم كرد و.
.
.
بنابر‌اين تفسير دكتر روحاني از اعتدال، محل استفاده از آن، زمان و چگونگي و شروط آن اگر تبيين نشود، حتماً از يك سو به ليبراليسم تفسير خواهد شد و از سوي ديگر در مقابل روح اسلام انقلابي امام خواهد بود.

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان