به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «صبح قزوین»، چند روزی است که دلم هوای سینما رفتن و لذت دیدن یک فیلم خوشریتم و حال خوبکن با خانواده را کرده است.
دیروز تقریبا سه ساعتی را وقت گذاشتم تا از بین فیلمهای روی پرده در سینماهای قزوین، بتوانم یک سانس مناسب برای دیدن یک فیلم فاخرِ خانوادهپسند پیدا کنم، خلاصه داستان فیلمها را از اینترنت خواندم، نظرات کارشناسان و حتی بازخورد تماشگران سینما بعد از دیدن فیلمها را زیر و رو کردم.
نتیجه این کندوکاوها و حساسیت مادرانه؛ منجر به منتفی شدن سینما رفتمان شد، چرا که حتی یک بازخورد مثبت از سوی مخاطبان برای هیچیک از فیلمهای روی پرده سینما دریافت نکردم، هر چه بود خبر از لودگی و بیمحتوایی این فیلمهای به اصطلاح کمدی میداد.
قیف، پول و پارتی، تگزاس، علف بر، خجالت نکش، شهر گربهها و تمساح خونی و... فیلمهای این روزهای پرده سینمای ایران هستند که با چاشنی طنز بسیاری از ضد ارزشها را به خورد مخاطبان سینما اعم از بزرگ و کوچک میدهند.
فیلمهای حال خرابکن
«این چه فیلمی بود که دیدم، نه تنها حالم را خوب نکرد که بدتر هم شد، شوخیهای آبکی و سخیف، محتوای ضدارزشی، کاش وقتم را سر این فیلم تلف نمیکردم.» اینها را فاطمه میگوید، او که جزو مخاطبان پر و پا قرص سینما است و اوقات فراغتش را عمدتا در سینما میگذراند، حالا چند مدتی است که به دلیل نبود فیلمهای با محتوا شوق چندانی برای حضور در سینما ندارد.
فاطمه میگوید: «فیلمهای طنز دیگر آن شیرینی خود را از دست داده و کارگردانان از هر روشی برای خنداندن مردم استفاده میکنند حتی اگر آن روش مخالف با عرف و شرع جامعه باشد. این روزها با دیدن این فیلمها شاید به ظاهر برای لحظهای بخندم اما در وجودم غم بزرگی سنگینی میکند که آن هم ارزش شدن ضد ارزشها و تلاش برای تغییر ذائقه مردم با فرهنگ ماست.»
فیلمهای زرد، فیلمهای سیاه
صدرا حسینی جوان به ظاهر امروزی است که خود در حال تحصیل در رشته کارگردانی است، او در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و هنر «صبح قزوین» میگوید: «فیلمهای طنز امروز معمولا مثبت 18هستند و برای خانواده مناسب نیستند، اگر تا چند سال پیش با وجود برخی فیلمهای خوش ساخت طنز به دنبال یک تفریح خانوادگی بودیم، اما فیلمهای زرد امروزی این قابلیت را ندارد.»
صدرا ادامه میدهد: «این بیمحتوایی تنها مختص فیلمهای طنز نیست، فیلمهای دراماتیک و اجتماعی ما هم به سمت ناهنجاری سوق داده شده است، عمدتا فیلمهای ما دو حالت دارد یا کاملا لوده و لوس هستند که با تم رقص و آواز رنگ شدند .و یا آنقدر سیاه و پر چالش هستند که احساس پوچی و ناامیدی را به مخاطب القا میکنند.»
این جوان سینماگر میگوید: «همین فیلم «پول و پارتی» را ببینید، آدم به تیزر، بازیگران و کارگردان نگاه میکند، انگار قرار است یک فیلم خوب و حال خوبکن را تماشا کنیم، اما نه اصلا اینگونه نیست، به نظرم بازیگر خوبی مثل ساعد سهیلی در این فیلم حرام شده هرچند کارگردانش، مرد بزرگی چون سعید سهیلی باشد.
یا فیلم «تمساح خونی» با وجود بازی و کارگردانی خوب جواد عزتی و فروش خوبی که داشته، اما به لحاظ محتوایی چیزی را به داشتههای مخاطب نمیافزاید، کل فیلم در لوکیشن قمارخانه و بر محور شرط بندی است، چیزی که در عرف و شرع ما نکوهیده شده است، اما فیلم میگوید حتی اگر کل زندگی را هم باختی باز قمار کن!»
با یک نگاه ساده و دور از کارشناسیهای فنی میتوان فهمید که عمده فیلمهای طنز این روزهای سینمای ایران بر پایه شوخی موقعیت با شکست تابوهای ارزشی و استفاده از جملات دوپهلو و طعنهآمیز با تکیه بر شوخیهای جنسی، استفاده از موسیقی و آواز شکل گرفته و مخاطب جذب میکنند.
«شبهفیلم»هایی با فیلمنامههای یکبار مصرف که بخش عمدهای از آنها با بداهه سر صحنه، با مزه ریختن بیمزه بعضی بازیگران همراه است و سازندگان فکر میکنند به این شکل فیلم خوب و خوش ساختی را در اختیار مردم گذاشتهاند.
در برخی فیلمهای کمدی حداقلهای فیلمسازی رعایت نمیشود
محسن آقالر هنرمند و فیلمساز قزوینی است که ساخت بیش از دو هزار برنامه تلویزیونی و چندین فیلم بلند را در کارنامه خود را دارد، او در خصوص حال و روز این روزهای ژانر کمدی به خبرنگار فرهنگ و هنر «صبح قزوین»، میگوید: «اینکه فیلمهای کمدی فروش خوبی دارند و مخاطبین بسیاری را به سینما میکشانند اصلا چیز بدی نیست، اما اینکه 95 درصد سبد سینمای ما به فیلمهای کمدی اختصاص پیدا کند خودش نوعی آفت است.
به هر حال چرخ سینما باید بچرخد و فیلمهای کمدی اکنون این وظیفه را برعهده گرفتند، بخش خصوصی باید بتواند از سرمایهای که میگذارد برداشت کند و ادامه حیات بدهد، اما این دلیل نمیشود هر فیلمی با هر محتوا و کیفیتی را به خورد مخاطب داد و شعور آن را به بازی گرفت.»
او ادامه میدهد: «سینمای عامه پسند در همه جای دنیا به همین سبک است که فاکتورهای خاص خود را دارد و حداقلهای سینما در آن رعایت میشود، نقدی که اینجا وجود دارد، این است که در برخی از فیلمهای ما این حداقلها چه در فیلمنامه و چه در مرحله اجرا رعایت نشده است.
این فیلمها از یک نگاه ساده انگارانه رنج میبرند که با کمی ممارست و بهبود کیفیت شرایط بهتری را خواهند داشت، کما اینکه در میان فیلمهای اخیر هم فیلمهای قابل قبولی وجود دارد که بتوان به آن استناد کرد.»
این فیلمساز قزوینی با بیان اینکه فیلمهای ما خلاصه بر فیلمهای کمدی و اجتماعی شدهاند، میگوید: «حال سینمای ایران با تنوع در ژانر بهتر خواهد شد، ژانر کودک و نوجوان، سینمای اکشن و ژانرهای دلهرهآور از موضوعاتی است که میتوان در آن ورود پیدا کرد.
سینمای عامه پسند هرچند به لحاظ فرم و ساختار با سینمای تخصصی و جدی فرق میکند اما باز حداقل چیزی که باید در آن رعایت شود پیروی از یک ساختار دقیق و منظمی است و برای کاراکترها هدفگذاری شود که از نقطه الف به ب برسند با این تحولات خود به خود معنا و مفهموم به مخاطب القا میشود.
اما زمانی که فیلمهای ما را نه براساس مفاهیم، بلکه بر پایه شخصیتها و شوخیهای آنها شکل میگیرد، پا در هوا میماند. تعداد زیادی از شوخی در بستر قصه کم و ناچیز که ما را به نتیجهای که میخواستیم نمیرساند و آورده آن برای مخاطب چند شوخی سخیف و موقعیت طنز زورکی است».
توجه به رده سنی فیلمها ضروری است
امیر ملاحسن، فعال سینمایی استان که حالا در سمت معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد استان قزوین است نیز در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و هنر «صبح قزوین» میگوید: «این یک قاعده جهانی است که فیلمها رده سنی دارند، هر فیلمی برای هر گروه سنی مناسب نیست، این چیزی است که نه تنها فیلمسازان بلکه خانوادهها باید آن را دانسته و رعایت کنند.
همانگونه که تماشای یک انیمیشن کودکانه ممکن است حوصله من بزرگسال را سر ببرد، تماشای برخی فیلمهای بزرگسالان هم برای کودکان و نوجوانان مناسب نیست و به روح و ذهن آنان آسیب خواهد زد، حال چه این فیلم اجتماعی باشد و چه طنز!
توجه به محتوای ارائه شده در فیلم و رده سنی مخاطبین بسیار اهمیت دارد، خانوادهها بدانند که نباید هر فیلمی را خانوادگی نگاه کنند، محتوای یک فیلم حتما نباید دارای شوخیهای سخیف باشد که ما فرزندمان را از دیدن اتن منع کنیم، بلکه گاهی موقعیتهای ترسناک و خشن فیلم ممکن است به روح او آسیب بزند.»
سوپراستارهایی که بار طنز فیلمها را به دوش میکشد
ملاحسن با اشاره به خصوصیات سینمای عامه پسند ادامه میدهد: «گاهی شاهد بودیم فیلمهایی به لحاظ کیفیت و محتوا در سطح بالایی است اما فروش چندانی ندارد، و بالعکس فیلمی سراسر لودگی و با محتوای زرد رکورد فروش سینما را زده، تهیهکنندگان برای برگشت سرمایه خود گاهی مجبور به روی آوردن به این فضا هستند.
وقتی گیشه چند فیلم مناسب و پرفروش باشد تبدیل به الگو میشود، الگویی متشکل از چند بازیگر محبوب و سوپراستار که حضورشان در فیلمهای قبل به خوبی جواب داده است به همراه موسیقی و حرکات موزون! در صورتی در همین زمان هم فیلمهای مطرح و خوش ساختی هم در حال اکران است اما مشتری چندانی ندارند.»
هر فیلمی مناسب خانواده نیست
این فعال سینمایی میگوید: «ضمن اینکه باید به دنبال ساخت طنز فاخر باشیم، از طرفی خانوادهها هم باید به جمعبندی برسند اگر فیلمی برچسب رده سنی دارد، شاید مناسب بزرگسالان باشد اما فرزندان زیر 15 سال نباید به این ترکیب اضافه شوند.
گاهی نیاز است برخی مفاهیم را در قالب و زبان فیلم و رسانه به مردم ارائه داد و ذائقه مردم را به سمت آن کشاند، برخی مفاهیم و آسیبهای اجتماعی باید به مردم گوشزد شود که برای کودک مناسب نیست، این فرهنگ را باید به فرزندانمان یاد دهیم، همانگونه که آنان را در دیدن فیلم کودک همراهی میکنیم بفهمانیم که فلان فیلم مناسب سن شما نیست.
استفاده از ابزار رسانه و فیلم برای جایگذاری مفاهیم در دل مخاطب بسیار اهمیت دارد، بسیاری از پیامهای اخلاقی و مواردی که خانوادهها نمیتوانند مستقیما به نوجوانان و جوانان ارائه دهند در قالب رسانه به بچه منتقل شود اما اینکه چه زمانی و چگونه انجام شود بسیار مهم است».
ملاحسن در پایان میگوید: «سینمای ما پس از یک دهه خاموشی نسبی اکنون به رونق خوبی رسیده، ضمن اینکه به دنبال فروش خوب و استقبال از سینما هستیم باید آرام آرام به دنبال تغییر ذائقه مردم باشیم، تا مخاطب بتواند به فیلمها نمره بدهد و به این هوشمندی برسد که چه فیلمی مناسب و چه فیلمی نامناسب است.
این اتفاق در برخی فیلمهای غیرکمدی ما که شاید گمان میکردیم مخاطب چندانی نداشته باشد، اتفاق افتاده و فروش خوبی را داشته است که محتوای خوب و مناسب را در قالب بازی خوب و هنرمندانه و جذاب به نمایش گذاشته است، منتها یک الگو وجود دارد که تنها متعلق به سینما نیست بلکه در تمام رسانهها باید رعایت شود، تیتر و ویترین خوب ما را به سمت محتوای خوب میکشاند».
به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر پایگاه خبری تحلیلی «صبح قزوین»، «فیلمهای طنز این روزهای سینمای ما دارد کمکم به سمت «فیلم فارسی»های قدیم میرود، نگاه به کارهای طنز با گذشته فرق کردهاست، الان در سینماها کمدیهایی داریم که یا در حال حرکات موزون هستند یا کمدیهایی داریم که نمیتوانم جزئیاتش را بگویم و...»، اینها گلایههای حمید لولایی بازیگر طنز سینما و تلویزیون است که با رسانهها در میان گذاشته است.
ضعف محتوایی در فیلمهای سینمایی به زعم کارشناسان بیشتر به ضعف در فیلمنامه برمیگردد، موضوعی که با یک نگاه سطحی در دل فیلمهای ساخته شده در چند سال اخیر میتوان به آن پی برد، فیلمهایی که نه تنها جنبه آموزشی و بازدارندگی از ناهنجاریهای اجتماعی را ندارد، بلکه به لحاظ فرم و محتوا ناهنجاری را به جامعه القا میکند.
برای پایان دادن به این یکه تازی بیمنطق فیلمهای طنز ضعیف و سخیف، مسئولان فرهنگی کشور، فرهیختگان و دلسوزان فرهنگ و هنر ایران باید پای کار بیایند و اصلاحات و تغییرات اساسی در این زمینه به وجود بیاورند تا فضای سینمای طنز کشور از وضعیت موجود نجات یابد تا سینماها مامنی شود برای خانوادهها تا چند ساعتی را کنار هم بگذارنند.
انتهای خبر/2001
دیدگاه ها